رئیس ستاد کل نیروهای مسلح عربستان روز گذشته به تهران آمد
سست شدن همپیمانی فرامنطقهای کشورهای عربی
مریم سالاری
خبرنگار
تهران و ریاض برای حل چالشهایی که در مسیر تقویت روابط دو کشور وجود دارد، گامی دیگر این بار در حوزه نظامی برداشتند. خبر سفر روز گذشته ارتشبد «فیاض بن حامد الرویلی» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح عربستان در صدر یک هیأت عالیرتبه نظامی به تهران در بطن تحولات مهمی که زیر سایه نبرد فرسایشی ایران و اسرائیل و بازگشت دونالد ترامپ، سیاستمدار ماجراجوی جمهوریخواه به کاخ سفید جریان دارد، در کانون توجهات منطقه و جهان نشست؛ حضوری بهنگام که میتواند نمودی از این واقعیت باشد که روابط این دو بازیگر مهم منطقه در مسیر خلق نقاط عطفی است که هم مناسبات دوجانبه را تغییر خواهد داد و هم دایره تأثیراتش خیلی زود از جغرافیای سیاسی دو کشور فراتر خواهد رفت.
همسویی فرماندهان نظامی ایران و عربستان آنهم درحالی که موشکهای ایران و اسرائیل در هفتهها و ماههای اخیر آسمان خاورمیانه را در نوردیدهاند، از مرزبندیهای جدید حکایت دارد که نشان میدهد ریاض راه خود را از آنچه امریکا در مسیر اجرای پروژه برون سپاری سیاست خارجی به اسرائیل در دستور کار قرار داده، جدا ساخته و سعی بر کنار زدن نظم متعارفی دارد که زیر پوست آن موجی از رقابت و تعارض با تهران جریان داشت؛ رقابتی که در صورت تداوم میتوانست تحمیل کننده هزینههای بیشتر در منطقه باشد اما در نهایت به فرادستی عقلانیت در تهران و ریاض و تمرکز دو طرف بر مصلحت همکاری به جای رقابت انجامید. اوج این تحول ساعاتی پس از حمله نظامی 26 اکتبر اسرائیل علیه ایران و در موضعی پدیدار شد که مقامهای سعودی از خود به نمایش گذاشتند و بر مخالفت صریح با سیاست توسعه جنگ و بحران «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل تأکید کردند تا به این ترتیب امیدهای او را برای دستیابی زودهنگام به اجرای مهمترین بخش توافق«آبراهام» یعنی عادیسازی رابطه رژیم متبوعش با عربستان کمرنگ کنند.
شکست نقشه امریکا برای منطقه
اوجگیری رابطه ایران و عربستان را در مقام تحلیل میتوان از یک سو متأثر از تغییر مثبت در مناسبات منطقهای ایران و از سوی دیگر نتیجه سست شدن همپیمانیهای فرامنطقهای ریاض دانست که در سالهای اخیر بر آتش رویکرد تقابلی این کشور با ایران میدمیدند. ایران که در تمام سالهای اخیر سیاست اصولی خود را بر اولویت داشتن رابطه با همسایگان و گذشت از اختلافات با کشورهای مسلمان به نفع متحد نگاه داشتن جبهه مقابله با رژیم صهیونیستی قرار داده بود در مقطع چند ساله قطع رابطه دیپلماتیک با عربستان نشان داد که با در نظر گرفتن شرایط حاکم بر منطقه تمایلی به تشدید اختلافات به وجود آمده ندارد.
هرچند تلاش امریکا و اسرائیل برای شکل دادن به ائتلافی همهجانبه با همراهی کشورهای عربی علیه تهران که هیچ گاه از صدور بیانیههای ضد ایرانی فراتر نرفت، توانست فضا را مساعد وجود روابطی تنشآلود سازد اما تغییراتی که در سیاستهای تعریفی «بن سلمان» شاهزاده جوان سعودی ذیل اهداف تازه از جمله پایان دادن به چالشها و رقابتهای پرهزینه با ایران صورت گرفت، مهیا کننده فرصتی بود تا عربستان بر راهبرد ویژه خود یعنی تبدیل شدن به هاب اقتصادی- توریستی در منطقه وجهان متمرکز شود. این سیاست که برای اجرا به میزان زیادی استقلال در عرصه سیاست خارجی و کم کردن مماشات با دولت امریکا نیاز داشت، بدون کاستن از مشکلات امنیتی در دایره رقابتهای ژئوپلیتیک و سوق دادن رابطه با ایران از تنش به سمت همکاری امکان پذیر نبود. آغاز دوره پس از عملیات «طوفان الاقصی» و سیاست گسترش بحران «نتانیاهو» آخرین تردیدهای ریاض برای تغییر در خطوط قرمز سیاست خارجی خود در منطقه را از بین برد، ترمز نفوذ و گسترش بیسابقه سیاسی و امنیتی اسرائیل در منطقه را ذیل سیاست عادیسازی رابطه با اعراب کشید و رهبران سعودی را بیش از پیش نسبت به مزیتهای همکاریهای امنیتی با ایران مطمئن کرد.
سیاست اعتمادسازی متقابل پزشکیان
وضعیت مناسبات ایران و عربستان که با ازسرگیری رابطه در سال 1401 با تحول روبهرو شده بود، با روی کار آمدن دولت مسعود پزشکیان در ایران به نحو چشمگیری تغییر کرد. سیاست تهدید زدایی و اعتمادسازی متقابل در کنار تأکید رئیسجمهور ایران بر اولویت توسعه روابط اقتصادی با کشورهای منطقه تاکنون، خود را در مؤلفههایی همچون تقویت رابطه و همکاری سیاسی و امنیتی با قریب به اتفاق پایتختهای عربی نشان داده است. همه اینها در حالی است که ابزارها، ساختارها و ضرورتهای سیاست خارجی و امنیتی کنونی ایران در نسبت با کشورهای عربی، بر پایه نقشه راهی طراحی شده که از گذشته تاکنون، کارکرد داشته و توانسته زیر سنگینترین سایههای سوءتفاهم و بدبینی، حداکثر منافع طرفین را تأمین کند. این نسخه قدیمی، ایجاد پیوستگی خارج از چهارچوبهای رسمی است که میتواند به پشتوانه تفاهمات امنیتی و نظامی دیپلماتها تقویت شود.
اینکه جمهوری اسلامی در بطن این رابطه چه خواستهها و انتظارات مشخصی را در عرصه سیاست خارجی و امنیتی جستوجو میکند؟ دو طرف برای مشخص کردن حوزههای دارای تعارض منافع و کم کردن دامنه این اختلافات چه برنامهای در دستور کار قرار داده اند؟ و اینکه تعریف دقیق، عینی و ملموس آنها از تهدیدات واقعی و قریبالوقوع مشترک چیست؟
بی تردید همنشینی هرچه بیشتر مقامهای دیپلماتیک، نظامی و امنیتی ایران و عربستان راه را برای مفاهمه بیشتر معادلات جاری در بستر روابط دوجانبه و منطقهای و یافتن راهکارهای افزایش مزایای تفاهم دوجانبه خواهد گشود.