ترامپ به ایران پیشنهاد گفتوگو میدهد
حسین موسویان
دیپلمات سابق
بیش از سه سال است که بهرغم درخواستهای مستمر هفتگی، از مصاحبه و نوشتن مقاله برای رسانههای داخلی اجتناب کردهام، چون نهتنها توجهی به توصیههای دلسوزانه نمیشد بلکه موج تهمتها و فشارها از داخل و خارج گستردهتر میشد؛ منتهی بهخاطر شرایط حساس، تصمیم به نوشتن این مقاله گرفتم هرچند توقعی بیش از تکرار تجربه گذشته ندارم.
در اوایل کار دولت آقای احمدینژاد، مسئولین دستاندرکار متعددی معتقد بودند که با اتخاذ سیاستهای هستهای جدید؛ پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع نخواهد شد و تحریمی هم در کار نخواهد بود.
در سمت یک محقق در مرکز تحقیقات استراتژیک، نهتنها به رئیسجمهوری و دبیر شوایعالی امنیت ملی و وزیر امور خارجه وقت گفتم بلکه طی گزارشهای متعددی برای مسئولین کشور نوشتم که با این روند، پرونده هستهای به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع خواهد شد و در قالب فصل هفت منشور سازمان ملل بهعنوان تهدید صلح و امنیت بینالملل، کشور در دام تحریمهای بینالمللی گستردهای خواهد افتاد و روسیه و چین هم در این مورد با غرب همراه خواهند شد. متأسفانه شد آنچه که نباید میشد و ظرف کمتر از هشت سال ارزش پول ملی کشور از یک دلار حدود 900 تومان به حدود 3500 تومان یعنی حدود 300 درصد سقوط کرد.
بعد از توافق ایران و شش قدرت جهانی در مورد برجام، مکرراً در مقالات و مصاحبهها به مسئولین کشور توصیه کردم که از فرصت گشایشهای موجود در دوره اوباما برای گفتوگوهای جامع با قدرتهای جهانی استفاده کنید. چون با برجام، امریکا و قدرتهای جهانی برای اولین بار غنیسازی و آب سنگین ایران را پذیرفتند، تحریمهای اجماعی بینالمللی متوقف شد، آرامش نسبی بر اقتصاد کشور و روابط خارجی نسبی حاکم شد، تورم از حدود 40 درصد به حدود 10 درصد کاهش یافت و پول ملی کشور ثبات یافت. منتهی روشن بود که با وجود امتیازات ایران از برجام، امریکا تحمل نخواهد کرد از منافع اقتصادی برجام محروم شود و رقبایش بهرهمند شوند، تقابلات دو کشور در سطح منطقه و فرای آن ادامه پیدا کند و نگرانی بر متحدینش در منطقه حاکم شود.
ترامپ بعد از اوباما رئیسجمهوری شد. او در انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرده بود که از برجام خارج خواهد شد.
در این مقطع ایران متعهدانه به برجام عمل کرده بود و خروج امریکا هم نقض تعهدات دوجانبه و بینالمللی بود. لذا تردید نبود که حق به جانب ایران بود. منتهی این واقعیت تأثیری در نتیجه خروجی ماجرا نداشت. ترامپ به یک توافق به نام خودش نیاز داشت و به همین دلیل او رئیسجمهوری ایران را رسماً به یک شام در نیویورک برای گفتوگو دعوت کرد، رئیسجمهوری فرانسه تا پشت در اتاق هتل رئیسجمهوری ایران در نیویورک آمد و یکساعت خواهش کرد و رئیسجمهوری ایران او را نپذیرفت. ترامپ وزیر امور خارجه ایران را برای گفتوگو به کاخ سفید دعوت کرد و تهران نپذیرفت و سیاست گفتوگو با سایر قدرتهای جهانی منهای امریکا را در پیش گرفت.
در این مقطع در مقالات و مصاحبهها تأکید کردم که گفتوگوی ایران با سایر قدرتهای جهانی در غیاب امریکا برای حفظ برجام شکست خواهد خورد و با وجود بدعهدی امریکا، بهتر است تهران و واشنگتن با یکدیگر گفتوگو کنند.
این پیشنهادها موجب شد که هجمه لابی جبهه جنگطلبان در امریکا علیه من افزایش یافته و برخی رسانههای داخلی هم با عکس و تیتر بزرگ، مرا به عنوان «کمپین ترامپ در تهران» معرفی کردند! به هر حال ایران با گفتوگوها مخالفت کرد، ترامپ از برجام خارج شد، سیاست فشار و تحریمهای حداکثری را در پیش گرفت.
ادامه در صفحه 4