چرا استفاده از موشک های دوربرد غرب علیه روسیه، به اوکراین برتری نمی بخشد؟
در دام رفقای ناتو
امیر فرشباف
خبرنگار
در حالی که فشارها به امریکا و حامیان غربی اوکراین برای صدور مجوز استفاده از موشکهای دوربرد افزایش یافته است، ایالات متحده و انگلیس تهدید روسیه را جدی گرفته و راضی به صدور چنین مجوزی نیستند. پس از انتشار اخبار و گمانههایی مبنی بر اجازه امریکا و کشورهای ناتو به اوکراین برای استفاده از موشکهای دوربرد در خاک روسیه، ولادیمیر پوتین اعلام کرد که چنین مجوزی را به منزله جنگ ناتو علیه روسیه تلقی میکند. با این حال، فشارها همچنان ادامه دارند و در تازهترین رویداد، پنج مقام سابق انگلیسی، از دولت این کشور خواستند که بدون اتکا به امریکا مجوز استفاده از موشکهای «طوفان سایه» علیه مسکو را صادر کند. بوریس جانسون نخستوزیر اسبق به همراه پنج وزیر دفاع پیشین انگلیس این موضوع را از نخستوزیر، کر استارمر درخواست کردند. گرانت شاپس، بن والاس، گوین ویلیامسون، پنی موردانت، لیام فاکس و بوریس جانسون در پیامی به استارمر هشدار دادند که تأخیر بیشتر در این تصمیم، فقط اراده روسیه را تقویت خواهد کرد.
رئیسجمهور اوکراین نیز در کنفرانسی در کییف درخواست حمایت بیشتری کرد و برای چندمینبار از حامیانش خواست که به وعدههایشان عمل کنند.
یک رسانه آلمانی گزارش داد زلنسکی در کنفرانس امنیت اروپایی «یالتا» که در کییف برگزار شد، به تأخیرهای پیشآمده در ارسال کمکهای تسلیحاتی به کشورش اشاره کرد و گفت: «از شرکای خود ممنونیم، اما به بستههای تسلیحاتی کامل نیاز داریم.»
در گزارش «بیلد» آمده است از میان ۶۰ فروند جنگنده اف-۱۶ که قرار بود به اوکراین تحویل داده شود، تاکنون تنها ۶ فروند به کییف ارسال شده و از ۴۰۰ فروند خودروی زرهی که آلمان وعده ارسال آنها از آغاز سال میلادی جاری را داده بود، هنوز هیچ خبری نیست.
موشک دوربرد تأثیری در نتیجه جنگ ندارد
با این حال، همانطور که اشاره شد، لندن و واشنگتن مخالف چنین تصمیمی هستند. مؤسسه ریسپانسیبل استیت کرفت بهتازگی گزارشی منتشر کرد که دلایل صدور مجوز برای استفاده از موشک دوربرد علیه روسیه را نقد میکند. در این گزارش که معتقد است چنین تصمیمی غرب را مستقیماً وارد میدان جنگ با روسیه میکند، آمده است: منطق نظامی برای آزمایش عزم روسیه در این مورد نامشخص است. دلایل کمی وجود دارد که باور کنیم استفاده از موشکهای کروز بهطور قابلتوجهی شانس کییف را برای پیروزی در جنگ فرسایشی که در آن روسها از نظر جمعیت و ساختار نظامی برتریهای زیادی نسبت به اوکراین دارند، افزایش دهد. روسها توانایی اوکراینیها را برای قرار دادن نیروهای آموزشدیده و مجهز در نبرد ضعیف میکنند و موشکهای بردبلند این واقعیت را تغییر نمیدهد.
دوم اینکه روسها میتوانند خود را با قابلیتهای حملات دوربرد اوکراین تطبیق دهند، زیرا قبلاً با تدارک توپخانه HIMARS و موشکهای زمین به زمین ATACMS سازگار شدهاند. برای مثال، آنها انبارهای تدارکات را جابهجا کردهاند و در استفاده از اقدامات متقابل جنگ الکترونیک برای خنثی کردن تسلیحات پیشرفته غربی، قویتر شدهاند.
سوم اینکه برای تأثیر واقعی بر توانایی اوکراین برای آسیب رساندن به سرزمین روسیه، غرب باید تعداد بسیار زیادی از موشکهای دوربرد را عرضه کند، اما غرب ظرفیت محدودی برای ارائه چنین اعدادی دارد و از سوی دیگر، ارائه آنها تقریباً ناگزیر به تلافی مستقیم روسیه خواهد شد.
منطق سیاسی پشت چراغ سبز به حملات علیه روسیه نیز مبهم است. دلیل ضعیفی برای خوشبینی وجود دارد که چنین حملاتی باعث ایجاد فشار بر پوتین برای پایان دادن به جنگ یا سوق دادن او به میز مذاکره شود، اما در مقابل، دلیل خوبی برای تأیید ادعاهای او مبنی بر جنگافروزی ناتو علیه روسیه است!
یکی دیگر از پیامدهای احتمالی ناخواسته این است که افزایش مرگبار حمایت نظامی غرب از کییف، تقاضاهای روسیه را در تمام مذاکرات آینده سختتر خواهد کرد. هرچه غرب بیشتر نشان دهد که مایل است از اوکراین برای حمله به روسیه پشتیبانی کند، روسها بر خلعسلاح گسترده اوکراین به عنوان شرط حلوفصل بحران اصرار بیشتری خواهند داشت.
از سوی دیگر، ریسکها در مقایسه با منافع، ناچیز هستند. بزرگترین خطر این است که روسیه مجبور است «بازدارندگی»اش را احیا کند تا به غرب نشان دهد که بدون پایانی مرگبار و بدون واکنش مستقیم روسیه، نمیتواند برد تسلیحاتی اوکراین را افزایش دهد. پوتین تحت فشار افکار عمومی کشورش قرار خواهد گرفت تا با یک حمله به یک هدف غربی، خط قرمزی ترسیم کند تا دخالتهای غرب را محدود کند.
برش
به نفع اوکراین است که توافق کند
در بخشی از گزارش مؤسسه «ریسپانسیل استیت کرفت» که به جنگ اوکراین پرداخته، آمده است: پوتین در شرایط فعلی چه «اقدامات مناسبی» ممکن است انجام دهد؟ بعید است که روسیه فوراً به تشدید تنش هستهای واکنش نشان دهد. درعوض، میتواند اقدامات خرابکارانه موجود در اروپا را بشدت افزایش داده یا موشک و اطلاعات ماهوارهای به حزبالله یا انصارالله ارائه دهد. هر یک از این اقدامات میتواند آسیب جدی به غرب وارد کند و واکنشهای غرب را برانگیزد که چرخه بسیار خطرناکی از تشدید متقابل را که پایان آن قابل پیشبینی نیست، بیشتر خواهد کرد. فقط پوتین میداند که در کجا میتواند خط قرمز ترسیم کند؛ اما با توجه به خطرات جنگ مستقیم بین بزرگترین قدرتهای هستهای جهان، برای ما کاملاً مخاطرهآمیز است که به تلاش برای کشف این خط ادامه دهیم. روسیه نمیتواند تمام سرزمین وسیع اوکراین را تسخیر و بر آن حکومت کند، چراکه نیاز به نیرویی چند برابر ارتش فعلی روسیه دارد؛ اما میتواند اوکراین را ویران کند و آن را در چنان وضعیت نابسامانی قرار دهد که قابل بازسازی نباشد و هیچ دولتی تمایل به اتحاد با آن نداشته باشد. به نفع غرب و اوکراین نیست که دستیابی به توافقی که استقلال کییف را حفظ و فرصتهای تحقق آیندهای مرفه را فراهم کند، دشوارتر کنند. آنچه اوکراین در حال حاضر شدیداً به آن نیاز دارد، سلاحهای دوربرد نیست، بلکه به یک طرح قابل اجرا برای دستیابی به پایان این جنگ از طریق مذاکره احتیاج دارد که به اوکراین فرصتی واقعبینانه برای بازسازی خود و پیشرفت بدهد.