دانشنامه خاورمیانه و شمال آفریقا
•ویراستاران: ریموند هینه بوش و یاسمین غنی •مترجم: عسگر قهرمانپور •ناشر: جوینده
خاورمیانه، منطقهای پرالتهاب و در کانون توجه تحلیلگران و سیاستمداران دنیاست. شناخت این منطقه بویژه برای ما بسیار مهم است، چون هرگونه تحول مثبت یا منفی در آن بر زندگی تکتک شهروندان تأثیر میگذارد. اینکه چرا دولتها به جنگ ادامه میدهند؟ آیا دولتها جنگ را میسازند یا جنگها دولتها را؟ بررسی این پارادوکسها مضمون کتاب حاضر را شکل میدهد.
اگر چه منازعه و بیثباتی در دل بافتار و ساخت دولت و نظام دولتهای خاورمیانه ریشه دوانیده است، اما هر دو [دولت و نظام دولتها] تا امروز مقاومت و پایداری قابلتوجهی از خود نشان دادهاند. دانشنامه حاضر قصد دارد خوانندگان را با مباحث اصلی، رویکردهای نظری و پژوهشهای تجربی انباشته دانشپژوهان برجسته در این حوزه آشنا کند؛ دانشپژوهانی که با تکیه بر پژوهشهای گذشته درباره دولت، ابعاد این معما را کشف میکنند. این کتاب، سطوح کلان و خُرد را ترکیب میکند. از یک سو، طرح طولانیمدت کلان نسبت به سیر تکامل دولتها و نظام دولتها را درمیاندازد، بستری که در آن دولتها و نظام دولتها متولد و به شکل پایدارِ بلوغ رسیدهاند؛ در سوی دیگر، تحلیلهای خُرد بازیگران اصلی و جنبههای این سیستم بررسی میشوند.
به نظر میرسد دولتها و نظام دولتها یکدیگر را با هم میسازند، لذا نمیتوان آنها را جدا از یکدیگر بررسی کرد، اما با نگاهی دقیقتر، میبینیم که نه تنها این دو سطح با هم بلکه با چندین سطح تعامل دارند؛
در سطح نظام جهانی، این عاملیت و کارگزاری دولتهای هژمونیک قدرتمند بود که در ابتدا نظام دولتهای منطقهای را تشکیل داد و به معنای واقعی کلمه بیثباتی را در دل این نظام نهادینه کرد و نتیجه این بود که دولتهای هژمونیک مجبور بودند برای حفظ نظم منطقهای، مداوم مداخله کنند؛ نقش هژمون امریکا در این رابطه بسیار مهم بوده است، اگر چه به همان اندازه که بیثباتی را تشدید میکند، آن را مدیریت هم میکند.
متفاوت بودن انواع رژیمها با نهادها و هنجارهایشان نه فقط ساختار را در سطح دولت، بلکه کارگزاری را نیز تشکیل داد، به طوری که سیاستهای این رژیمها جامعه را از حیث داخلی تغییر شکل داد و بر نظام منطقهای تأثیر گذاشت و نیز رژیمهای کلیدی منطقه، جمهوریهای پوپولیستی و پادشاهیها، باعث گسترش اصول مشروعیت رقیب آنها شدند.
در سطح سیاست داخلی دولتهای خاورمیانه و آفریقای شمالی، کارگزاری توسط رهبری دولت تشکیل شده است و همچنین بازیگران جمعی را سازماندهی کرده که بیشترین اهمیت را برای سیاست دارند: از حیث تاریخی، قبایل و به تازگی ارتش، با احزاب سیاسی، جامعه مدنی، جنبشهای اسلامگرا و جنبشهای اعتراضی نیز در شکل دادن به مسیرهای سیاسی نقش دارند. قیامهای عربی، دوره تعیینکنندهای بود که در آن فعالان شهروندی مدت کوتاهی عاملیت بیسابقهای به دست آوردند که پیامدهای زیادی برای دولتها و نظام دولتها به همراه داشت و نیز آسیبپذیری و مقاومت آنها را آشکار ساخت.
بین دولت و نظام دولتی یک سطح فرادولتی وجود دارد که در آن شبکههای فکری و مادی ساختارهایی را تشکیل میدهند که در آن بازیگران دولتی مجبور به مذاکره هستند: یک بستر هویتی متشکل از رقابت هویتهای فرادولتی (پان عربیسم، اسلامگرایی) و یک بستر سیاسی اقتصادی شامل جریان منابع مادی، بویژه هیدروکربنها و پول.
در سطح نظام بین-دولتی منطقهای، هنجارها، رویهها و دشمنیهای منازعه و رقابت بیندولتی، دولتها را شکل میدهد؛ همچنین دولتها از طریق رفتار جمعی خود، نظام منطقهای - اتحاد، منطقهگرایی و منازعههای منطقهای از جمله جنگ - را تشکیل میدهند که هر دولت باید به طور جداگانه خود را با آن تطبیق دهد.