نامهای از زندان
صدای خاموش ساکنان دیار فراموش شده
کاهش جمعیت زندانیان که همه مسئولان قضایی و دولتی و انتظامی به اتفاق بر آن تأکید دارند از موارد قابل توجه در سالهای اخیر است و پیشنهاد راهکارهای مختلف از جمله پیشگیری از وقوع جرایم یا صدور احکام جایگزین حبس از سوی قضات نشان میدهد که عزم جدی برای حل این مشکل وجود دارد اما با این حال تا رسیدن به هدف، راه طولانی در پیش است. نگاهی به وضعیت زندانیان و مشکلات آنها در زندانها نشان میدهد که باید برای کاهش جمعیت کیفری زندانها جدیتر به موضوع نگاه کرد. بیتردید بخش زیادی از زندانها را محکومان جرایم مالی و غیرعمد تشکیل دادهاند که برخی به خاطر مبالغی نه چندان سنگین سالهاست در زندان ماندهاند و توانایی پرداخت بدهی خود را ندارند.
متنی که در زیر میخوانید بخش کوچکی از دهها نامهای است که زندانیان و محکومان مالی و کیفری واحد 5 ندامتگاه تهران بزرگ برای دفتر روزنامه ارسال کردهاند و از مشکلات خود گفتهاند. شروع نامه با این جمله آغاز شده است «این صدای خاموش کسانی است که با میانگین سنی 30 الی 90 سال به خاطر جرایم مالی مختلف که برخی بسیار اندک است، سالهای طولانی - 10 تا 20 سال- در زندان ماندهاند و به خاطر ناتوانی در پرداخت بدهی خود و رد مال هر روز نیز خسارت ضرر و زیان و تأخیر تأدیه بر بدهی آنها افزوده میشود. سؤال ما این است که اگر ما 10 یا 20 سال دیگر هم در زندان بمانیم آیا برای شاکی پول میشود، با دستان خالی و دور از کسب و کار و درآمد چطور میتوانیم بدهی مالی خود را بپردازیم؟ ماندن ما برای سالهای طولانی در زندان آیا جز هزینه مضاعف برای کشور فایدهای هم دارد؟»
در بخش دیگری از نامه آمده است: «اینجا در هر سالن 16 اتاق و در کل 240 تخت وجود دارد اما بالغ بر 500 نفر در هر سالن حضور دارند و با کمبودهای زیادی از جمله دارو، پزشک و مددکار روبهرو هستیم. از سوی دیگر به علت حبسهای طولانی و دور از خانواده ماندن، همسر و فرزندانمان هم با مشکلات عدیدهای که ناشی از بیسرپرست ماندن آنهاست، روبهرو هستند.
خیلی از ما ناخواسته و غیرعمد گرفتار زندان شدهایم و به خاطر ناتوانی در پرداخت بدهی خود سالهاست که در آرزوی رهایی پیر شدهایم. تنها درخواست ما از مسئولان قضایی و دولتی کشور این است که صدای ما را بشنوند، ما هم مردمان همین آب و خاک هستیم که دست سرنوشت یا اشتباه یا ناچاری مسیر ما را به این نقطه کور رسانده است. از سران قوا و نمایندگان ملت تقاضا داریم که فقط یک روز به این دیار فراموششدگان بیایند و چند ساعتی پای درد دل ما بنشینند، شاید صدای بیصدای ما هم شنیده شود.»