تبعات شهادت «سیدحسن نصرالله» در تحولات منطقه
چیستان چندوجهی در خاورمیانه
وصال روحانی
روزنامهنگار
شهادت سیدحسن نصرالله دبیرکل دلاور «جنبش حزبالله» لبنان که بر اثر بمباران وحشیانه منطقه ضاحیه بیروت توسط رژیم غاصب صهیونیستی در جمعه شب گذشته حادث و خبر آن روز شنبه اعلام شد، کل غرب آسیا را مقابل یک چیستان چندوجهی قرار داده و خیلیها میپرسند قدم بعدی درگیران این جنگ کدام است؟
آیا رژیم جعلی تلآویو پس از دو-سه هفته کوبیدن بیوقفه جنوب لبنان از هوا، وارد یک جنگ زمینی با این کشور میشود و در آن صورت امریکا که همیشه تبعات چنین جنگی را برای خود و شریک منحوسش یعنی اسرائیل بسیار سنگین تلقی کرده، برای مدیریت این اوضاع بحرانی به کدامین تدابیر روی خواهد آورد؟ آیا بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رادیکال و کودککش اسرائیل که در سایه حذف فیزیکی سیدحسن نصرالله خود را یک پیروز جنگی میانگارد، آنقدر در تکبر غرق میشود که حملات یکسال اخیرش به غزه و کرانه باختری را بسط بیشتری داده و جبهههای جدیدی را در این ستیز خانمانسوز خواهد گشود و اضافه بر لبنان، پای کشورهای فزونتری را بهطور مستقیم وارد این ورطه بدفرجام خواهد کرد؟ اگر جنگ موجود در خاورمیانه فراگیرتر و تبدیل به یک پیکار فرامنطقهای شود، آیا سازکارهایی را میتوان یافت که از این رویداد مهلک جلوگیری یا حداقل تبعات هولناک آن را کمتر کند؟
دو کار همزمان بسیار سخت
پس از اعلام خبر شهادت سیدحسن نصرالله که به مدت 32 سال جنبش حزبالله را رهبری کرد، توجهها بیش از پیش به لبنان و چند کشور دیگر منطقه شامل سوریه، عراق و یمن معطوف شده و ناظران میپرسند حامیان حزبالله برای کمکرسانی به این جنبش همچنان قدرتمند چه ایدههایی در سر دارند و در صورتی که این کشورها به صورت مستقیم و طولانی با ارتش سفاک صهیونیستی درگیر شوند، فرجام کار چه خواهد شد. امریکا که بیش از هر چیزی نگران وضعیت خود و سلسله وظایف و تعهدات خود در قبال طرف صهیونیستی است، چگونه میتواند دولت تلآویو را از زمینگیر شدن در باتلاق یک جنگ چندین و چندسویه شده رهایی بخشد و از دادن تلفات جانی زیاد در این ستیز رهایی یابد و پای خودش در این مهلکه نلغزد. متمرکز بودن کاخ سفید روی دوره جدید انتخابات ریاستجمهوری امریکا که فقط یک ماه تا آن وقت باقی مانده، مسأله دیگری است که این کشور را نگران کرده، زیرا واشنگتن نمیتواند بهطور همزمان هم این انتخابات خطیر را مدیریت و احتمال وقوع خشونت را در آن منتفی کند و هم فرسنگها دورتر در خاورمیانه اسب سرکش و رامنشدنی نتانیاهو، بزرگترین قاتل زمانه را مهار و از خلق فجایعی عظیم و تازه توسط وی جلوگیری کند.
رودررو با احتمالی بدفرجامتر
اولین احتمالی که شماری از دیپلماتهای مستقر در غرب آسیا و محافل سیاسی منطقه میدهند، این است که اسرائیل حملات زمینی را هم وارد سلسله اقداماتش در بیروت کند و به بمباران هوایی قناعت نورزد و در اولین فرصت نیروی زمینیاش را هم به یک ستیز مستقیم با نیروهای حزبالله و سایر رزمندههای لبنانی حاضر در این شهر وادارد. به اعتقاد کارشناسان، این کار از دیدگاه اسرائیلیها ضروری است، زیرا میترسند ادامه موشکباران دائمی تلآویو و حیفا به دست رزمندههای حزبالله مرکز ثقل مبارزات را به سرزمینهای اشغالی منتقل کند. در صورت ورود نیروی زمینی اسرائیل به بیروت و بخشهایی از جنوب لبنان، توجه نیروهای حزبالله و ارتش این کشور لاجرم به این ستیز رودررو معطوف خواهد شد و بخشی از تهاجمات هوایی و از راه دور نیروهای حزبالله به سمت فلسطین اشغالی کاسته خواهد شد و اجباراً از دستور کار این جنبش پرتوان خارج خواهد گشت. پنتاگون که بسیار کوشیده بود با برقراری آتشبس در غزه از دردسرهای خود بکاهد و با رسیدن کمکهای بشردوستانه به دست دردمندان فلسطینی از زیر بار فشار افکار عمومی رهایی یابد، با تحقق نیافتن این امر روبهروی یک احتمال بدفرجامتر قرار گرفته و آن احتمال، امکان شروع یک درگیری زمینی رودررو و وسیع بین طرف صهیونیستی و مبارزان لبنانی است که اگرچه پیروزی حزبالله در آن به سبب آشنا بودن هرچه بیشتر نیروهای لبنانی با مختصات منطقه و تواناییهای کماندویی آنان حتمی نشان میدهد، اما یک وجه نگرانکننده بزرگ برای امریکا هم هست، زیرا دغدغههای این کشور را هم درمورد جنگی که هر لحظه فراگیرتر و خطیرتر میشود، فزونی خواهد بخشید.
افزون شدن فجایع صهیونیستها
حتی پس از شروع حملات ددمنشانه رژیم صهیونیستی به غزه که سبب شد طرحهای مزورانه امریکا برای عادیسازی روابط این رژیم با عربستان متوقف و نزدیکسازی دولت تلآویو به برخی دولتهای عرب و وابسته خاورمیانه دچار تعلیق شود، واشنگتن کوشیده بود جنگ غزه را در همان محدوده نگه دارد و اجازه ندهد که به سطح وسیعتری از منطقه بسط یابد. با این حال، امریکا با فرستادن دائمی و وسیع محموله عظیم سلاحهایش به تلآویو و گوش نکردن نصیحت برخی دولتهای دیگر درخصوص لزوم قطع این کمکها، عملاً دست تلآویو را برای بسط دادن جنگ در منطقه باز گذاشت و ارتش متجاوز این رژیم را به یُمن دریافت مدرنترین و قویترین سلاحهای مرگبار صاحب قدرت کوبندگی بیشتری کرد. اینچنین بود که رژیم پوشالی تلآویو ابتدا به شهر رفح هم هجومهایی وحشیانه برد، سپس بر حجم حملاتش به کرانه باختری که پیشتر محدود بود، اضافه کرد و در نهایت به لبنان لشکرکشی و از دو ماه پیش ابتدا به صورت جسته و گریخته و از سه هفته پیش بهطور دائمی و هر روزه شروع به بمباران بیروت و حومه آن کرد. این رژیم حتی پیجرها و دستگاههای کوچک ارتباطاتی و رادیوهای دستی لبنانیها و بویژه نیروهای حزبالله را با مددجویی از فناوریهای روز که آموخته شده توسط امریکاییها به آنان است، منفجر و از این طریق عده زیادی را به ورطه مرگ سوق داد یا بستری و راهی بیمارستانها کرد. رژیم منحوس تلآویو با تشدید حملات حزبالله و زیادتر شدن موشکهای شلیک شده از سوی آنها به سمت فلسطین اشغالی این بهانه اضافی را پیدا کرد که به عنوان جبران هرچه میخواهد، در قبال این تهاجمات صورت بدهد و به هر کس و هر منطقه که میخواهد، بدون هیچ ملاحظهای بتازد. پیامد این جسارت سبعانه اضافه بر شهادت شیخ حسن نصرالله و شمار قابلتوجهی از سایر فرماندهان جنبش حزبالله، ویران شدن عمارات بزرگ و متعدد در پایتخت لبنان و چند منطقه دیگر در جنوب این کشور بوده و بر فجایع خلق شده توسط صهیونیستها بشدت افزوده است.
درماندگی امریکا در حل معضل «خودخواسته»
در روزهای منتهی به این تهاجمات، دولت امریکا بابت حملات مبنی بر پاسخ ایران به اسرائیل که جواب ترور اسماعیل هنیه دبیرکل سابق سازمان حماس در خاک ایران محسوب میشود، ابراز نگرانی کرده و به نحوی بیاثر کوشیده بود چنین رویدادی را تا سر حد امکان منتفی کند. باور کارشناسان این است که اگر امریکا از ماهها پیش به قطع کمکهای نظامی ارسالی خود به اسرائیل مبادرت میکرد و آنها را اینگونه تا بن دندان مسلح نمیکرد، سران این رژیم مجبور بودند دست از نسلکشی بیشرمانه خود در باریکه غزه بردارند و به ناچار پای میز مذاکره با فلسطینیها بنشینند و بر سر یک آتشبس طولانی یا دائمی به توافق برسند و به مبادله اسرا با یکدیگر بپردازند. از این طریق هم وسایل و ضروریات ادامه جنگ از دست ددمنشان حاکم بر تلآویو دور میماند و هم با مبادله اسرا، خیل ناراضیان داخلی از عملکردهای خودخواهانه نتانیاهو که به انجام تظاهراتی وسیع و هر روزه در تلآویو و حیفا توسط خانوادههای اسرا منجر شده بود، متوقف میشد و با آرام شدن تلآویو، امریکا به یکی از خواستههای اصلیاش که تضمین ادامه حیات رژیم ننگین تلآویو بوده و هست، دست مییافت. اینک که چنین نشده و در شروع دومین سال جنگ غزه بیش از 44 هزار شهید و فزونتر از 100 هزار نفر مجروح روی دست فلسطینیها مانده، امریکا هم دچار سردرگمی و بلاتکلیفی بزرگی شده و نمیداند در قبال وسعت یافتن هرچه بیشتر جنگ در خاورمیانه چه کند و چیستانی را که محصول سیاستگذاریهای غلط خود آنها است، چگونه
حلوفصل نماید.
منبع: Middle East Eye