سریال آگاهیبخش
محمدرسام رضوانی
منتقد تئاتر و تلویزیون
با توجه به افزایش چشمگیر ورود جامعه به فضای مجازی و دسترسی گسترده به دنیای بدون مرز تکنولوژی و همچنین به موازات آن گستردگی جرم با تنوع و حربههای مخصوص به خود، یکی از دغدغهها و مشکلاتی که پدید خواهد آمد تعدد جرمهای مختلف و نو در سطوح جامعه است. زمانی که بیقانونی در جامعهای گسترش یابد ما در سطح کلان اجتماعی دچار هرج و مرج و آشفتگی خواهیم شد که نتیجهٔ آن سلب آرامش و امنیت در زندگی شخصی و جمعی خواهد بود. به همین سبب یکی از مواردی که به کمک جوامع برای پیشگیری از این مشکلات خواهد آمد، آموزش است چرا که مطلع بودن افراد از قانون بهترین پیشگیری برای جلوگیری از جرم به حساب میآید که البته این اطلاع با یک برنامهریزی و آموزش مناسب در سطح خرد و کلان افراد جامعه با کمک دستگاه قضا و همکاری دولت و سایر ارگانها و نهادها اتفاق خواهد افتاد.
از سال ۱۴۰۱ «سجاد مهرگان» با دست پُر، موضوعی جدید و پرریسک برای جلب نظر مخاطب با مجموعه«آقای قاضی» به شبکه دو سیما آمد و توانست استقبال خوبی از مخاطبان را با خود همراه کند. این مجموعه از اردیبهشت ۱۴۰۳ نیز با نام «آقای قاضی شعبه صدوبیستویک» پرقدرتتر از فصل اول خود به عرصهٔ پخش بازگشت. این سریال در تلاش بوده با بهرهگیری از پروندههای واقعی داستانهای پر پیچ و خم، یک قاضی را با استفاده از هنر روایتگری به نمایش بگذارد و مجموعهای با هدف به تصویرکشیدن چالشهای حقوقی-قضایی شهروندان باشد. در قسمتهایی که از فصل اول آن از رسانهٔ ملی پخش شد، در کنار انتقادها، با حجم زیادی از تحسینها نیز روبهرو شد که برای اولینبار بر خلاف سریالهای دیگر که دستگاه قضا را در حاشیه نشان میدادند، اینبار همه چیز حول محور دستگاه قضا رقم خواهد خورد و در جهت آگاهی عموم مردم برای اطلاع از مواد قانونی قدم برداشته و این مسیر در فصل دوم نیز با اضافهکردن ظرافتهای جدید در متن مسیر خود را ادامه داده است.
این روزها اگر یکبار هم پایتان به یک دادسرا یا دادگاه باز شده باشد، خواهید دید که عموم مردم با چه جرمهای ساده و فریبهایی در بطن جامعه مواجه هستند؛ آن هم به علت ناآگاهی در قانون است که امروزه با توجه به بسیط شدن امکان تشکیل جرم بر هر یک از افراد جامعه، داشتن چنین آگاهیهایی در زمینه قانون بسیار ضروری است.
مجموعهٔ «آقای قاضی» با یک حرکت پر ریسک با موضوعی بسیار پر حوصلهطلب، فقط یک بازیگر اصلی و ثابت دارد و همهٔ قابها در هر قسمت نشاندهنده بازی درجه یک «بهزاد خلج» در نقش آقای قاضی است که این بازی بسیار به اندازه و دقیق در شخصیت یک قاضی با آن هیبتی که همهٔ ما در ذهن داریم بر دل این کار نشسته است و بازیگران دیگر عموماً میهمان یک یا دو قسمت هستند و یا در حاشیهای در قاب درگیر یک رفت و آمد کم رنگ و سادهاند. یکی از نقاط قوت این سریال نشاندادن بازیگران تئاتر برای اولینبار در قاب سریال تلویزیون است که در جامعهای که عموم فیلمسازان برای دیده شدن مجموعههای خود دست به دامن بازیگران سلبریتی هستند، اقدام این مجموعه برای معرفی چهرههای نوهنر، جوان و صاحب استعداد بسیار مورد تحسین و احترام است.
اگر بخواهیم با نگاهی موشکافانه به این مجموعه تلویزیونی در دو فصل خود نگاه کنیم، خواهیم دید که در جاهایی پرونده بسیار زود از مبدأ به مقصد میرسد یا رفتارهای افراد ساده، سریع و شتابزده در دادگاه است و پیچیدگی دادگاهی که در تصور ماست را ندارد. اما باید به این نکته توجه داشت که آحاد جامعهای که بیننده این سریال هستند همه یک حقوقدان زبده نیستند و مسأله سختی به نام قانون با آن همه اصطلاحات و مواد قانونی سخت در درس حقوق باید با زبانی به استقبال مخاطب خود برود که بیننده را گنگ نکند و رغبتی را برای او بگذارد که در هر قسمت با دلیل سادهسازی مسائل سخت حقوقی او را دنبال کند، نکتهای که بسیار جالب است و زیرکی افراد صاحب ایده این اثر را میرساند؛ دستگذاشتن بر موضوعی است که تا به حال به صورت جدی آن هم به شکل ساخت یک سریال منسجم و تأثیرگذار بر جامعه پرداخته نشده است و با یک ایدهٔ جدید و ساده مخاطبین را در هر قسمت با یک پرونده جدید درگیر و با خود همراه میکند و در این میان گوشزدهای لازم و اطلاعات عمومی حقوقی را در اختیار بینندگان خود میگذارد. ما در زمانهای هستیم که بیشتر از هرچیزی نیاز به آگاهی در مسائل روز داریم تا از اتفاقات و گاه فجایع در امان بمانیم یا در مواجهه با آن بتوانیم مدیریت درستی در پیش بگیریم، به هر اندازه که مجموعههای تلویزیونی مانند «آقای قاضی» حتی در موضوعات مختلف بیشتر ساخته شوند، برای سلامت عموم جامعه بسیار خوب است و به این شکل میتوانیم به فضای ایدهآلی که برازنده یک جامعه سالم ایرانی_ اسلامی است نزدیکتر شویم.