نگاهی به «جنگ داخلی» ساخته بدیع الکس گارلند در ژانر سیاسی

هرج و مرجی بی‌سابقه در کاخ سفید

 وصال روحانی
روزنامه نگار

 «جنگ داخلی» عنوان فیلم جنایی و آخرالزمانی است که فیلمنامه‌نویس و کارگردان آن الکس گارلند امریکایی است و با بودجه تولید 50 میلیون دلار، تا به حال 150 میلیون دلار فروش داشته و به عنوان فیلمی مستقل و خارج از حیطه اقتدار استودیوهای بزرگ، نمره قبولی را از کارشناسان هنر هفتم دریافت کرده است. شاید موضوع این فیلم از نظر عده‌ای کاملاً خیالی و دور از واقعیت نشان دهد، زیرا از وقوع جنگی داخلی در امریکا در زمان حاضر خبر می‌دهد، اما واشنگتن چند سالی است که در التهابات داخلی غوطه می‌خورد و سرشار از معارضات متفاوت شده و دو حزب اصلی کشور دست به تندروی‌های کم‌سابقه‌ای زده‌اند و همین مسأله، کاخ سفید را دچار بحران‌هایی ساخته که پیش از این کمتر در مرکز فرماندهی امریکا مشاهده می‌شد.
فیلم تازه الکس گارلند خبرنگاران پرتعدادی را نشان می‌دهد که از نیویورک به واشنگتن سفر می‌کنند تا اخبار رویارویی دولتی دیکتاتوری و خودکامه را که در اریکه قدرت قرار دارد، با احزاب و گروه‌های مختلف و سایر سیاستمداران مخالف با دولت پوشش خبری دهند. کار این تقابل به جایی کشیده که هر لحظه به نظر می‌رسد عناصر شورشی کنترل این شهر را که همواره مرکز ثقل و قلب سیاست امریکا به شمار آمده است، در دست گیرند و به همین دلیل روزنامه‌نگاران می‌کوشند آخرین مصاحبه‌ها را با رئیس‌جمهور کشور که هنوز در مسند قدرت است، انجام دهند. الکس گارلند برای به تصویر کشیدن هر چه بیشتر این رویارویی از بازیگرانی مانند کریستین دانست، واگنر مورا، کایلی اسپانی، استیون مَکینلی هندرسون و نیک افرمن سود جسته است اما آنچه تماشاگران را به تعقیب قصه فیلم تا نقطه پایان آن وا می‌دارد، نه لزوماً هنر بازیگری این هنرپیشه‌ها بلکه موضوع خاص فیلم است؛ موضوعی که با تشدید تندروی‌ها در صحنه سیاست امریکا طی سنوات اخیر آنقدرها هم غیر‌قابل تحقق و دور از واقعیت نیست.
 
آخرین مصاحبه با رئیس‌جمهور تحت مخاطره
با چنین اوصاف و پس‌زمینه‌ای فیلمبرداری «جنگ داخلی» از پاییز 2022 در شهر آتلانتا در ایالت جورجیای امریکا آغاز شد و سازندگان فیلم بخشی از تصاویر را هم در بهار 2023 در لندن پایتخت انگلیس گرفتند. یکی از تازگی‌ها و بداعت‌های اصلی «جنگ داخلی» این است که جنگی بی‌سابقه را در بالاترین سطح سیاسی و اجرایی این کشور بین نیروها و دسته‌جات متفاوت به تصویر می‌کشد. اگر محل وقوع این اتفاقات جایی بجز امریکا بود، کمتر کسی تعجب می‌کرد اما چون واشنگتن محل تحقق این رویدادها معرفی می‌شود و روال و فرمول‌های به قدرت رسیدن در این شهر همواره چیزهایی بجز این بوده، دیدن مناسبات فوق، بینندگان را متحیر و به پیگیری وقایع علاقه‌مند می‌کند.
در این فیلم رئیس‌جمهوری را در کاخ سفید می‌بینیم که در تضاد با قانون اساسی امریکا برای سومین دوره متوالی به قدرت رسیده ولی آرامشی در کار او مشاهده نمی‌شود، زیرا گروه‌های مخالف و احزاب استقلال‌طلبی که هیچ ارتباطی با دو حزب اصلی امریکا (دموکرات و جمهوری‌خواه) ندارند رودرروی این دولت خودکامه ایستاده‌اند و قصد براندازی آن را دارند. یکی از گروه‌های اصلی مبارز با رئیس‌جمهور که ادعا می‌کند حکومتش کاملاً قانونی است، سازمان موسوم به «نیروهای غربی» است که اکثر نفرات کلیدی و خط و ربط‌دهنده آن از ایالات کالیفرنیا و تگزاس می‌آیند اما گروه‌های دیگری با نام‌های «ائتلاف فلوریدا» و «ارتش جدید مردمی» هم در این زمینه فعال‌ هستند و روبه‌روی حاکمان کاخ سفید ایستاده‌اند. در چنین حال و هوایی یک عکاس قدیمی عرصه‌های جنگ که لی اسمیت نام دارد و عکاس دیگری به نام جوئل و استاد وی که با نام کوچک سامی صدایش می‌زنند، مصمم به انجام مصاحبه با رئیس‌جمهور‌ می‌شوند که از فرط فشارهای وارده کاملاً ایزوله و متزلزل شده و به نظر می‌رسد دیر یا زود سقوط می‌کند و در نتیجه این می‌تواند آخرین مصاحبه او باشد.
 
تنوعی مفید در کار خبرنگاران
نظر اکثر کارشناسان سینما و سایت‌های هنر هفتم که کارشان ارزشگذاری روی آثار تازه این حرفه است، نسبت به «جنگ داخلی» مثبت و توأم با تحسین بوده و وجه مشترک اکثر سایت‌ها تحسین بازی کریستین دانست، هنرپیشه زن جوان اما پرسابقه امریکایی است که نقش اصلی را که همان لی اسمیت متخصص عکسبرداری در حوزه‌های جنگی است، با مهارت ایفا کرده و حتی افراد و رسانه‌هایی که این فیلم را نپسندیده‌اند، بر کار دانست مهر تأیید زده‌اند. راتن تومیتوز سایت پیشرو جهان در ارزشگذاری روی فیلم‌های تازه سینمایی جهان با رجوع به آرای 370 منتقد شاخص سینمای دنیا نمره تأییدآمیز 82 از حداکثر 100 نمره ممکن را به این فیلم ارزانی داشته است.
سایت «پست ترک» (Post Trak) هم از نمره 100 امتیاز 79 را به نام «Civil War» داده و پیتر دی بروژ یکی از منتقدان نشریه ورایتی هم متذکر شده است: «تا همین چند سال پیش در متن فیلم‌های سینمایی هالیوود خبرنگاران امریکایی را دائماً در حال سفر و ترسیم اتفاقات سیاسی مهمی می‌دیدیم که در سایر کشورها شکل گرفته و آنها را به نا‌آرامی کشیده بود و یکی از نمونه‌های بارز آن فیلم «سال زندگی خطرناک» ساخته پیتر ویر استرالیایی و محصول 1982 بود که بینندگان را به شرق آسیا و کشور اندونزی می‌برد و بحران سیاسی در آنجا را به تصویر می‌کشید و «سالوادور» کار اولیور استون و محصول 1986 و «به سارایوو خوش آمدید» ساخته مایکل وینترباتوم و محصول 1997 دیگر فیلم‌های برخاسته از این روند بوده‌اند. اما حالا فیلمی را مقابل خود داریم که خبرنگارانی از همین تبار و جریان را در حال پوشش دادن رویدادهای مشابهی نشان می‌دهد که در خود امریکا رخ داده و کشور را تا مرز فروپاشی پیش برده و رئیس‌جمهور را به سقوط نزدیک کرده است و این شاید به خودی خود تنوعی مفید باشد. روش‌های به تصویر کشیدن جنگ و استفاده از دوربین‌های قابل حمل روی شانه در این راه نیز از سیاست‌هایی است که اتخاذ آن توسط الکس گارلند بر تأثیرگذاری فیلم افزوده است.»

 

مشخصات فیلم

 عنوان: «جنگ داخلی» (Civil War)
 فیلمنامه‌نویس و کارگردان: الکس گارلند
 بازیگران: کریستین دانست، واگنر مورا، کایلی اسپانی، ‌استیفن مک کینلی، سونویا میزونو، نیک افرمن، جفرسون وایت و نلسون لی
 مدیر فیلمبرداری: راب هاردی
 تدوینگر: جیک رابرتز
 موسیقی متن: بن سالیسبری و جف بارو
 تهیه‌کنندگان: اندرو مک دانلد، الون ریچ و گریگوری گودمن
 هزینه تولید: 50 میلیون دلار
 میزان فروش: 185 میلیون دلار