رئیس جمهوری در آیین نکوداشت مقام زن:
عدالت جنسیتی یک ضرورت اجتماعی و اقتصادی است
روز گذشته آیین نکوداشت مقام زن، با حضور زنان فعال در عرصههای مختلف و زنان عضو دولت در سالن اجلاس سران برگزار شد. رئیس جمهوری در این مراسم درباره این صحبت نکرد که زنان چه باید بکنند، بلکه درباره این صحبت کرد که جامعه و دولت برای زنان چه باید بکنند. اینکه دولت و جامعه چگونه باید عمل کنند، از نظر پزشکیان روشن بود؛ پیروی از اصول و اسلوبی که اسلام بنا نهاد: رفتار براساس حق و عدالت. در نگاه اسلام، نگاهها به زن یا مرد یا مذاهب و اقوام مختلف نباید تفاوت داشته باشد.
جایگاه زن در اسلام
رئیس جمهوری به جایگاه زن در اسلام اشاره کرد و با بیان اینکه «خداوند با هدیه حضرت فاطمه زهرا(س) بهعنوان کوثر به پیامبر، نشان داد در نگاه اسلام جایگاه ارزشی و اجتماعی زنان بسیار برجسته است» گفت: «این هدیه الهی نشانگر اهمیت و جایگاه بیبدیل زنان در اسلام است و برخلاف باورهای رایج آن زمان، دختران و زنان جایگاهی رفیع در نظام اعتقادی و اجتماعی ما دارند.»
مسعود پزشکیان در تشریح این جایگاه افزود: «قرآن کریم در این باره فرمود ارزیابی عمل شما ربطی به باورها و ایمان شما ندارد، هر کس کار بد کند مجازات میشود.»
وی به ملاکی دینی درباره انسانها اشاره کرد که درصورت عمل به آن، اختلافها رنگ میبازد. رئیس جمهوری با بیان اینکه «تکذیب حق از روی ناآگاهی و جهل است و ما باید به حقوق انسانها مستقل از رنگ، نژاد، جنس و باورها احترام بگذاریم» تصریح کرد: «اساساً پیامبران آمدهاند که حقوق انسانها را به رسمیت بشناسند و بر این اساس هر کس در هر جایگاهی، اگر نخواهد حقوق دیگران را محترم بشمارد و به آن تجاوز کند، باید با او برخورد شود یا با منطق و گفتوگو و قانون جلوی او گرفته شود و این اصلاً ربطی به اسلام و مسیحیت و یهودیت ندارد.»
چیست مسلمانی؟
از تریبونهای مختلف ملاکهای متعددی برای مسلمانی مطرح میشود. اما آیا ملاک واقعی بازگشت به مبانی اسلام نیست؟ چیزی شبیه به این سخن پزشکیان: «مسلمانی به این نیست که ادعا کنیم هر کس کار خلاف و زشت کند باید مجازات شود و هر کس کار درستی کرد پاداش دریافت خواهد کرد. انسان صالح، انسان عالم، ماهر و توانمندی است که علم و توانش را بر اساس باور و اعتقاد برای خدمت به مردم به کار بگیرد.» اما چگونه میتوان میان تعریف انسان صالح در اسلام و حقوق زنان پیوند برقرار کرد؟ پیوندی که پزشکیان، پس از بیان آن مقدمه بیان کرد از این قرار است: «براساس همین باور هر کس، چه زن و چه مرد، اگر کار خوبی کند به بهشت میرود و اصلاً به او ظلم نخواهد شد.»
حق با کسی است که حق میگوید
رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه «ما وظیفه داشته و داریم حق و عدالت را در جامعه پیاده کنیم و پیامبران نیز برای همین مبعوث شدند» اینکه این حق و عدالتی که از آن صحبت میشود چیست را هم تشریح کرد: «ما وظیفه داریم حقوق انسانها را بدرستی ببینیم و با همه فارغ از جنسیت، نژاد و گویش، بر اساس انصاف و حق برخورد کنیم. اگر این مسأله را باور کنیم آن وقت رفتار و برخورد ما با جامعه، با جوانان و با همه بر اساس حق تنظیم خواهد شد.» در همه جوامع یک مسأله وجود دارد و آن تفاوت نسل مسلط با نسل نورسیده است. در این صورت حق را چگونه باید تعیین کرد؟ پزشکیان گفت: «این مسأله اصلاً برای من مفهوم نیست، چرا که باور دارم اگر نسل جدید حق میگوید، پس حق با اوست و من باید خودم را با حق تطبیق دهم، چرا که لزوماً من حق نیستم!»
به باور پزشکیان، این ضابطه که «حق با کسی است که حق میگوید» هم در دین مشترک است و هم در علم. وی در این باره اظهارکرد: «بنا بر آیات قرآن ظالمترین فرد کسی است که به خدا دروغ بگوید، با اینکه دروغ گفتن به خدا یعنی دروغ گفتن به مردم، (اما) ظالمتر از کسی که به خدا دروغ بگوید، کسی است که آگاهانه حرف درست و حق را نپذیرد و متقی کسانی هستند که حرف حق و درست را بپذیرند. علم امروز نیز بر همین مبنا عمل میکند، امروز در رشتههای مختلف علمی مبنا بر مشاهدات میدانی صحیح و درست است و دیگر به سابقه و جایگاه افراد توجهی ندارد؛ پذیرفتن حرف درست و حق چیزی است که باید یاد بگیریم و متأسفانه یاد نگرفتیم.»
چه کسی ناحق میگوید؟
به این ترتیب، اگر بنا باشد براساس حق و شواهد مبتنی بر واقعیات و حقایق سخن گفته شود و تنها همین سخنان مبنای تصمیم و عمل قرار گیرد، در این صورت اختلافی باقی نمیماند یا اینکه اختلافات موجود هم براحتی حل میشود. اما سؤال این است که وقتی دین و علم چنین شیوه و راهحلهایی برای حل اختلافات دارند، پس منشأ اختلافات در چیست، آن هم در جامعهای مانند جامعه ما که اختلافات سنگینبار و طاقت سوز به نظر میرسند؟
یک دلیل در این سخن پزشکیان است: «اگر حرف درست را بپذیریم دعوایی باقی نمیماند. اختلاف از روی جهل و ناآگاهی و جایی شکل میگیرد که من نخواهم به حقوق طرف مقابل خود احترام بگذارم. اگر حق را در جامعه به عنوان یک شاخص برای زندگی و گفتوگو کردن بپذیریم، آن وقت حقوق جنسیتها، قومیتها و استانها را میپذیریم و محترم میشماریم؛ حتی حقوق دشمنان خود را نیز باید محترم بشماریم و شناعت یک گروهی نباید باعث شود که ما عدالت را نادیده بگیریم.»
رئیس جمهوری در ادامه به چیزی اشاره کرد که میتوان منشأ دیگر ناحقیها دانست: «وضعیت امروز جهان ناشی از این است که یا این مفاهیم را نمیفهمیم و باور نداریم، یا اجرا نمیکنیم و مهارت اجرای آن را نداریم یا منافع شخصی ما اجازه نمیدهد آنها را رعایت کنیم.»
اگر این شاخصها اجرا شوند، جامعه چنین شکلی خواهد داشت که پزشکیان گفت: «برتری به جنسیت، قومیت یا مذهب نیست، بلکه به میزان تقوا، توانایی و عملکرد افراد بستگی دارد. اگر زنی در حوزهای عملکرد بهتری نسبت به یک مرد داشته باشد، باید احترام بیشتری به او گذاشته شود.»
نگاه جامعه به ارزشها تغییر کرده
پزشکیان در ادامه، به نقشهای دیگر زنان مانند نقش مادرانه هم اشاره کرد. مثلاً اینکه «مادران ستون اصلی خانواده و سازنده شخصیت فرزندان هستند» یا اینکه «مادران نقش مهمی در شکلدهی باورهای فرزندان دارند.» همچنین بر این نکته هم تأکید کرد که «دولت مصمم است از توانمندیهای زنان برای توسعه کشور بهره ببرد.»
اما نکتهای که بیشتر شایان توجه است، نوعی مسأله شناسی نسبت به جامعه است که به نوبه خود بروز بسیاری از نابسامانیها و ناترازیهای فرهنگی و اجتماعی در ایران امروز را توضیح میدهد؛ چیزی که پزشکیان از آن با عنوان «تغییر نگاه جامعه به ارزشها» یاد کرد. رئیس جمهوری از این تغییر انتقاد کرد و گفت: «متأسفانه نگاه امروز ما از ارزشهای اصیل دوران انقلاب و جنگ تحمیلی فاصله گرفته است. در آن دوران، جوانان برای خدمت به مردم و حل مشکلات جامعه رقابت میکردند، اما امروز دغدغهها به مسائل ظاهری محدود شده است.»
پزشکیان با اینکه «بازگشت به ارزشهای اصیل و توجه به حل مشکلات مردم» را ضروری دانست، که بیانگر تقبیح غیرمستقیم خودمحوری امروز جامعه ایرانی است، اضافه کرد: «مشکلات مردم باید فارغ از جنسیت، مذهب یا قومیت آنان حل شود. حضور زنان در سیاستگذاریها و مدیریت کشور باید بهگونهای باشد که شایستگیهای آنان بدرستی دیده شود. دولت متعهد است تا زنان را در تمامی زمینههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به مشارکت فعال دعوت کند.» اما دولت چگونه میخواهد این تعهد خود را عملیاتی کند؟ پاسخ در این جمله پایانی رئیس جمهوری است: «عدالت جنسیتی نه تنها یک اصل اخلاقی بلکه یک ضرورت اجتماعی و اقتصادی است که میتواند به ارتقای کیفیت زندگی شهروندان منجر شود.»