چگونه تنش زدایی بین دو کشور مهم خاورمیانه از یک الگوی منطقه ای پیروی می کند؟
مسیر تجدید رابطه ایران و مصر
مصر همواره در خصوص احیای روابط با ایران تلاش کرده لرزان قدم بردارد. برای مصریها رابطه با ایران احتمالاً دروازهای برای نفوذ فرهنگی و فکری ایرانیان در این کشور میشود. تفکر مقاومت در سرزمین اهرام علاقهمندان زیادی دارد و رویکرد ایرانی به منطقه محبوب افکار عمومی مصر است. زمستان سال گذشته در نظرسنجی انستیتو دست راستی امریکایی «واشنگتن برای خاور نزدیک» عملکرد ایران در جنگ غزه محبوبیت ۵۰ درصدی در مصر داشت. از طرف دیگر تصرف بیشتر سرزمینهای سوری در بلندیهای جولان توسط تل آویو، مصریها را دوباره یاد حضور اسرائیلیها در محور فیلادلفی و اشغال این منطقه میاندازد. پویاییهای منطقهای بخصوص جنگ غزه و لبنان و اتفاقات سوریه این مفهوم را برای دولتهای عربی از جمله مصر تولید کرد که هیچ یک از کشورهای منطقه در برابر توسعه طلبی اسرائیل مصونیت نخواهند داشت؛ در چنین فضایی، این وقایع بویژه رخدادهای سوریه میتواند در نقش کاتالیزوری باشد که مصر را به ایران نزدیک کند. پایگاه تحلیلی ریسپانسیبل استیت کرافت، به مسیری پرداخته است که تهران و قاهره را میتواند به یکدیگر نزدیک کند.
مصر و ایران در حال ورود به فصل جدیدی از روابط خود هستند. اگرچه بیاعتمادی و سوء ظن احتمالاً در مسیر شکلگیری روابط دوجانبه ادامه خواهد یافت، اما پویاییهای منطقهای، همراه با منافع ملی دو طرف، نشان میدهد که نزدیکی قاهره-تهران میتواند در همین گوشه و کنار باشد.
به گفته تریتا پارسی، معاون اجرایی مؤسسه کوئینسی و کارشناس دیپلماسی ایران، «در گذشته تلاشهای زیادی برای عادیسازی روابط بین قاهره و تهران صورت گرفته است، اما همه آنها به دلایل مختلف شکست خوردهاند.» اما این بار به دلیل تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه، هزینه حفظ وضعیت غیرعادیسازی برای هر دو طرف بسیار بیشتر است، در حالی که منافع آن بیشتر است.»
کاهش اصطکاک بین عربستان سعودی و امارات متحده عربی از یک سو و ایران از سوی دیگر، نزدیکی مصر و ایران را محتملتر میکند. مصر تا حد زیادی با [عربستان سعودی و امارات] همسو است. کنت کاتزمن، عضو ارشد مرکز سوفان، در گفتوگو با Responsible Statecraft
توضیح داد که این واقعیت که کشورهای خلیج (فارس) در حال تعامل با ایران هستند، کار عبدالفتاح السیسی رئیسجمهوری مصر را آسانتر میکند که در همین مسیر حرکت کند.خلیل الانانی، کارشناس ارشد مرکز عربی واشنگتن، تأکید کرد تنشزدایی عربستان و ایران در سراسر منطقه طنینانداز شده و فضای خوشبینی برای کاهش تنشها در منطقه ایجاد کرده است که در دهه گذشته دیده نشده است. اگر ریاض بتواند روابط خود را با تهران عادی کند، دلیلی وجود ندارد که سایر کشورهای عربی از جمله مصر، از آن پیروی نکنند. عادیسازی بین عربستان سعودی و ایران هرگونه وتوی «خلیج فارس» را از روی السیسی برای عادیسازی روابط با تهران بر میدارد. یا حداقل السیسی میتواند از آن به عنوان بهانهای برای توجیه عادیسازی روابط با تهران استفاده کند.
تنش بالقوه همچنین توسط عوامل ژئوپلیتیک دیگری مانند جنگ در اوکراین و همچنین نفوذ فزاینده مسکو و پکن در خاورمیانه تقویت شده است. الانانی افزود: [مصر و ایران] روابط قوی با روسیه و چین دارند و چشمانداز دستیابی به دستاوردهای سیاسی، اقتصادی و ژئواستراتژیک گسترده است.
انرژی دیپلماتیک عمان
عمان، متعادلترین عضو شورای همکاری خلیج فارس از نظر ژئوپلیتیکی، در تلاشهای دیپلماتیک برای تسهیل نزدیکی مصر و ایران به عراق پیوست. در واقع، این اولین بار نیست که عمانیها نقش پل ارتباطی بین مصر و ایران را ایفا میکنند. مسقط قبلاً در سال 1991 این کار را انجام داده بود.
عمان روابط ثابتی با تهران دارد. کاتزمن گفت: قطعاً این امر به آنها وزن میدهد تا تهران را با قاهره به توافق برسانند. بافت تاریخی مهم است. در ربع پایانی قرن بیستم، عمان به عنوان یک دوست قابل اعتماد هم برای مصر و هم برای ایران خدمت کرد، زمانی که بیشتر کشورهای عربی از هر دو کشور دوری گزیدند.
پس از صلح مصر و اسرائیل در سال 1978، عمان، سومالی و سودان تنها اعضای اتحادیه عرب بودند که روابط خود را با دولت سادات قطع نکردند. عمان همچنین از شرکت در اجلاس بغداد در سال 1978 خودداری کرد و در ماه مه1982، سلطان قابوس اولین رهبر عرب بود که از زمان امضای توافقنامه کمپ دیوید، با جانشین سادات، حسنی مبارک ملاقات کرد.
به طور مشابه، پس از انقلاب اسلامی1979، سلطان قابوس اقداماتی را انجام داد تا اطمینان حاصل کند که روابط نزدیک کشورش با تهران که مشخصه روابط در دوران پیش از انقلاب بود، تداوم خواهد داشت. در حالی که سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از صدام در جنگ ایران و عراق حمایت میکردند، عمان بیطرفی خود را حفظ کرد و میزبان مذاکرات آتشبس بین بغداد و تهران برای پایان دادن به این درگیری بود. سلطان قابوس که مالکیت تنگه هرمز با ایران را در اختیار داشت، درک کرد که روابط صمیمانه با همسایه بسیار قدرتمندترش در خدمت منافع امنیتی کشورش است.
سفرهای سلطان هیثم به مصر و ایران (تابستان 1402) اهمیتی را که رهبری عمان برای نزدیکی بین دو کشور قائل است، نشان داد. در جریان سفر سلطان هیثم به ایران، آیتالله علی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامیگفت که از احیای روابط دیپلماتیک با مصر استقبال خواهد کرد. در طول سال 2023، عمان مشغول خدمت به عنوان پل دیپلماتیک بین بازیگران مختلف دولتی و غیردولتی در منطقه بوده است. مسقط پیشرفت قابل توجهی در زمینه کمک به عربستان سعودی برای نزدیک شدن به صلح با حوثیهای یمن داشته، به توافق دیپلماتیک عربستان و ایران کمک کرد و همچنین در تلاشهای میانجیگری بین دشمنان دیرینه بحرین و ایران فعال بوده است.
مصر و منافع ملی ایران
با عادیسازی روابط، مصر امیدوار است که ایران به عنوان یک نفوذگر تعدیل کننده بر حماس و جهاد اسلامیفلسطین در غزه عمل کند. کاتزمن گفت: «هر بار که اسرائیل و فلسطینیها در غزه درگیر میشوند، احتمال تشدید تنش بیشتر میشود. این میتواند محور اصلی انگیزه مصر برای این نزدیکی بالقوه [با ایران] باشد.»
ایران به نوبه خود خواهان بهبود روابط خود با کشورهای بیشتری در خاورمیانه است. روابط بهتر با قاهره میتواند به ایران کمک کند تا انزوای نسبی خود را در منطقه کاهش دهد، بویژه با توجه به روابط نزدیکش با عربستان سعودی و امارات. روابط دوستانهتر با مصر میتواند به ایرانیها کمک کند تا با تلاشهای ایالات متحده و اسرائیل در ائتلاف کشورهای عرب علیه جمهوری اسلامیایران مقابله کنند.
تریتا پارسی توضیح داد: از زمانی که کشورهای خاورمیانه به طور کامل دریافتند که ایالات متحده دیگر در موقعیتی نیست که بتواند هژمونی نظامیخود را بر منطقه حفظ کند، ما شاهد شکوفایی دیپلماسی درون منطقهای بودهایم آن هم از زمانی که تداوم درگیریها بسیار پرهزینه شد در حالی که حل تنشها از طریق دیپلماسی که سیاست بهینهای برای اکثر دولتها است ظاهر شد. منطقه در حالی که عاملیت خود را دوباره کشف میکند، احساس جدیدی از اعتماد به نفس را تجربه میکند. توازن جدیدی برای منطقه ممکن است در آینده برقرار شود و مصر و ایران هر دو از حداکثر قدرت مانور خود با گفتوگو کردن سود ببرند.
منبع: Responsible Statecraft