شناخت «ایران فرهنگی» فراتر از مرزهای سیاسی
اقتدار فرهنگی ایران
«تنوع فرهنگی» در دل «وفاق ملی» چطور برای ما قدرت نرم جهانی میآفریند؟
سیدمجید امامی / صابر اکبری خضری
جامعه ایرانی در میان تمام ملتهای جهان، دارای غنا و تنوع کمنظیری از اقوام و اقلیمهای فرهنگی گوناگون است که فراتر از مرزهای سیاسی آن، پهنه وسیعی را به عنوان «ایران فرهنگی» ایجاد کرده است.
بافتار تمدنی ایران نه بر محور قوم یا گروهی خاص، بلکه بر محور تعامل و پیوند میان اقوام و گروههای مختلف شکل گرفته که با همزیستی، شکوفایی و اعتلای تمدنی ایران فرهنگی را فراهم آوردهاند.
در این الگوی هویتی، مؤلفههای دینی، ملی و قومی به شکلی همگرا کنار هم قرار میگیرند.
در نگاه اسلامی که مبنای نظریه تمدنی انقلاب اسلامی است، تنوع فرهنگی نهتنها یک تهدید نبوده، بلکه نشانهای از توحید و دلیلی برای شناخت متقابل اقوام و فرهنگهای گوناگون است؛ چنانکه در آیه شریفه 13 از سوره حجرات ذکر شده است: «یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکمْ مِنْ ذَکرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکمْ شُعُوبًا وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکمْ عِنْدَالله أَتْقَاکمْ إِنَّالله عَلِیمٌ خَبِیرٌ.» مبتنی بر این نگاه، همانطور که تزاحم و تعارضی میان هویت ملی و هویت دینی نیست، وفاداری ملی نیز تعارضی با وفاداری فروملی ندارد.
انسجام اجتماعی و ملی، نه با حذف و نابودی هویتهای چندگانه درون ملت، بلکه با کمک به بالندگی و همگرایی آنها با هویت ملی و دینی به دست آمده و با سازکارهای اساساً فرهنگی امکانپذیر است.
اگرچه رویکرد غالب رژیم پهلوی در قبال اقوام و اقلیمهای فرهنگی ایران، سیاست همانندسازی و نفی تنوع و تکثر قومی فرهنگی بود، اما در پرتو انقلاب اسلامی، مبتنی بر هویت دینی به عنوان نخ تسبیح جامعه ایرانی با همه تفاوتهای خود، بار دیگر زمینه حیات و پویایی اقلیمهای مختلف فرهنگی ایران بزرگ فراهم آمد.
راهبردهایی برای اقتدار فرهنگی
باید توجه داشت که برای استفاده از این ظرفیت عظیم، باید چهارچوب خاصی از راهبردها، سیاستها، اقدامات و برنامههای فرهنگی را تدارک دید تا بتوان شاهد افزایش پویایی اجتماعی، نوآوری و خلاقیت فرهنگی، انسجام اجتماعی، قدرت نرم، وحدت ملی و امنیت پایدار بود.
ایران اسلامی با اتکا به این منبع عظیم و سرشار است که میتواند با جریان جهانیسازی فرهنگی مقابله کرده و در عرصه بینالمللی نیز داعیهدار حراست از تنوع فرهنگی با قرائت خاص خویش باشد؛ همچنین با توجه به زمینههای مشترک قومیتهایی که در دو سوی مرزهای سیاسی قرار دارند، میتوان گسترش تعاملات و ارتباطات فرهنگی و اقتصادی با کشورهای همسایه را پیجویی کرد و با گسترش مراکز فرهنگی (از جمله مدارس، مراکز آموزش عالی و...) در کشورهای همسایه، میتوان بخشی از نخبگان علمی آنها را با فرهنگ ایران اسلامی آشنا کرد و موجب افزایش اقتدار ایران در منطقه شد.
بر اساس نتایج حاصل از پژوهشهای گوناگون انجام شده در سطح کشور، گره و چالش اصلی در حوزه سیاستگذاری اقوام که میتواند زمینه واگرایی و کاهش سرمایه اجتماعی نظام را فراهم آورد، مسأله احساس تبعیض و انسداد در فرآیند ارتقای اجتماعی میان برخی اقوام و اقلیتهای مذهبی و دینی است. یکی دیگر از چالشهای عرصه سیاستگذاری اقوام، عدم وجود رویکرد واحد و سیاستهای منسجم است که زمینه را برای سوءاستفاده جبهه معارض انقلاب اسلامی و القای شکاف میان حاکمیت و اقوام با اختلافافکنی و ایجاد آشوبهای اجتماعی و رسانهای فراهم میآورد.
ایده راهبردی نظام فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با تکثر فرهنگی و تنوع قومی، اتخاذ رویکرد «وحدت در عین کثرت» و «کثرت در عین وحدت» است که از حکمت اصیل اسلامی ایرانی الهام میگیرد. خطوط راهبردی این رویکرد عبارت است از: پاسداشت تنوع و تقویت همشناسی فرهنگی اقوام و نواحی فرهنگی مختلف ایران؛ تأکید بر وحدت ملی و انسجام اجتماعی مبتنی بر هویت دینی و ملی و ارتقای سرمایه اجتماعی و پرهیز از شکاف و قطبی شدن اجتماعی، فرهنگی و قومی. با توجه به اهمیت مسأله تنوع قومی و حیات اجتماعی اقلیمهای فرهنگی مختلف ایران، ضروری است تا مجلس شورای اسلامی «سند ملی تنوع قومی» مبتنی بر اصول اسلامی و ملی را تصویب کند. در ادامه پیشنهادهای راهبردی اصلی برای هر کدام از این موارد بیان میشود:
پاسداشت تنوع فرهنگی
1. پاسداشت تنوع و تقویت همشناسی فرهنگی اقوام و نواحی فرهنگی مختلف ایران.
بازنمایی حماسهها و روایتهای افتخارآمیز از شخصیتهای برجسته اقوام مختلف، خصوصاً تبیین سهم مفاخر قومی در افتخارآفرینیهای ملی و حراست از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ایران؛ نظیر ورزش قهرمانی، دفاع مقدس، جنگهای تاریخی ایران، مبارزه با استعمار و....
تجلیل از مفاخر فرهنگی، چهرههای ماندگار و شخصیتهای تأثیرگذار محلی و ملی اقوام مختلف.
تکریم شخصیتهای برجسته و موفق و علمای اخلاقی و انقلابی اهلسنت در عرصه عمومی و ملی به عنوان نمادی از برادری و وحدت عملی اسلامی.
فرصت انگاشتن تنوع زبانیگویشی در مناطق مختلف ایران و توجه به رونق زبانهای مادری خصوصاً زبانهای در حال زوال به شکلی که موجب احساس بیگانگی با زبان فارسی و میراث آن در سطوح مختلف واژگانی، ادبی و حکمی نشود.
کلیشهزدایی از تصورات منفی پیرامون اقوام در زبان روزمره و بازنمایی رسانهای آن از طریق تکریم و معرفی جایگاه تاریخی، میراث فرهنگی و نقش اقوام گوناگون در مناسبات گوناگون محلی و ملی.
تکریم اقلیتهای دینی مصرح در قانون اساسی و تصحیح برخی خطاهای عملکردی؛ به عنوان مثال کریسمس مسیحیان ارامنه ایرانی، ششم ژانویه است که به علت کماطلاعی برخی دستگاهها، گاهی روز بیست و پنجم دسامبر که کریسمس مسیحیان خارج از کشور است، گرامی داشته میشود یا لزوم شناساندن تفاوت صهیونیسم با یهودیان کلیمی ایران که خود از حامیان جریان مقاومت فلسطین هستند و بهرغم تلاش رژیم اشغالگر قدس، از مهاجرت به سرزمینهای اشغالی امتناع میورزند.
وحدت و انسجام اجتماعی
2. تأکید بر وحدت و انسجام اجتماعی مبتنی بر هویت ملی و دینی.
استفاده از ظرفیت مناسبات فروملی برای تقویت هویت ملی از طریق حمایت از رویدادها، محصولات و نوآوریهای محلی همسو و همراستا با ارزشهای ملی
شفافسازی جریانها و افراد وابسته به احزاب معاند و مخالفت با هرگونه ترویج آنها.
التزام عملی و نظارت بر عدم مغایرت برنامهها و رویدادها با معیارهای اصلی همسویی با هویت ملی که عبارت است از همبستگی و حراست از زبان، خط و ادبیات فارسی؛ معرفی خود به عنوان فرد ایرانی و وفاداری نسبت به تمامیت ارضی.
ارتقای سرمایه اجتماعی
3. ارتقای سرمایه اجتماعی و پرهیز از شکاف و قطبی شدن اجتماعی، فرهنگی و قومی.
معرفی و تبیین خدمات انقلاب و نظام اسلامی در عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی به اقوام ایرانی.
برنامهریزی و تقسیم کار نهادها و دستگاههای مختلف محلی و ملی در جهت حفظ، تکریم و گسترش نمادهای ارزشمدار، آداب و آیینهای اجتماعی و شخصیتهای برجسته قومی و تبیین این تلاش برای آحاد مردم.
تدبیر یکپارچه و منسجم برخی چالشهایی که میتواند زمینه تنش میان اقوام را فراهم کند از جمله حکمرانی آب و منابع آبی.
ابتنای سلسلهمراتب سازمانی و فرصتهای شغلی بر اصل شایستهسالاری و پرهیز از بومیگزینی افراطی که منجر به سرخوردگی افراد میشود؛ مبتنی بر این معیار که اگر کسی واجد شایستگی لازم برای تصدی مسئولیتی بود، اهل قومی خاص یا از پیروان دین یا مذهبی خاص بودن، چالش یا مانع راه او نباشد.