چرا رفتار رسانهای یگان حفاظت میراث فرهنگی با یگان حفاظت منابع طبیعی و محیط زیست فرق دارد؟
سه یگان، دو سبک رسانهای
زهرا کشوری
دبیر گروه زیست بوم
تفاوت یگان حفاظت وزارت میراث فرهنگی با یگان حفاظت سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری و یگان حفاظت سازمان محیط زیست چیست؟ هر سه ضابط قضایی محسوب میشوند و رسانهها به راحتی با فرماندهان یگان حفاظت این دو سازمان گفتوگو میکنند. از وضعیت محیطبانها و جنگلبانها گزارش مینویسند اما این اتفاق در حوزه میراث فرهنگی نمیافتد. در چند سال گذشته چه اتفاقی افتاد که تصمیمگیریهای یگان حفاظت میراث فرهنگی پشت درهای بسته رفت در صورتی که تا پیش از آن خبرنگاران به راحتی با فرماندهان یگان حفاظت میراث فرهنگی در سراسر کشور گفتوگو میکردند و به همراه آنها از مناطق تاریخی، حفاریهای غیرمجاز و محوطههای باستانی گزارش میدانی تهیه میکردند. چرا در سالهای اخیر فرمانده یگان حفاظت میراث فرهنگی حتی یک نشست خبری با رسانهها برگزار نکرده است؟ آن هم زمانی که رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری میگوید: حفاران قاچاق در حال زیرو رو کردن گورها هستند. حتی کشف بیش از 3 هزار شیء تاریخی در فرودگاه امام هم به برگزاری نشست خبری با اصحاب رسانه منجر نشد. این موضوع را «سردار حسن مهری» فرمانده یگان حفاظت میراث فرهنگی در گفتوگو با «ایران» هم تأیید میکند و دلیل آن را سیاست وزارت میراث فرهنگی میخواند؛ سیاستی که باعث شد اخبار این حوزه به خبرهای کوتاه کشف و ضبط محدود شود، نه تحلیلهایی برای پیدا کردن چرایی و یافتن پاسخی برای آنها.
کمیتهای که هرگز تشکیل نشد
«سید محمد بهشتی» رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی و عضو حال حاضر شورای عالی میراث فرهنگی هم انتقادهای قابل تأملی درباره وضعیت امروز یگان حفاظت میراث فرهنگی دارد. او که نقش ویژهای در جلوگیری از غارت بیشتر اشیای 5 هزار ساله تمدن هلیلرود در جیرفت داشت در گفتوگو با «ایران» نقبی به آن سالها میزند که او و همکارانش وقتی از نیروی انتظامی خواستند تا جلوی قاچاق اشیای سنگ صابونی را بگیرد، پاسخ گرفتند که حفاظت از اشیای تاریخی در حیطه وظایف ذاتی آنها نیست. حفاظت از اشیای تاریخی به گفته بهشتی در آن روزها آنقدر غریب بود که نیروی انتظامی اعلام میکند، بودجهای برای آن ندارد. پس از آن غارت بزرگ در دهه هشتاد، آنها توانستند قاچاق اشیا را کاهش دهند، هرچند قاچاق اشیا در جیرفت هرگز به صفر نرسید. آن روزها در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به روی رسانهها باز بود، طوری که پیش از آنکه باستانشناس پایش به محوطه برسد، یک کپی از مجوز کاوش او به دست خبرنگاران میرسید. همچنین نخستین کلنگی که او به زمین میزد همزمان با رسیدن رسانهها به محوطه بود.
«سید محمد بهشتی» به تصویب آییننامه حفاظتی در شورای امنیت نیز اشاره میکند و از تلاشهایی میگوید که نتیجه آن تصویب تشکیل کمیته حفاظت بود. سید محمد بهشتی از ایجاد بسترهای قانونی میگوید که به اعتقاد او اگر پیش از غارت جیرفت به وجود آمده بود، میتوانست جلوی آن غارت بزرگ را بگیرد. او یک یادآوری تلخ میکند و میگوید: از زمان تصویب آییننامه حفاظت و تشکیل کمیته حفاظت تا امروز متأسفانه کمیتهای تشکیل نشد، در صورتی که به لحاظ قانونی میتوانست تشکیل شود. به گفته او، این کمیته باید به طور متناوب در شورای تأمین استان با دبیری مدیرکل میراث فرهنگی استان تشکیل جلسه میداد و مسائل مربوط به حفاظت از محوطه و سایتها را رسیدگی میکرد.
چرا کارشناس استخدام نمیشود؟
یگان حفاظت میراث فرهنگی تفاوت دیگری هم با یگان حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی دارد. این دو سازمان، از کادر کارشناسی خود نیروهای یگان را استخدام میکنند. حتی در یک مقطعی برای محیطبانها، دانشکده ایجاد شد اما وزارت میراث فرهنگی کار را به سربازها سپرد، موضوعی که «سید محمد بهشتی» از ابتدا با آن مخالف بود. او میگوید: «نیروی یگان حفاظت میراث فرهنگی باید کادر وزارتخانه باشد در صورتی که از روز اول آمدند و سرباز گرفتند. سربازها حضوری یک سال و نیمه دارند و اگر یک سرباز متخلف باشد به راحتی همه سوراخ سنبههای محوطهها، بناها و موزهها را یاد میگیرد.» شاید به همین دلیل بود که در سال 1397 سردار امیر رحمت الهی، فرمانده یگان وقت میراث فرهنگی به محض ورود به سازمان میراث فرهنگی، دستور جمعآوری سربازان را از موزهها صادر کرد و گفت: اگر قرار بر استفاده از چنین نیروهایی است، براساس آییننامه حضور آنها باید در بخشهای نگهبانی و محوطههای پیرامونی فضاهای تاریخی باشد.
سردار مهری اما در سال 1402 از وزیر وقت خواست تا با رایزنی با نیروهای مسلح، شرایط جذب سربازها بـــــرای حــفاظـــت و جلوگیـری از حفاری مــحـــوطـــــههـــــای تاریخـی را ایجاد کنـــــد، چون وی اعتقاد دارد جذب سربازها هزینه کمتری از استخدام کادر رسمی برای وزارتخانه میراث فرهنگی ایجاد میکند.
این درحالی بود که مرکز پژوهشها در سال 1401 خواسته بود تا شایستهترین نیروها از لحاظ علاقه، انگیزه، دانش و اطلاعات، آمادگی بدنی و سلامت جسمی و روحی جذب یگان شوند. این مرکز بهدلیل مسائل و مشکلات مالی دولت پیشنهاد کرده است که استخدام نیروها بهصورت تدریجی - بهطور مثال ۵۰ نفر یا ۱۰۰ نفر در سال- صورت گیرد(همان اتفاقی که در محیط زیست میافتد).
تفاوت ضابطان قضایی
مهری به «ایران» میگوید: در سه سال گذشته نشست خبری با رسانهها نداشته است. او این اتفاق را سیاست وزارتخانه میخواند و میگوید: اگر روابط عمومی یا وزیر از ما درخواست داشته باشد، حتماً نشست خبری برگزار میکنیم. او البته میگوید: برای برگزاری نشست خبری باید با وزارت میراث فرهنگی و بخش اجتماعی فراجا هماهنگ باشد. مهری میگوید: «ما معمولاً اخبار کشفیات خود را از طریق روابط عمومی وزارت میراث فرهنگی منتشر میکنیم.» حرفهای سردار مهری به تکرار سؤال ابتدای گزارش منجر میشود؛ تفاوت یگان میراث فرهنگی با دو سازمان حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی چیست که سیاست رسانهای متفاوت دارد؟ سیدرضا صالحی امیری، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، اما مشیای مخالف اسلاف خود در پیش گرفته و در را به روی اصحاب رسانه باز کرده است. باید دید که سیاست او درباره یگان حفاظت میراث فرهنگی چیست؟ آیا نشستهای خبری، تحلیلهای رسانهای و نقدهای مطبوعاتی در زمان او، کادر وزارت میراث فرهنگی را به جای جذب سربازها به استخدام وزارتخانه درمیآورد؟