«ایران» بررسی می‌کند

کابینه جدید ترامپ و تحولات غرب آسیا

نوید کمالی - کارشناس مسائل سیاست خارجی / پیروزی شگفت انگیز اما قابل پیش‌بینی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده بویژه در شرایط کنونی بار دیگر توجهات جهانی را به سوی کابینه احتمالی وی و نقش آنها در شکل‌دهی روندهای جهانی جلب کرده است. روند انتخاب اعضای کابینه که به‌طور معمول یکی از نخستین گام‌های اجرایی هر رئیس‌جمهور است در این دوره نه‌تنها برای ایالات متحده بلکه برای سایر کشورهای جهان بویژه در غرب و شرق آسیا اهمیت ویژه‌ای یافته است.

بنا بر برآوردها و اطلاعات موجود انتظار می‌رود کابینه جدید ترامپ که عمدتاً شامل افرادی با پیشینه‌های اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک خواهد بود، سیاست‌هایی تهاجمی‌تر را در قبال کشورهای رقیب که هر ساله اسامی‌شان در اسناد استراتژی امنیت ملی امریکا می‌آید در پیش گیرد. در این رابطه یکی از نخستین و برجسته‌ترین بخش‌هایی که در ترکیب کابینه ترامپ جلب توجه می‌کند، حوزه اقتصادی است. گزینه‌هایی چون جیمی دیمون، مدیرعامل جی‌پی مورگان که در حال حاضر یکی از پرنفوذترین چهره‌های اقتصادی در ایالات متحده است، احتمالاً در جایگاه وزارت خزانه‌داری قرار خواهد گرفت. دیمون نه‌تنها یک منتقد سرسخت مقررات اقتصادی است، بلکه پیش از این نیز در طراحی سیاست‌های اقتصادی ترامپ نقش مؤثری ایفا کرده است. به نظر می‌رسد که با حضور وی در وزارت خزانه‌داری، دولت ایالات متحده تمایل بیشتری به کاهش نظارت‌های دولتی و تسهیل مقررات اقتصادی داشته باشد. این نگرش، بویژه در شرایطی که بازارهای جهانی به‌دنبال واکنش به بحران‌های مالی و اقتصادی هستند، می‌تواند موجب تغییرات اساسی در روابط تجاری و مالی ایالات متحده با دیگر کشورها شود. افزایش استقلال مالی و کاهش نظارت بر مؤسسات مالی می‌تواند بر کشورهای غرب‌آسیا تأثیر منفی بگذارد، زیرا در این صورت، ممکن است امریکا همچنان به سیاست‌هایی فشارآور برای محدود کردن مبادلات مالی بر کشورهایی مانند ایران عزیز ما بپردازد.
در حوزه سیاست خارجی، پیش‌بینی می‌شود که ترامپ از افرادی چون ریچارد گرنل و رابرت اوبراین به‌عنوان گزینه‌های اصلی برای وزارت خارجه و مشاور امنیت ملی خود استفاده کند. گرنل که سابقه همکاری نزدیک با ترامپ در حوزه مسائل امنیتی و دیپلماتیک دارد، می‌تواند با توجه به تجربه‌اش در حوزه روابط بین‌المللی و با توجه به راهبردهای اتخاذ شده در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ، سیاست‌های تهاجمی‌تری را در قبال ایران و کشورهای هم‌پیمان با آن در پیش گیرد. این رویکرد، همراه با حمایت از ائتلاف‌های منطقه‌ای ضد ایرانی، بویژه در غرب‌آسیا، می‌تواند به تشدید تحریم‌ها و افزایش فشارهای دیپلماتیک بر کشورمان منجر شود.
رابرت اوبراین نیز که سابقه همکاری با ترامپ و حمایت از سیاست‌های تهاجمی بویژه در حوزه امنیت ملی را دارد، ممکن است در راستای تقویت سیاست‌های دولت ترامپ علیه کشورمان، بویژه در زمینه جلوگیری از دستیابی ایران به فناوری‌های پیشرفته، نقش مهمی ایفا کند. اوبراین با دیدگاه‌های تند و انتقادی خود نسبت به مقاومت و نقش ایران در شکل دهی آن در منطقه، ممکن است در مذاکرات بین‌المللی بویژه در شورای امنیت سازمان ملل، تلاش کند که فشارها بر کشورمان را افزایش دهد و هرگونه دستیابی به توافق هسته‌ای را با چالش مواجه کند.
در حوزه امنیت ملی، مایک والتز و تام کاتن به‌عنوان گزینه‌های احتمالی برای وزارت دفاع و مشاور امنیت ملی مطرح شده‌اند. هر دو چهره از طرفداران سیاست‌های سخت‌گیرانه و مداخله‌گرایانه در سطح جهانی هستند. مایک والتز که بویژه در خصوص تهدیدات امنیتی از سوی چین و روسیه حساسیت بالایی دارد، با رویکردی تهاجمی به مسائل امنیتی، ممکن است راهبردهای جدیدی برای مقابله با تهدیدات جهانی پیشنهاد کند. از سوی دیگر، تام کاتن، نماینده جناح مداخله‌جو در حزب جمهوری‌خواه، که از مدافعان سرسخت ارسال کمک‌های نظامی به اوکراین و افزایش فشار بر ایران است، احتمالاً در صورت انتصاب، سیاست‌های نظامی و امنیتی ایالات متحده را در غرب‌آسیا تشدید خواهد کرد. حضور این افراد در کابینه ترامپ، بویژه در وزارت دفاع، می‌تواند بویژه در زمینه امنیت غرب‌آسیا و اقدامات نظامی علیه اضلاع مقاومت، تهدیدات جدیدی ایجاد کند. به‌طور خاص، این سیاست‌ها می‌توانند منجر به افزایش تحرکات نظامی ایالات متحده در منطقه شوند. علاوه بر این، افزایش حضور نیروهای نظامی ایالات متحده در کشورهای غرب‌آسیا، بویژه در عربستان سعودی و عراق، می‌تواند به تشدید تنش‌ها در منطقه منجر شود.
در عرصه امنیت داخلی، چهره‌هایی مانند تام هومن و چد وولف به‌عنوان گزینه‌های احتمالی برای وزارت امنیت داخلی مطرح شده‌اند. هر دوی این افراد با پیشینه‌ای قابل توجه مسائل امنیتی، سیاست‌های سخت‌گیرانه‌ای را در قبال جوامع مهاجر و گروه‌های مخالف دولت بویژه در دوران پس از انتخاب ترامپ دنبال کرده‌اند. این رویکردها ممکن است در نهایت به تقویت فضای ضدایرانی در داخل ایالات متحده منجر شوند. بویژه در دوره‌ای که تنش‌های سیاسی داخلی در ایالات متحده بشدت افزایش یافته است، اتخاذ سیاست‌های مهاجرتی سختگیرانه و افزایش فشار بر جوامع ایرانی‌تبار در ایالات متحده می‌تواند تأثیرات منفی بر روابط فرهنگی و دیپلماتیک میان دو کشور بگذارد.
با توجه به ترکیب احتمالی کابینه ترامپ و حضور چهره‌های تندرو در موقعیت‌های کلیدی، کشورمان باید برای مدیریت تهدیدات و فشارهای احتمالی ناشی از این کابینه، دیپلماسی هوشمندانه‌ای را اتخاذ کند. این دیپلماسی باید نه‌تنها بر افزایش همکاری با کشورهای هم‌پیمان در غرب‌آسیا و دیگر نقاط جهان تمرکز کند، بلکه باید به‌طور فعال در مجامع بین‌المللی برای مقابله با فشارهای اقتصادی و نظامی ایالات متحده دست به اقدام بزند. این امر نیازمند یک هماهنگی بین‌المللی بیشتر با قدرت‌های جهانی نظیر چین، روسیه و حتی اتحادیه اروپا است تا بتوان از تبعات منفی اقدامات احتمالی ترامپ جلوگیری کرد و همزمان فضا را به سمت مدیریت تنش و امتیازگیری از ترامپ معامله‌گر هدایت کرد.
در پایان بایستی به این نکته دقت داشت که حضور چهره‌های تندرو در کابینه احتمالی ترامپ می‌تواند به تحولات قابل توجهی در سیاست‌های داخلی و خارجی ایالات متحده منجر شود. این تحولات نه‌تنها بر اقتصاد و امنیت جهانی تأثیر خواهد گذاشت، بلکه می‌تواند به شروع فصل جدید از تنش بین ایران و امریکا منجر شود. از این رو نظام و دولت توأمان باید با اتخاذ یک راهبرد هوشمند، ضمن تمرکز بر تقویت انسجام ملی، صحنه داخلی و بین‌المللی را به شکلی مدیریت کنند که ضمن کاهش تهدیدات احتمالی چه در عرصه اقتصادی و چه دفاعی و امنیتی، امکان بهره‌برداری حداکثری از فرصت‌های جدید شکل گرفته در دوره ترامپ ممکن گردد!
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و ششصد
 - شماره هشت هزار و ششصد - ۱۹ آبان ۱۴۰۳