چرا معاون رئیس جمهور ،فارن افرز را برای انتشار یادداشت اش انتخاب کرد؟

سیگنال ظریف به غرب و اعراب

محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیس‌جمهور با انتشار مقاله‌ای در یک نشریه معتبر و تأثیرگذار حوزه سیاست و روابط بین‌الملل راهبرد سیاست خارجی دولت چهاردهم در قبال تحولات و تعاملات منطقه‌ای و بین‌المللی را تشریح کرد. یادداشتی تحت عنوان «ایران راه صلح را چگونه می‌بیند» که هم از منظر مواضع دیپلماتیک صریحی که در قالب آن اعلام شده و هم از نظر رسانه انتخاب شده برای انتشار این مواضع حائز اهمیت است.
«فارن‌افرز» رسانه‌ای که اگر چه به اندیشکده شورای روابط خارجی امریکا به عنوان یک نهاد غیر دولتی تعلق دارد، اما در بخش قابل توجهی از تاریخ صد ساله انتشارش یکی از منابع برتر تحلیل و تفسیر رویدادهای جهان و تریبون پر بازتابی برای اعلام مواضع سیاستمداران بزرگ کشورهای مختلف بوده است. چنانکه در مروری بر اسامی نویسندگان مقالات پر بازتاب منتشر شده این نشریه در کنار نام‌هایی همچون «هنری کیسینجر»، «مادلین آلبرایت»، «هیلاری کلینتون» وزرای خارجه سابق ایالات متحده، فهرست بلندبالایی از شخصیت‌ها و مقامات عالی کشورهای مختلف نیز حضور دارند. «آنگلا مرکل» صدراعظم سابق آلمان، «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه، «امانوئل مکرون» رئیس‌جمهور فرانسه، «شی جین پینگ» رئیس‌جمهور چین و «نارندرا مودی» نخست‌وزیر هند از جمله مقامات عالی هستند که ترجیح داده‌اند مواضع خود در قبال رویدادها و روندهای بین‌المللی را از این تریبون به گوش سیاستمداران و همتایانشان در دیگر کشورهای جهان برسانند. فارن افرز این جایگاه را به دلیل انتشار مقالاتی به‌دست آورده است که بعضاً تأثیر بنیادینی بر روند تحولات بین‌المللی و صف‌بندی‌ها و ائتلاف‌های شکل‌گرفته در آن داشته است. چنانکه همچنان با گذشت حدود 6 دهه از انتشار مقاله‌ای تحت عنوان «منابع رفتار شوروی» به قلم آقای ایکس (جورج اف کنان از کارکنان ستاد برنامه‌ریزی سیاسی وزارت خارجه امریکا) به عنوان مبنایی تاریخی برای چرخش تاریخی سیاست خارجی امریکا در مقابل شوروی سابق و مقدمه‌ای بر شکل‌گیری جنگ سرد یاد می‌شود. زیرا کنان که چند سالی پس از انتشار این مقاله سفیری ایالات متحده امریکا در اتحاد جماهیر شوروی را بر عهده گرفت ایده «سیاست مهار شوروی» را برای حفاظت از دموکراسی غربی در برابر نفوذ کمونیسم مطرح کرد. ایده‌ای که بر اساس آن همکاری‌های نزدیک سیاسی نظامی کشورهای اروپای غربی با امریکا نضج گرفت.
باچنین پیشینه‌ای انتخاب این نشریه معتبر برای اعلام راهبرد سیاست خارجی دولت مسعود پزشکیان بی‌شک متأثر از وسعت مخاطبان و عمق اثرگذاری آن بوده است. این البته سومین یادداشتی است که محمدجواد ظریف از جایگاه یکی از مقامات دولت ایران در فارن افرز منتشر کرده است و با این حال به نظر می‌رسد به واسطه مواجه بودن جهان با یکی از خطیر‌ترین بزنگاه‌های تاریخی که می‌توان از آن به مثابه قرار گرفتن در مسیر انتخاب میان دو راهی جنگ و بحران گسترده‌تر یا تلاش برای دستیابی به صلح و ثبات یاد کرد؛ مهم‌ترین‌شان باشد. چه آنکه معاون راهبردی رئیس‌جمهور کشورمان که پس از چهار دهه حضور پررنگ در عرصه سیاست خارجی به عنوان یک شخصیت بین‌المللی نافذ شناخته می‌شود در این یادداشت غرب را به جست‌و‌جوی راه‌حل‌های مثبت و سودآور به جای سیاست شکست خورده افزایش فشار بر ایران دعوت کرده است. ظریف با محتمل دانستن امکان احیای توافق هسته‌ای در صورت انجام اقدامات عملی که ایران را نسبت به بهره‌مندی اقتصادی واقعی از توافق مطمئن‌ سازد؛ ساکنان آینده کاخ سفید را صریحاً مخاطب قرار داده و گفته است: «اگر ترامپ تصمیم به انجام چنین اقداماتی بگیرد، ایران آماده است تا گفت‌وگویی داشته باشد که به نفع تهران و واشنگتن باشد».
یادداشت ظریف اما پیش از مخاطب قرار دادن غرب، پیامی از صلح و همکاری برای سران کشورهای منطقه است. منطقه‌ای که این روزها در آتش جنگ می‌سوزد و تاول جنایات رژیم صهیونیستی و گروه‌های تروریستی مورد حمایت این رژیم را بر چهره دارد. او در راه صلحی که سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامی ایران برای منطقه ترسیم می‌کند توافق جدید منطقه‌ای با هدف ثبات و توسعه اقتصادی، حل اختلافات و کاستن ازنقش قدرت‌های خارجی در منطقه را پیشنهاد می‌دهد.
اینچنین است که در فرازی از این یادداشت به صریح‌ترین شکل ممکن اعلام شده «پزشکیان به ثبات و توسعه اقتصادی در خاورمیانه علاقه‌مند است. او می‌خواهد با کشورهای عرب همسایه همکاری کند و روابط با همپیمانان ایران را تقویت نماید. اما او همچنین تمایل دارد تا به‌طور سازنده با غرب در تعامل باشد. دولت او برای مدیریت تنش‌ها با ایالات متحده، که به تازگی رئیس‌جمهور جدیدی نیز انتخاب کرده، آماده است. پزشکیان آماده است مذاکراتی از جایگاه برابر درباره توافق هسته‌ای و شاید موارد بیشتری انجام گیرد». متن کامل مقاله محمدجواد ظریف که در نشریه «فارن افرز» منتشر شده به شرح زیر است:

ایران راه صلح را چگونه می‌بیند؟
 در 9 مرداد 1403، مسعود پزشکیان به‌عنوان رئیس‌جمهور جدید ایران سوگند یاد کرد. تنها چند ساعت پس از این مراسم، اسماعیل هنیه، نخست‌وزیر پیشین تشکیلات خودگردان و رئیس دفتر سیاسی حماس، توسط اسرائیل در یک میهمانسرا نزدیک به مجموعه ریاست‌جمهوری ترور شد. هنیه برای شرکت در مراسم تحلیف دعوت شده بود و کشته شدن او در خاک ایران سایه‌ای بر این مراسم افکند. این موضوع همچنین چالش‌هایی را که پزشکیان در پیشبرد برنامه سیاست خارجی‌اش با آن مواجه خواهد شد، نشان داد.
اما پزشکیان بخوبی می‌تواند با دشواری‌های پیش رو در سال‌های آینده مقابله کند. پزشکیان به این نکته اذعان دارد که جهان در حال‌گذار به عصر پسا قطبی است که در آن کنشگران جهانی می‌توانند همزمان در زمینه‌های مختلف همکاری و رقابت کنند. او یک سیاست خارجی انعطاف‌پذیر را اتخاذ کرده و به گفت‌و‌گوهای سازنده و روابط دیپلماتیک اولویت داده و از الگوهای قدیمی فاصله گرفته است. دیدگاه او برای امنیت ایران یکپارچه است و شامل قابلیت‌های دفاعی سنتی و توسعه امنیت انسانی از طریق بهبود در بخش‌های اقتصادی، اجتماعی و محیط‌زیستی می‌باشد.
پزشکیان به ثبات و توسعه اقتصادی در خاورمیانه علاقه‌مند است. او می‌خواهد با کشورهای عرب همسایه همکاری کند و روابط با همپیمانان ایران را تقویت نماید. اما او همچنین تمایل دارد تا به‌طور سازنده با غرب در تعامل باشد. دولت او برای مدیریت تنش‌ها با ایالات متحده، که به تازگی رئیس‌جمهور جدیدی نیز انتخاب کرده، آماده است. پزشکیان آماده است مذاکراتی از جایگاه برابر درباره توافق هسته‌ای و شاید موارد بیشتری انجام گیرد.
با این حال، همان‌طور که پزشکیان بیان کرده، ایران به خواسته‌های غیرمعقول تسلیم نخواهد شد. این کشور همیشه در برابر تهاجمات اسرائیل ایستاده و از محافظت از منافع ملی‌اش چشم‌پوشی نخواهد کرد.
 
ایران به دنبال توافق جدید منطقه ای
این یک لحظه تاریخی برای ثبات است که جهان نباید آن را از دست بدهد. تهران قطعاً این کار را نخواهد کرد. پس از حدود دو قرن آسیب‌پذیری، ایران - تحت رهبری مقام معظم رهبری - نهایتاً ثابت کرده است که می‌تواند در برابر هرگونه تهاجم خارجی از خود دفاع کند. برای ارتقای این دستاورد به سطحی بالاتر، ایران، تحت مدیریت جدید خود، قصد دارد روابط خود را با کشورهای همسایه بهبود بخشد تا به ایجاد یک نظم منطقه‌ای که ثبات، ثروت و امنیت را فراهم می‌کند، کمک کند. منطقه ما مدت‌هاست که دچار مداخله‌های خارجی، جنگ‌ها، اختلافات مذهبی، تروریسم، قاچاق مواد مخدر، کمبود آب، بحران پناهندگان و تخریب محیط زیست بوده است. برای مقابله با این چالش‌ها، ما تلاش خواهیم کرد تا به سمت ادغام اقتصادی، امنیت انرژی، آزادی ناوبری، حفاظت از محیط زیست و گفت‌وگوی بین ادیان پیش برویم.
در نهایت، این تلاش‌ها می‌تواند به یک توافق جدید منطقه‌ای منجر شود که وابستگی خلیج فارس به قدرت‌های خارجی را کاهش دهد و ذینفعان را تشویق کند تا با استفاده از سازکارهای حل اختلاف به حل اختلافات بپردازند. برای این منظور، کشورهای منطقه می‌توانند به دنبال معاهدات، ایجاد نهادها، تصویب سیاست‌ها و گذراندن اقدامات قانونی باشند. ایران و همسایگانش می‌توانند با تقلید از فرآیند هلسینکی، که به تأسیس سازمان امنیت و همکاری در اروپا منجر شد، آغاز کنند. آنها می‌توانند از مأموریتی که شورای امنیت ملل متحد در سال 1366 به دبیرکل ملل متحد در قطعنامه 598 داده است، استفاده کنند. این قطعنامه که جنگ ایران و عراق را پایان داد، از دبیرکل خواسته بود تا با ایران، عراق و سایر کشورهای منطقه مشاوره کند تا اقداماتی را برای تقویت امنیت و ثبات در خلیج فارس بررسی کند. دولت پزشکیان بر این باور است که این بند می‌تواند به‌عنوان مبنای قانونی برای مذاکرات جامع منطقه‌ای مورد استفاده قرار گیرد.
البته، موانعی وجود دارد که ایران و همسایگانش باید بر آنها غلبه کنند تا یک نظم منطقه‌ای صلح‌آمیز و یکپارچه را ترویج دهند. برخی اختلافات با همسایگان ریشه‌های عمیق‌تری دارند که تحت تأثیر تفسیرهای مختلف از تاریخ شکل گرفته‌اند. اختلافات دیگر ناشی از تصورات نادرست هستند که عمدتاً ناشی از ارتباطات ضعیف یا ناکافی می‌باشند. برخی دیگر نیز انگاره‌های سیاسی هستند که توسط نیروهای خارجی به وجود آمده‌اند، مانند ادعاهایی که در مورد ماهیت و هدف برنامه هسته‌ای ایران مطرح می‌شود.
اما خلیج فارس باید به جلو برود. دیدگاه ایران با منافع کشورهای عربی نیز هم‌راستا است، زیرا همه آنها نیز به دنبال یک منطقه پایدارتر و مرفه‌تر برای نسل‌های آینده هستند. بنابراین، ایران و جهان عرب باید بتوانند از طریق اختلافات خود همکاری کنند. حمایت ایران از مقاومت فلسطین می‌تواند به راه‌اندازی چنین همکاری‌ای کمک کند. به هر حال، جهان عرب در حمایت از بازگرداندن حقوق مردم فلسطین با ایران متحد است.

شروع دوباره
پس از بیش از 20 سال محدودیت‌های اقتصادی، ایالات متحده و هم‌پیمانان غربی آن باید بپذیرند که ایران به فشار تسلیم نمی‌شود. اقدامات فزاینده آنها همواره به خودشان آسیب زده است. در اوج آخرین کارزار فشاری ایالات متحده - و فقط چند روز پس از ترور دانشمند هسته‌ای پیشرو ایران، محسن فخری‌زاده - مجلس ایران قانونی را تصویب کرد که به دولت دستور داد تا برنامه هسته‌ای خود را به سرعت جلو ببرد و نظارت بین‌المللی را کاهش دهد. تعداد سانتریفیوژهای ایران از سال 1397- زمانی که رئیس‌جمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، از توافق هسته‌ای خارج شد- به شدت افزایش یافته و سطح غنی‌سازی از 3.5 درصد به بالای 60 درصد رسیده است. تصور اینکه هیچ‌یک از این موارد رخ داده باشد اگر غرب رویکرد همکاری را رها نمی‌کرد، دشوار است. در این زمینه، ترامپ که در ژانویه دوباره به مقام ریاست‌جمهوری بازمی‌گردد و شرکای واشنگتن در اروپا، تنها باید خود را برای پیشرفت مستمر هسته‌ای ایران سرزنش کنند.
به جای افزایش فشار بر ایران، غرب باید به دنبال راه‌حل‌های مثبت و سودآور باشد. توافق هسته‌ای نمونه‌ای منحصربه‌فرد است و غرب باید به احیای آن بپردازد. اما برای این کار، باید اقدامات مشخص و عملی - شامل اقدامات سیاسی، قانونی و سرمایه‌گذاری‌های مشترک سودآور - انجام دهد تا اطمینان حاصل کند که همان‌طور که وعده داده شده است ایران می‌تواند به‌طور اقتصادی از این توافق بهره‌برداری کند. اگر ترامپ تصمیم به انجام چنین اقداماتی بگیرد، ایران آماده است تا گفت‌وگویی داشته باشد که به نفع تهران و واشنگتن باشد.
در مقیاس وسیع‌تر، سیاستگذاران غربی باید بپذیرند راهبردهایی که هدفشان تقابل ایران و کشورهای عربی با یکدیگر از طریق حمایت از ابتکاراتی مانند آنچه به اصطلاح توافقنامه‌های ابراهیم نامیده می‌شود (که روابط میان کشورهای عربی مختلف و اسرائیل را عادی کرد) بوده، در گذشته ناکام مانده و در آینده نیز موفق نخواهد شد. غرب نیاز به رویکردی سازنده‌تر دارد، رویکردی که به اعتماد به نفس به‌دست‌آمده ایران احترام بگذارد، ایران را به‌عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از ثبات منطقه‌ای بپذیرد و به دنبال راه‌حل‌های مشترک برای چالش‌های مشترک باشد. چنین چالش‌های مشترکی می‌تواند تهران و واشنگتن را ترغیب کند تا به مدیریت تعارض و نه تصعید آن بپردازند. تمام کشورها، شامل ایران و ایالات متحده، منافع مشترکی در رفع علل ریشه‌ای بی‌ثباتی در منطقه‌ دارند. به عبارت دیگر تمام کشورها در پایان به اشغال اسرائیل مسئولند. آنها باید درک کنند که مقاومت تا زمانی که اشغال ادامه یابد، ادامه خواهد داشت. اسرائیل ممکن است فکر کند می‌تواند به طور دائم بر فلسطینی‌ها پیروز شود، اما نمی‌تواند.
 مردمی که چیزی برای از دست دادن ندارند، نمی‌توانند شکست بخورند. سازمان‌هایی مانند حزب‌الله و حماس، جنبش‌های آزادی‌بخشی هستند که در پاسخ به اشغال به وجود آمده‌اند و تا زمانی که شرایط کنونی پایدار باشد - به عبارت دیگر، تا زمانی که حق تعیین سرنوشت فلسطینی‌ها به رسمیت شناخته نشود - به ایفای نقش مهم خود ادامه خواهند داد. می‌توان مراحل میانی را هم در نظر گرفت، از جمله آتش‌بس‌های فوری در لبنان و غزه.
ایران می‌تواند به ایفای نقش سازنده‌اش در پایان دادن به وضعیت فجیع فعلی در غزه ادامه دهد و با جامعه بین‌المللی همکاری کند تا به یک راه‌حل پایدار و دموکراتیک برای این درگیری بپردازد. ایران هر راه‌حل قابل قبولی برای فلسطینی‌ها را می‌پذیرد، اما دولت ما معتقد است که بهترین راه‌حل برای خروج از این بحران صد ساله‌، برگزاری یک همه پرسی است که در آن همه کسانی که بین رود اردن و دریای مدیترانه - مسلمانان، مسیحیان و یهودیان - زندگی می‌کنند و فلسطینی‌هایی که در سده بیستم به دیاسپورا رانده شدند (همراه با نسل‌های بعدی‌شان) قادر به تعیین یک سیستم حکومتی معقول باشند. این در راستای قوانین بین‌المللی است و بر موفقیت آفریقای جنوبی، که نظام آپارتاید به یک دولت دموکراتیک موفق تبدیل شد، بنا شده است.
تعاملات سازنده با ایران و تعهد به دیپلماسی چندجانبه می‌تواند به ایجاد چهارچوبی برای امنیت و ثبات جهانی در خلیج فارس کمک کند. این می‌تواند به کاهش تنش‌ها و فراهم آوردن رفاه و توسعه پایدار در طولانی‌مدت یاری رساند. این تغییر برای غلبه بر تضادهای ریشه‌دار حیاتی است. هرچند که امروز ایران اطمینان دارد می‌تواند برای دفاع از خود بجنگد، اما خواهان صلح و مصمم به ساختن آینده‌ای بهتر است. ایران می‌تواند یک شریک توانمند و آماده باشد، به شرط اینکه شراکت‌هایش بر مبنای احترام متقابل و پایبندی به برابری باشد. بیایید این فرصت را برای یک شروع جدید از دست ندهیم.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و ششصد و بیست و یک
 - شماره هشت هزار و ششصد و بیست و یک - ۱۳ آذر ۱۴۰۳