تحلیل رفتار رأیدهندگان در انتخابات ۲۰۲۴ ایالات متحده
فعال شدن گسلها در امریکا
نوید عمیدی مظاهری
پژوهشگر هسته افکارعمومی و تغییرات فرهنگی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(علیهالسلام)
انتخابات ریاستجمهوری 2024 ایالات متحده امریکا، نهتنها سرنوشت سیاسی این کشور، بلکه تأثیری عمیق بر وضعیت اجتماعی و فرهنگی آن داشت. این انتخابات فرصتی بود تا شکافها و الگوهای متنوع رفتار رأیدهندگان در جامعهای چندپاره بازنمایی شود. نظرسنجیهای انتخاباتی در امریکا به ابزار موثری برای درک دقیق نگرشها و تصمیمات مردم تبدیل شدهاند. این مطالعات نهتنها پیش از انتخابات، بلکه پس از رأیگیری نیز ادامه مییابند و از افراد درباره دلایل انتخابهایشان سؤال میشود. چنین رویکردی، تصویر جامعی از اولویتها، دغدغهها و شکافهای اجتماعی و فرهنگی ارائه میدهد.
افزایش تمایل نسل جوان به ترامپ نسبت به انتخابات 2016
با مطالعه آرای گروههای سنی مختلف، طبقه سنی 18 تا 29 ساله به نامزد دموکراتها یعنی هریس اقبال بیشتری داشتند. فاصله میان ترامپ و هریس در این گروه سنی نزدیک به 10 درصد بود. اما این فاصله در طبقات سنی بالاتر کاهش مییابد. ترامپ تنها در گروه سنی 45 تا 64 ساله 10 درصد بیشتر از هریس توانسته رأی جذب کند.
با وجود آنکه نسل جوان بیشتر به هریس اقبال داشتهاند، مطالعه روند رأیدهی گروههای سنی به ترامپ از انتخابات 2016 تا امروز نتیجه جالب توجه دیگری را نشان میدهد. دموکراتها بخشی از حمایت خود را در میان رأیدهندگان جوان، گروهی که معمولاً به طور گسترده از آنها حمایت میکنند، از دست دادهاند. این کاهش نسبت به سال 2020 و زمانی که بایدن رئیسجمهور شد، 14 درصد کاهش یافته و ترامپ افزایش حدود 7 درصدی داشته است. با این حال، هریس توانست در میان رأیدهندگان مسنتر (65 سال به بالا)، که به طور سنتی گرایش به جمهوریخواهان دارند، به موفقیتهایی دست یابد که این تغییر، تضادی معنادار در الگوی معمول رأیدهی را نشان میدهد.
این مسأله بهوضوح نشاندهنده دگرگونیهای اجتماعی و شکافهای عمیق نسلی و ایدئولوژیک در این کشور است. کاهش حمایت جوانان از دموکراتها، باوجود اینکه همچنان از این حزب حمایت میکنند، میتواند بیانگر سرخوردگی از وعدههای تحققنیافته یا ناکامی در ایجاد تغییرات ملموس دولت بایدن باشد. از سوی دیگر، جلب آرای بیشتر از میان رأیدهندگان مسنتر توسط هریس، که بهطور سنتی گرایش به جمهوریخواهان دارند، میتواند نتیجه نگرانیهای اقتصادی، سیاستهای سلامت یا تغییر اولویتهای این گروه سنی باشد. این روند، اگرچه فرصتهایی برای دموکراتها ایجاد کرده، اما نشاندهنده یک چالش جدی برای آنها در حفظ و تقویت پایگاه جوانتر خود است؛ گروهی که در تحولات اجتماعی و فرهنگی امریکا نقشی کلیدی ایفا میکنند.
شکاف نژادی و آموزشی
و رفتار رأیدهی
نقش جنسیت در انتخابات 2024 امریکا بهوضوح قابل مشاهده بود. با وجود رأی بیشتر زنان 18 تا 24 ساله به هریس نسبت به ترامپ (14 درصد)، اما برتری هریس در این گروه سنی نسبت به بایدن و کلینتون فراتر نرفته و سیاستهای او درباره حقوق زنان و مخصوصاً مسأله چالشی سقط جنین، نتوانست سبد رأی هریس را نسبت به مردانی که به شکل قابل توجهتری به ترامپ رأی دادهاند، تغییر دهد.
از سوی دیگر، شکاف نژادی توانست اختلاف قابل توجهی را در میان این دو نامزد ایجاد کند. سفیدپوستان 57 درصد به ترامپ رأی داده و غیرسفیدپوستان (سیاهان، لاتینتبارها، آسیاییها و سرخپوستان) تنها 33 درصد اعلام کردهاند که به ترامپ رأی دادهاند که این میزان نسبت به انتخابات 2016 برای ترامپ کاهش قابل توجهی داشت.
سیاهپوستان، بویژه زنان، حمایت گستردهای از هریس نشان دادند.91 درصد از زنان سیاهپوست و 77 درصد از مردان سیاهپوست به او رأی دادند. این در حالی است که لاتینتبارها، سفیدپوستان و سرخپوستان تمایل بیشتری به دونالد ترامپ داشتند.
در مجموع هریس، با وجود جایگاه تاریخی خود بهعنوان یک نامزد و ترکیبی از میراث آفریقایی و هندی-امریکایی، نتوانست حمایت کامل جامعه سیاهپوست را حفظ کند. وابستگی این گروه به حزب دموکرات کاهش یافته و درصد سیاهپوستانی که خود را دموکرات میدانند، براساس نظرسنجی گالوپ از ۷۷ درصد در سال ۲۰۲۰ به ۶۶ درصد رسیده است.
در مقابل، ترامپ توانست حمایت بیسابقهای از این گروه به دست آورد و سهم آرای او در میان سیاهپوستان و در نظرسنجی پس از رأیدهی آسوشیتدپرس به ۲۰ درصد افزایش یافت؛ عددی که در سال 2020، 13 درصد و در سال 2016 تنها 8 درصد بود.
اما مسأله تنها در نژاد خلاصه نشد و تحصیلات نیز نقش مهمی در این انتخابات داشت. الگوهای رأیدهی نشان میدهد افرادی که تحصیلات پایینتری داشتند، تمایل بیشتری به ترامپ نشان دادند. در مقابل، افراد با تحصیلات عالیتر، بویژه فارغالتحصیلان دانشگاهی، حمایت بیشتری از هریس داشتند. بنابراین، این شکاف بازتابی از تفاوت در نگرشها و اولویتهای اجتماعی و فرهنگی میان گروههای تحصیلکرده و کمتر تحصیلکرده است.
به نظر میرسد شکاف آموزشی در بین مردم امریکا به صورت جدیتری در رفتار رأیدهی آنان در حال اثرگذاری است. رأیدهندگان سفیدپوست بدون تحصیلات دانشگاهی از دیرباز ستون اصلی حمایت از ترامپ بودهاند و این روند از سال 2016 تا انتخابات اخیر ادامه داشته است. اما در رفتار رأیدهندگان سفیدپوست تحصیلکرده، این وضعیت تغییر کرده است. در حالی که این دسته در سال ۲۰۱۶ بشدت از ترامپ حمایت میکردند، اما در سال ۲۰۲۴ هریس توانست توجه آنها را جلب کند که این تغییر شامل هر دو گروه مردان و زنان بود.
بر این اساس در انتخابات ۲۰۲۴ امریکا، شکافهای نژادی، جنسیتی و تحصیلی بهوضوح رفتار رأیدهی را تحت تأثیر قرار دادهاند، اما در نهایت، ترکیب پیچیده این عوامل نتوانست یک تغییر بنیادین در پویایی رأیدهندگان ایجاد کند و الگوهای دیرینه همچنان نقشی تعیینکننده ایفا کردند.
شهر و روستا؛ شکاف جغرافیایی
و اقتصادی
محل سکونت نیز در رفتار رأیدهی مردم امریکا به صورت قابل توجهی تأثیر داشته است. 64 درصد از روستاییان به ترامپ رأی دادند، که نشاندهنده ارتباط قوی پیامهای اقتصادی او با دغدغههای این مناطق است. این مسأله البته در حالی است که رأی ترامپ در سال 2020 نسبت به انتخابات 2016 نزدیک به 15 درصد کاهش یافت، اما سال 2024 مجدداً توانست به قدرت خود بازگردد. در مقابل، 59 درصد از ساکنان شهرها هریس را انتخاب کردند، که بازتابدهنده حمایت از سیاستهای او در حوزههایی نظیر تغییرات اقلیمی است. شهرهای حومهای به صورت مساوی بین این دو تقسیم شدند.
ارتباط میان روستا و شهرنشینی با اقتصاد نیز به وضوح در رفتار رأیدهی مردم امریکا نمایان است. روستاییان، که اغلب با مشکلاتی نظیر بیکاری، کاهش فرصتهای اقتصادی و نبود زیرساختهای کافی روبهرو هستند، پیامهای اقتصادی ترامپ را نزدیک به نیازهای خود میبینند که همین امر موجب شده تا ۶۴ درصد از آنها به او رأی دهند. از سوی دیگر، ساکنان شهرها، که بیشتر درگیر مسائل کلان اقتصادی نظیر تغییرات اقلیمی و مسأله چالشی سقط جنین هستند، تمایل بیشتری به حمایت از دموکراتها و هریس نشان دادهاند. این تفاوتها نشان میدهد که روستا و شهر، نه تنها از نظر جغرافیایی، بلکه از منظر اولویتهای اقتصادی نیز در دو قطب متفاوت قرار دارند و همین شکاف، نقش تعیینکنندهای در جهتدهی به نتایج انتخابات امریکا دارد.
دادههای نظرسنجیهای NBC نشان میدهد: 33 درصد از رأیدهندگان معتقد بودند شرایط اقتصادی ضعیف است و 87 درصد از این افراد به ترامپ رأی دادند. از سویی دیگر 46 درصد از مردم احساس میکردند وضعیت اقتصادی آنها نسبت به چهار سال قبل بدتر شده است، که این گروه نیز عمدتاً به ترامپ رأی دادند.
سیاست خارجی و تأثیر مذهب
بر رفتار رأیدهی
دیدگاه مردم درباره سیاست خارجی امریکا، بویژه در قبال اسرائیل، تأثیر قابلتوجهی در تصمیمگیری مردم داشت؛ کسانی که باور داشتند حمایتهای امریکا از اسرائیل بیش از حد بوده است، عمدتاً به هریس رأی دادند. در مقابل، 80 درصد از کسانی که معتقد بودند این حمایتها کافی نبوده است، ترامپ را انتخاب کردند. این تفاوتها نشاندهنده موفقیت ترامپ در جلب حمایت گروههایی با نگرشهای قویتر به امنیت اسرائیل است.
مذهب افراد نیز این تفاوت میان هریس و ترامپ را چشمگیرتر کرده است. 78 درصد از یهودیان به هریس رأی داده و در مقابل، 63 درصد از پروتستانهای مسیحی به ترامپ گرایش داشتند. این تفاوتها بر پایه اختلاف در ارزشهای مذهبی لیبرال و محافظهکارانه قابل تحلیل است. کاهش میزان رأی مسلمانان نیز به دلیل حمایتهای بیسابقه از کشتار مردم فلسطین توسط بایدن در عدم حمایت مسلمانان از هریس نیز قابل توجه بوده است. آرای ترامپ در میشیگان به عنوان یکی از پایگاههای اصلی مسلمانان را باید در این راستا تحلیل کرد.