مستندها از امروز در جشنواره سینما حقیقت اکران می شوند

خزان حنا؛بهار باروت

محمد‌احسان مفیدی‌کیا
منتقد

امروز (یکشنبه 18 آذرماه 1403) پردیس سینمایی چارسو در تهران، میزبان برگزاری هجدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران، سینما‌حقیقت است. این رویداد فرهنگی و هنری که به اذعان اهالی سینما، مهم‌ترین جشنواره فیلم مستند در ایران و منطقه غرب آسیاست، در این سال‌ها توانسته به تالار گفت‌و‌گوی هنرمندان و مستندسازان نامدار ایران و جهان تبدیل شود و هر ساله، علاقه‌مندان به تماشای آثار را چشم انتظار خود نگه دارد. از همین‌روست که به رسم هر سال، برآنیم تا مستندهای خوب جشنواره را به مستندبازها معرفی کنیم تا بیشتر و بهتر از اکران‌ها لذت ببرند.

چادرهای رنگی دختران و بوی باروت
همان تدوین موازی ابتدای کار، خبر از یک تراژدی می‌دهد. نماهای منقطع پیش‌پرده «خون، حنا، باروت» با یک ضرباهنگ گنگ و مبهم که تو را بین شادی، غم و ترس معلق نگه می‌دارد، خبر از یک مستند تکان‌دهنده درباره افغانستان می‌دهد. مستندساز که خود راوی ماجراست، بار سفر بسته و به کابل و هیلمند و بعد هم به روستای موسی‌قلعه می‌رود تا از شاهدان عینی بپرسد در 23 سپتامبر 2019 در آن روستای خاک گرفته چه گذشته است.
ارتش ایالات‌متحده فردای آن روز اعلام کرد در یک اقدام موفق، چند نفر از خطرناک‌ترین فرماندهان القاعده را که در آن روستا مخفی شده بودند، کشته است اما تصاویر به‌جا مانده از موبایل اهالی روستا چیز دیگری می‌گفت؛ کودکان، زنان و مردان با دست و پایی که نقش حنا و رد خون داشت، خفته در میان خاک. به قول راوی، جنگ همه جا یک رو دارد، همیشه کشورها را در تاریخ تولد خود متوقف می‌کند؛ عراق را در 2003، سوریه را حوالی 2011 و افغانستان را حدود 40 سال پیش. برای همین است که هنوز زیرساختی در افغانستان شکل نگرفته و از راه خوب، آب بهداشتی و برق پایدار خبری نیست. این را می‌توان از وضع اهالی موسی‌قلعه خوب  فهمید. مردمانی نجیب و رنجور که نانشان را به سختی از دل خاک بیرون می‌آورند و به همان اندک قانعند. شاید بسیاری از اهالی که سنی دارند، اصلاً خبری از احوال جهان هم نداشته باشند و مثلاً ندانند در امریکا چه کسی رئیس‌جمهوری شده  و حالا قرار است چه سیاستی در قبال افغانستان داشته باشد. آنها سرشان به زمین و خانواده گرم بود تا آن شب که صدای غرش هلیکوپترها با صدای دایره زنگی در‌هم آمیخت و شد آنچه که شد.
راوی مستند «خون، حنا، باروت» پس از 5 سال به محل جنایت بازگشته و می‌خواهد با شاهدان عینی یک جنایت همدل شود؛ شاهدانی که قرار بود میهمانان حنابندان باشند و جای خون دلمه بسته عزیزانشان، حنا به دستشان بنشیند، اما امروز از آن شبی که باید خاطرات شیرین به یاد داشته باشند، آهی مانده و بغضی که هنوز از راه گلو پایین نرفته است.
مستند در ظاهر می‌بایست شرح یک عملیات نظامی باشد اما شواهد خبر از قتل‌عام زنان، کودکان و غیرنظامیان می‌دهد. 64 نفر کشته آن شب، رخت و لباس رنگی به تن و سینی حنا در دست، قرار بر رقص و پایکوبی داشتند اما یک اشتباه محاسباتی ارتش مقتدر امریکا، همه را به کام مرگ کشاند و 100 نفر دیگر را با رنج جراحت و باقی را با خاطرات تلخ آن شب تنها گذاشت؛ اشتباهی که مثل بارهای دیگر هیچ‌گاه آن را نپذیرفت و طبعاً عذرخواهی یا جبرانی هم در کار نبود. محمد‌فرج صالحی، کارگردان مستند در 30 دقیقه‌ای که از چشمان مخاطب وقت گرفته تا درد همسایه را به تصویر بکشد، هم از تصاویر متجاوزان و هم آرشیو محدود شاهدان ماجرا استفاده کرده و باقی کار را به جست‌و‌جوی خود در کوچه و خانه‌های موسی‌قلعه گذرانده تا رد بر جا مانده از جنایت را با روایت راویان گره بزند و نشانمان دهد که سینی حنا و چادرهای رنگی دختران، هنوز از درختان آویزان است، هنوز هم اگر بادی برخیزد، بوی باروت در هوا می‌پیچد و چشم‌ها، از یاد رفتگان، ‌تر می‌شود.
مستند «خون، حنا، باروت» امسال در هجدهمین جشنواره سینما‌حقیقت در بخش ویژه جایزه شهید آوینی، با موضوع مستندهای حوزه مقاومت، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، خود را در معرض دید تماشاگران و داوران گذاشته و امید دارد به هدف اصلی خود که خوب دیده شدن است، برسد.

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • دیپلماسی
  • جهان
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • اندیشه
  • ایران زمین
  • فناوری
  • اطلاع رسانی
  • ورزشی
  • حوادث
  • فرهنگی
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و ششصد و بیست و چهار
 - شماره هشت هزار و ششصد و بیست و چهار - ۱۸ آذر ۱۴۰۳