مواجهه دو نگاه به شام
شتاب فزاینده تحولات این روزهای سوریه، سؤالهای متعددی را در ذهن ناظران و تحلیلگران برانگیخته است؛ از علل این پیشرویها و نقش بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در تحولات سوریه، تا سناریوهای آینده سیاسی دمشق و ترتیبات امنیتی غرب آسیا. برای دستیابی به پاسخ این پرسشها گفت و گوهایی با سید صباح زنگنه،کارشناس مسائل منطقه و دکترعبدالامیر نبوی، استاد دانشگاه داشتیم که مشروح آن نقل میشود.
آینده بسیار مبهم است
تجهیز تروریستهای مسلح به فناوریهای پیشرفته و پیشروی سریع آنها در شهرهای شمالی سوریه را چطور ارزیابی میکنید؟
علت این پیشروی، یکی مجهز بودن این گروهها به تسلیحات و امکانات لجستیکی فراوان، دوم آموزش دیده شدن این نیروها و سوم انگیزه این نیروها و وعدههایی است که از سوی مراکز قدرتهای منطقهای اعم از ترکیه و اسرائیل به ایشان داده شده است. همچنین ارتباط این مجموعه (گروههای معارض) با طرحهایی که امریکا و اسرائیل برای منطقه اعلام کردهاند مانند ایجاد رسمی تغییرات در منطقه و تهدید بشاراسد به مرگ و... هم مؤثر بوده است.
اما علت دیگر، مستعد بودن شرایطی مانند کاهش انگیزه ارتش سوریه، کاهش توان اقتصادی، عدم تأمین نیروهای نظامی و امنیتی سوریه توسط دولت و همچنین نیروهایی که میتوانستند حامی جریانهای دولت سوریه مانند حزبالله باشند، است. بنابراین نیروهای ارتش سوریه و متحدانش هم از کاهش انگیزه و ضعف امکانات رنج میبرند و هم از کمبود حضور نیروهای حامی مانند حزبالله.
یک علت دیگر هم نداشتن چشمانداز سیاسی هم برای دولت و ارتش و هم برای «مخالفین خوشخیم» و «مخالفین بدخیم» است. نداشتن این چهارچوب و چشمانداز سیاسی هم آینده را مبهم نگه میدارد و دست خیلی از نیروهای سوری را در دفاع از دولت و کشور ضعیفتر میکند.
بین این تحولات داخلی و میدانی سوریه با ترتیبات امنیتی و نظم آتی منطقه آیا میتوان نسبتی قائل شد؟
بله حتماً این تحولات، یک تحولات درونزا نیستند؛ این رویدادها متأثر از شرایط منطقه است. اسرائیل اعلام کرده به دنبال ایجاد تغییرات در منطقه است و امریکا هم به عنوان حامی اسرائیل که آماده ریاست جمهوری ترامپ میشود، ظاهراً نیازمند این است که تسریعی در روند تغییرات کشورهای منطقه پدید بیاید. اگر جنگ بزرگتری قرار است صورت بگیرد، اگر جنگهای شهری و درون کشوری قرار است رخ دهند و اگر به طور کلی بیثباتیای قرار است پدید بیاید، همه اینها کمک میکنند تا ترامپ در موقعیتی قرار بگیرد که گویی سخن آخر را در پایان دادن به این ناامنیها و بیثباتیها خواهد زد و زمینه تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه را فراهم خواهد کرد.
نقش امریکا در ایجاد موازنه میان کردها از یک سو و ترکیه (به عنوان عضو ناتو) از سوی دیگر را چگونه ارزیابی میکنید؟
عوامل منطقهای که امریکا و اسرائیل در این طرح کلی دنبال میکنند، مانند وجود یک کانون پرورش نیروهای افراطی و مسلح در شمال غرب سوریه، به عنوان عامل مساعد این طرحها و پروژهها به حساب میآیند؛ اگر این نبود، شاید نه اسرائیل میتوانست به این راحتی این ادعا (تغییر مرزهای غرب آسیا) را مطرح کند و نه امریکا میتوانست یک چنین حمایت جدیای از این گروهها بکند؛ چراکه هر کدام از این تحولات باعث ادامه درگیریها بین نیروهایی که بعضاً مورد حمایت امریکا در دو جهت هستند میشود؛ امریکا از یک سو از ترکیه که عضو ناتو است، حمایت میکند و از طرف دیگر، از گروههای کرد دموکراتیک سوریه (قسد) پشتیبانی میکند. امریکا در این دو طرف ترازو نوعی تعادل و نوعی موازنه جدیدی برقرار میکند که هم به ترکیه اجازه نمیدهد به کردها حمله کند و هم به کردهای سوریه اجازه نمیدهد با کردهای ترکیه (پ.ک.ک) همکاری بکنند و همه این عوامل و همه فاکتورها به دست امریکا در حال تنظیم شدن هستند.
سوریه روی آرامش نخواهد دید
تحرکات کنونی معارضین چه شباهتها و تمایزهایی با رویدادهای 2011 دارد؟
بین حوادث این روزها و تحولات بعد از بهار عربی در سال 2011، مشابهتها و تفاوتهایی به چشم میخورد؛ زمانی که بهار عربی آغاز شد، تقریباً تمامی کشورهای منطقه یا مستقیماً درگیر این مسأله (اعتراضات بهار عربی) شدند یا با زبانهها و پیامدهای آن روبهرو شدند، لذا نوعی غافلگیری هم بر عموم سیاستمداران منطقه غالب شد و هم اینکه اتفاق نظری برای نحوه برخورد با امواج مهم و عمیق ناشی از اعتراضات مردمی به چشم نمیخورد.
اما در این ایام اخیر تقریباً تکلیف تحولات بهار عربی در بسیاری از کشورهای عربی منطقه مشخص شده که عمدتاً هم ناموفق بودند و ما با اشکال جدید از اقتدارگرایی و پوپولیسم مواجه شدیم که در برخی از کشورها کنترل شد و در برخی دیگر مانند یمن و لیبی، همچنان شاهد جنگ داخلی هستیم. از طرف دیگر، در تحولات یک دهه اخیر، تجربه مهمی هم به نام ظهور «داعش» را پشتسر گذاشتیم.
اما رویدادهای پرشتاب حدوداً 10 روز گذشته، نشانگر این است که مخالفان مسلح حکومت سوریه توانستند از تجربیات پیشین بهخوبی استفاده کرده و بعد از آموزش نیروها، آنها را سازماندهی کنند و با برخی بازیگران منطقهای ارتباط نزدیکی داشته باشند.
به نظر شما این پیشروی معارضین مسلح در شهرهای شمالی سوریه چه معنایی دارد؟
اینکه مخالفان مسلح توانستند پیشروی کنند، ناشی از دو امر است: از یکسو، گروههای تکفیری مسلح از آرایش نیروهای منطقه و وضعیت کشورهای همسایه بخصوص بعد از عملیات هفت اکتبر 2023 به سود خود استفاده کردند؛ در جریان عملیات هفت اکتبر (طوفان الاقصی) و تحولات بعد از آن، حماس و حزبالله آسیبهایی دیدند، روسیه بهعنوان حامی اصلی حاکمیت سوریه به واسطه گرفتاری در سایر حوزهها و میادین، توانایی حمایت همهجانبه و گسترده مانند گذشته را نداشت و از طرف دیگر، حکومت سوریه هم در تمام این سالها نشان داد که ظرفیت، توانایی و قصدی برای اصلاحات ندارد. سوریه در تمامی این سالها جزو کشورهایی در منطقه بود که دارای دولت شکننده است. این دولت حتی از توانایی تأمین نیازهایی اولیه شهروندان بخشهای مختلف ناتوان بود و بحران اقتصادی موجب کاهش بیشتر حمایت از دمشق میشد.
علاوه بر این، همه میدانستند که حکومت سوریه با حمایت عمیق و گسترده روسیه و ایران و محور مقاومت توانسته بود سرپا باقی بماند.با توجه به این دو نکته، فرصت طلایی برای مخالفان مسلح پیش آمد تا علیه حکومت دمشق اقدام کنند.
عقبنشینیهای ارتش سوریه هم در این 10 روز از مناطق و شهرهای مختلف نشان داده که این دولت توان لازم برای ادامه یک جنگ طولانی مدت را ندارد.
چه تصویری برای ترتیبات امنیتی منطقه در آینده میتوان متصور شد؟
این کشور برای مدتی، یعنی تا زمانی که نهادهای جدید شکل بگیرند و بازیگران منطقهای و فرامنطقهای به توافق نظری برای وضعیت این کشور بخصوص با توجه به ویژگیهای ژئوپولیتیک آن برسند، درگیر ناآرامیهای زیادی خواهد بود.
بافت اجتماعی طایفهای سوریه از یک طرف، شیوه حکمرانی سیاستمداران سوریه همچنین نقش برتر بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در امور داخلی سوریه بهعنوان یک مسأله سوم مانع میشود که سوریه به سرعت به آرامش و ثبات برسد و تا زمانی که حکمرانان جدید حاکم بشوند و نهادهای جدید شکل بگیرند و بازیگران خارجی به یک تفاهم برای مدیریت امور برسند، سوریه درگیر تنشهایی خواهد بود.
با توجه به این تحولات به نظر میرسد که ترکیه سعی دارد که در هدایت و مدیریت امور سوریه دست بالاتر را داشته باشد؛ اما باید بدانیم که پرونده سوریه چنان مهم هست که ترکیه نتواند به تنهایی این مسأله را پیش ببرد و ناچار است که نظرات و ملاحظات کشورهای عربی مهم منطقه از جمله عربستان و امارات و قطر را رعایت کند.
در چهارچوب دیدگاه امریکایی بویژه سوریه نباید همچنان خطری برای امنیت اسرائیل تلقی بشود.