حال و روز دکه‌های مطبوعاتی که تغییر کاربری می‌دهند

جای خالی روزنامه

مرجان قندی
خبرنگار


ساعت 11 شب کرکره‌های مغازه‌ها یکی یکی پایین می‌آید اما چراغ دکه سر چهارراه هنوز روشن است. لوگوی روزنامه‌های اطلاعات و کیهان سردر دکه خودنمایی می‌کند اما اینجا خبری از روزنامه نیست. از تنقلات و اسباب‌بازی تا مجله‌های خانوادگی و جدول و انواع پاکت‌های سیگار در مدل‌های مختلف در آن پیدا می‌شود. پسر جوانی داخل دکه نشسته و سرگرم بالا و پایین کردن صفحه گوشی موبایلش است و هر چند دقیقه یک بار از حفره کوچک شیشه بیرون را نگاه می‌کند. خستگی در چشم‌هایش موج می‌زند، انگار چند شب نخوابیده است، می‌گوید: «از 6 صبح تا 12 شب روشن نگه داشتن چراغ این دکه با من است. شما هم که مشتری سرچراغی هستید. البته این ساعت‌ها مشتری‌ بیشتر است حتی بیشتر از صبح؛ این موقع خیلی‌ها دنبال چای، نسکافه، سیگار و آدرس هستند.» جمله‌اش تمام نشده مرد سالخورده‌ای جلو می‌آید سرش را خم می‌کند و یک نخ سیگار از پاکت کنار مجله‌ها بر می‌دارد و با فندک آویزان روشن می‌کند و می‌رود.

رسانه کاغذی هنوز قابل اعتماد است
هویت دکه‌ها تا چند دهه قبل با روزنامه و مجله معنی پیدا می‌کرد اما با گذشت زمان و تحول در عرصه اطلاع‌رسانی که بیشتر به سمت آنلاین شدن رفت، کاربری آنها هم تغییر کرد. دیگر مثل قبل خبری از مجله‌های رنگارنگ و روزنامه‌های سیاسی و ورزشی نیست و تنقلات، چای، قهوه و دخانیات جای آنها را پر کرده است. براساس آخرین آمار، یکهزار و ۲۷۵ دکه مطبوعاتی در تهران فعالیت می‌کنند. این کیوسک‌ها در سه سطح یک، دو و سه درجه‌بندی می‌شوند و اجاره‌های متفاوتی هم پرداخت می‌کنند.
کریم از دکه‌داران باسابقه خیابان شریعتی است. وی همان ابتدا مخالفت خودش را با این جمله که روزنامه خریدن از مد افتاده اعلام می‌کند و می‌گوید: «تا 10 سال قبل دست هر کسی روزنامه و مجله بود و برای خرید روزنامه اینجا صف می‌کشیدند. اما از وقتی پای اینترنت‌های پرسرعت به گوشی‌های موبایل باز شد همه طرفدار دنیای مجازی شدند. البته هنوز هم تعداد افراد روزنامه‌خوان کم نیست. یکی از پزشکان متخصص که همین خیابان پایین مطب دارد هنوز هم مشتری روزنامه است. هر روز در یک ساعت مشخص قبل از اینکه به مطب برود، اینجا سر می‌زند و روزنامه می‌خرد. یک‌بار از او پرسیدم واقعاً این روزنامه‌ها را می‌خوانید؟ با لبخند جواب داد: «به رسانه‌های مکتوب بیشتر می‌شود اعتماد کرد تا به اخباری که در کانال‌های خبری و در فضای مجازی منتشر می‌شود.» او معتقد است هیچ کجای دنیا رسانه‌های مکتوب منسوخ نشده و نمی‌شوند.»

تجربه‌های ناب از یک وجب جا
پیاده‌رو را به سمت بالا می‌روم، دکه‌ای سفید رنگ که درِ آن باز است بخش زیادی از پیاده‌روی باریک را اشغال کرده است. مرد موسفیدکرده‌ای سجاده پهن کرده و مشغول خواندن نماز است. پسر جوانی سرگرم شوخی و خنده با همکلاسی‌اش است و از کنکور و قبولی دانشگاه صحبت می‌کنند. یکی از آنها مجله‌ای را ورق می‌زند و می‌گوید: «از بس این مجله و روزنامه‌ها را که می‌فروشی خواندی، کنکور که هیچی المپیاد باید قبول می‌شدی.»
امیررضا برخلاف هم سن و سال‌های خودش علاقه زیادی به روزنامه و مجله دارد، می‌گوید: «از کودکی همراه پدرم به دکه می‌آمدم و اینجا بزرگ شدم. کلاس اول که بودم، وقتی حروف الفبا را یاد می‌گرفتم از روزنامه‌ها حروف‌ جدید را پیدا می‌کردم، می‌بریدم و در دفترم می‌چسباندم. وقتی بزرگتر شدم برایم خیلی جذاب بود که می‌توانم تیتر همه روزنامه‌ها را بخوانم. کم کم روزنامه‌خوان قهاری شدم تا آنجا که اخبار سیاسی و اجتماعی را هم پیگیری می‌کردم. در همین یک گُله جا تجربه‌هایی دارم که شاید کمتر کسی آنها را در این سن تجربه کرده باشد، در کنار همه اتفاق‌ها، هم کتاب‌های درسی‌ام را می‌خواندم، هم مطالب روزنامه و مجله‌هایی که دوست داشتم. امسال کنکور دادم و رتبه‌ام هم خیلی خوب شده است. اتفاقاً خیلی از سؤالات کنکور را از مطالعاتی که اینجا داشتم، جواب دادم. خیلی‌ها فکر می‌کنند دیگر دور دکه را خط می‌کشم، اما این شغل را دوست دارم. حتی اگر وکالت بخوانم و وکیل شوم باز هم به اینجا سر می‌زنم. دوست ندارم روزهای خوبی که اینجا گذراندم را فراموش کنم.»

 همه چیز جز روزنامه!
در سال‌های اخیر برخی از روزنامه‌‌ها چاپ کاغذی خود را متوقف یا محدود کرده‌اند. با کم شدن تیراژ روزنامه‌ها انگار عمر دکه‌های مطبوعاتی هم به سر آمده است. برخی از آنها که به فروش روزنامه و مجله وفادارتر بودند، مجبور شدند دکه مطبوعاتی را به صاحبش پس بدهند و سراغ کار دیگری بروند. آنهایی هم که ماندند خود را در قامت یک مینی‌مارکت در آوردند.
سماور بزرگ روی میز کنار دکه با کاغذی که روی آن نوشته: «داغ است، نسوزید!» توجه رهگذران را جلب می‌کند. اینجا همه چیز پیدا می‌شود؛ از چای، نسکافه و اسپرسو گرفته تا فتوکپی و سفته، اما خبری از مجله و روزنامه‌ نیست. فقط همان یک دسته مجله‌ جدول که طبقه پایین جلوی دکه چیده شده و رنگ جلدشان زیر آفتاب زرد شده است، همین. اسماعیل صاحب دکه یکی از خیابان‌های پر رفت و آمد تهران است. سرگرم چیدن بسته‌های پفک در قفسه پشت سرش است. کار که تمام می‌شود دورتر می‌ایستد و نگاهی به بسته‌های چیده شده می‌اندازد.
وقتی می‌خواهد از حال و روز دکه‌داری و فروش روزنامه و مجله صحبت کند با تأکید می‌گوید: «چیدمان و تمیزی محل کار مهم است اما اولویت اول نوع برخورد با مشتری است که به کسب و کار رونق می‌دهد. 40 سال است دکه‌دار هستم. به وضعیت امروز دکه نگاه نکن که از هر چمن گلی و از هر دری سخنی است! اینجا روزی برای خودش برو بیایی داشت و همه این دکه‌ها را به روزنامه‌فروشی می‌شناختند. مکانی برای فروش روزنامه و مجله‌ها. اما الان هرچقدر هم به مجله‌ها و روزنامه‌ها رنگ و لعاب بدهند کمتر کسی به آنها توجه می‌کند. 80 درصد مشتری دکه ما برای خرید سیگار، آبمیوه ، سفته و... می‌آیند.»

نوستالژی دهه 60 و 70
برای نسل‌های قدیمی‌تر دکه‌های مطبوعاتی یادآور خاطرات بسیاری است؛ خاطراتی از جنس ایستادن جلوی دکه و خواندن تیترهای ریز و درشت روزنامه‌ها و مجله‌ها. برخی مشتری ثابت مجله‌های خانواده و دکوراسیون بودند و روزشماری می‌کردند تا شماره جدید منتشر شود. خیلی‌ها از طریق صفحات آگهی روزنامه‌ها کار پیدا می‌کردند و داوطلبان کنکور در روزنامه‌ها دنبال اسم و فامیلی‌شان بودند. اگر بخواهیم از حال و روز این روزهای مطبوعات باخبر شویم، دکه‌داران بهتر از هر مقام مسئولی می‌توانند درباره آن اظهارنظر کنند.
اسماعیل با تأکید بر اینکه درآمد کیوسک‌های مطبوعاتی از فروش روزنامه باطله، سیگار، قهوه و... است، می‌گوید: «روزهایی بود که مردم اگر کمی دیر می‌رسیدند روزنامه‌ تمام می‌شد و از ما گِله می‌کردند که چرا برایشان کنار نگذاشتیم! اما حالا همین تعداد کم روزنامه را که می‌آورند کسی نمی‌خرد و برگشت می‌خورد یا باطله می‌شود. با وضع اقتصادی موجود، روزنامه و مجله هم از سبد خرید مردم حذف شده است. اما بازهم با توجه به تغییرعادات مصرفی مردم، معتقدم کیوسک‌ها با ارائه خدمات متنوع می‌توانند همچنان در بخشی از زندگی روزمره شهروندان باقی بمانند.»

 

بــــرش

دکه‌ها تغییر کاربری می‌دهند

رئیس اتحادیه دکه‌داران تهران به انواع فعالیت‌های دکه‌ها اشاره و به خبرنگار «ایران» می‌گوید: «کاهش شدید فروش روزنامه‌ها دلیل اصلی روی آوردن دکه‌داران به تغییر کاربری دکه‌شان است. دلیل این اتفاق هم دسترسی مردم به گوشی تلفن همراه و اینترنت است. هنوز روزنامه روی دکه نیامده، شما می‌توانید اخبار و مطالب هر روزنامه و مجله‌ای را به صورت آنلاین هنگام صبحانه خوردن در خانه مطالعه کنید و از اخبار باخبر و بعد از خانه بیرون بزنید. این موضوع باعث شده تا این دکه‌ها مثل قبل کاسبی نداشته باشند و در دکه خود اقلام دیگری بفروشند.
نادر فداکار ادامه می‌دهد: «اتحادیه دکه‌داران دارای چهار رسته تنقلات، گل، صنایع دستی و کتابفروشی و اطلاعات شهری با کد آیسیک هستند. مسائل و مشکلات دکه‌های جراید به اتحادیه صنف فروشندگان جراید تهران برمی‌گردد. با توجه به اینکه این صنف در سال‌های اخیر با مشکلات عدیده‌ای مواجه شده است خیلی از دکه‌های روزنامه‌فروشی در رسته‌های شغلی صنف ما قرار گرفته‌اند و به نوعی همه چیز می‌فروشند.»
او می‌افزاید: «یکی از دلایلی که اتحادیه ما به این موضوع ورود نمی‌کند، این است که شرایط را درک می‌کند. اما قانون می‌گوید هر فردی در هر صنف به نسبت تغییر کاربری‌اش باید به اتحادیه مربوطه مراجعه و تقاضای کسب کند. اما ما فعلاً پیگیر مراجعه و اخذ مجوز این دکه‌ها از صنف خودمان نمی‌شویم، چون در جریان هستیم که آنها چه مشکلاتی با شهرداری، سازمان ساماندهی مشاغل، سازمان مالیات و... دارند. ما نمی‌خواهیم بیش از این دکه‌داران جراید را درگیر مشکلات کنیم. دکه‌داران روزانه 18-17 ساعت سرپا در دکه هستند تا روزی خانواده‌شان را دربیاورند. الان زمانه‌ای نیست که بخواهیم مشکلی به مشکلات مردم اضافه کنیم. اگر نه ما طبق آیین‌نامه هیأت نظارت باید رفتار کنیم.»
فداکار با بیان اینکه مهم‌ترین مشکل دکه‌داران به موضوع مالیات برمی‌گردد، ادامه می‌دهد: «دکه‌ها اساساً درآمد قابل توجهی ندارند که سازمان امور مالیاتی معادل واحدهای صنفی بزرگ برایشان محاسبه و مطالبه مالیات می‌کند. مگر نه این است که محاسبه مالیات بر اساس درآمد است، اما سازمان امور مالیاتی بدون توجه به این مهم محاسبه و عمل می‌کند.» رئیس اتحادیه دکه‌داران تهران خاطرنشان می‌کند: «از ارگان‌ها و نهادهای کشور می‌خواهم نگاه مثبتی به فعالیت دکه‌داران داشته باشند. افرادی که در این دکه‌ها کار می‌کنند اغلب جزو قشر ضعیف و همه زحمتکش و حلال‌بر هستند.»

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و پانصد و شصت و پنج
 - شماره هشت هزار و پانصد و شصت و پنج - ۰۸ مهر ۱۴۰۳