ماجرا لزوماً نفوذ امنیتی نیست نزاع تکنولوژیک محتمل است
ضرورت پرهیز از خود تحقیری در یک مبارزه مستمر
گروه اندیشه/ عملیات طوفانالاقصی که در 7 اکتبر انجام شد دو ماه دیگر به سالگرد یک سالگی خود میرسد و دراین مدت، بسیاری از تحلیلها درباره جمهوری اسلامی، محور مقاومت و رژیم صهیونیستی را دگرگون کرده است به این معنا که ظرفیتهایی از جبهه مقاومت دیده شد که قبلاً متوجه آن نبودیم یا چالشهایی متوجه جبهه مقاومت شد که تا قبل از این، به ابعاد آن آگاه نبودیم یا اینکه رژیم صهیونیستی دکترین نظامی خود را تغییر داد و اگر پیش از این، از جنگ طولانی پرهیز میکرد اکنون به جنگ بلندمدت رو آورده است. بازخوانی نظم جدیدی که بعد از 7 اکتبر شکل گرفته، اکنون با ترور اسماعیل هنیه در تهران، ضرورت بیشتری یافته است. جمهوری اسلامی ایران در این ده ماه، عملیات وعده صادق را انجام داد که بیسابقه بوده است. اکنون جمهوری اسلامی ایران باید چه معادله امنیتی و نظامی را پیش گیرد تا هم قدرت بازدارندگی داشته باشد و هم ثبات و امنیت را برای ما برقرار کند و چطور این معادلات را گروههای مقاومت باید به توازن برساند؟ این پرسشها محور نشست اصحاب اندیشه و اهالی دانشگاه در محل خانه اندیشهورزان علومانسانی شد که با موضوع «مقاومت با ایده مقاومت» به نقد و بررسی راهبردهای سلبی و ایجابی جمهوری اسلامی در پیشبرد ایده مقاومت پرداختند. یکی از سخنرانان این نشست دکتر کیومرث اشتریان استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران بود که در ادامه متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنان او در این هماندیشی را میخوانید:
ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، واقعه تلخی بود که در خاک ما اتفاق افتاد.
برای در پیش گرفتن هر نوع استراتژی در قبال این عملیات تروریستی، نخست باید شناخت درست و واقعبینانهای از وضع موجود داشته باشیم و چند نکته را محل توجه قرار دهیم که در ادامه به برخی از آنان اشاره میکنم که میتواند زاویه دید ما را به این واقعه روشنتر کند.
مبارزه تکنولوژیکی
برای روشن شدن ابعاد این ترور، ابتدا باید ماهیت آن را شناخت. ترور اسماعیل هنیه در تهران ضرورتاً ماهیتی امنیتی ندارد و به معنای نفوذ در ساختارهای امنیتی ما نیست. این نکته ظریفی است که باید به آن توجه داشته باشیم. اغلب میشنویم که این اتفاق پیامد نفوذ موساد و اسرائیل به درون سازمانهای امنیتی ماست. درحالی که میخواهم بگویم این یک دعوای تکنولوژیک است و نه ضرورتاً یک نفوذ امنیتی.
حال وقتی ماهیت این ترور را اینچنین ارزیابی کنیم نوع مقابله و پاسخ ما هم کاملاً متفاوت خواهد شد؛ به عنوان مثال در سیاستگذاری امنیتی، مبارزه و پاسخ تسلیحاتی تکنولوژیکی را مدنظر قرار خواهیم داد و به ابزارهای متفاوتتری هم نیاز پیدا میکنیم مثلاً باید توان رقابت تسلیحاتی تکنولوژیکی هوش مصنوعی را در استراتژیهای خود بالا ببریم. همه اینها در کنار کارهای دیگری است که ما در پیش خواهیم گرفت و تاکنون هم طبق سیاستهای امنیتی و ظرفیتهای سرزمینی و ظرفیتهای همپیمانهای خود این مبارزهها و مقابلهها را داشتهایم و اینگونه نیست که این آغاز راه و مبارزه ما باشد. ما در میانه راه یک جریان مبارزه هستیم و ضربههای مهلکی هم به آنان زدهایم.
بنابراین در شناخت وضع موجود باید به این نکته توجه کنیم که ترور اسماعیل هنیه نقطه شروع همه قضایا نیست بلکه ادامه یک جریان است؛ جریانی که قبلاً آنان ضربههای سنگینی از ما دریافت کردهاند. بنابراین باید از خودتحقیری دست برداریم و از تحلیلهایی که ضعف امنیتی ما را آدرس میدهند، فاصله بگیریم. چنین تصویرسازیها و تحلیلهایی واقعبینانه نیست. واقعیت این است که ما در این رویارویی، ضربات سنگینی به آنان وارد کردهایم.
ماهیت این معادله یکی در برای یکی نیست؛ یعنی اینگونه نیست که اگر آنان یک ترور انجام دادند ما هم نابودی یکی از آنان را هدف قرار دهیم. معادله این رویارویی یک «معادله نامتقارن» است. نامتقارن بودن این معادله باید از سوی افکار عمومی به درستی درک و فهم شود و بدانند که ما در عرصههای دیگر ضربههای سنگینی به آنان وارد کردهایم و این رویارویی ادامه دارد.
پرهیز از رویکردهای افراطی
در تحلیل این واقعه باید مراقب گرایشهای افراطی باشیم که برای کشورمان بسیار خطرناک است؛ آنان که گمان میکنند باید مقابله نهایی و جنگ پایانی را در پاسخ به این ترور انجام دهیم راه درستی را در پیش نمیگیرند.
نهادهای امنیتی و مسئولان امنیتی ما همانطور که تاکنون هوشمندانه عمل کردهاند به خوبی به ابعاد این رویارویی واقفاند و پاسخ مناسب را درنظر خواهند داشت و افکار عمومی هم باید به آنان و تصمیمشان اعتماد کنند. بنابراین خود تحقیری در این معادله معنایی ندارد چون ما به قدر کافی قدرت داریم تا هم از خودمان دفاع کنیم و هم تصمیمهای بازدارنده بگیریم.
تخلیه نظری نهادهای بینالمللی
برای اینکه به شناخت درستی از وضع موجود برسیم باید این نکته را مدنظر داشته باشیم که دیپلماسی نهادهای بینالمللی دچار تخلیه نظری شدهاند به همین دلیل دیگر برای روابط بینالملل و منازعات بینالمللی جوابگو نیستند. یعنی هنجارهایی چون حقوق بشر، تنشزدایی، صلح بینالملل و... که تا حالا برای سازمانهای بینالمللی کار کرده است اکنون کارآمدیشان بسیار تنزل پیدا کرده است. چرا که بخش مهمی از این هنجارهای بینالمللی متکی بر لیبرالیسم است و فردگرایی و نفعپرستی افراطی در ذات آن است و وقتی این منطق در عرصه بینالملل امتداد مییابد به گرایش افراطی منافع ملی کشورها میانجامد. گاه این منافع ملی به منافع تمدنی بدل میشود که تجلیاش را در روزهای اخیر در کنگره ملی امریکا دیدیم که در حین سخنرانی بنیامین نتانیاهو چنین بار اعضای کنگره بلند شدند و ایستاده برای این جنایتکار بینالمللی کف زدند!
تغییر معادلات با ظهور هوش مصنوعی
یک اتفاق فنی دیگر هم رخ داده است که موجب شده تا نهادهای بینالمللی تخلیه نظری شوند و آن ظهور پررنگ هوش مصنوعی در روزگار ماست. هوش مصنوعی همه ساحتها از جمله نهادهای بینالمللی را که میتوانستند در مناسبات بینالملل مؤثر باشند به 200 سال پیش برگردانده است. رژیمهای حقوقی که بشر در این 200 ساله برای نظام بینالملل ایجاد کرده است با هوش مصنوعی بیاثر و ازکار افتاده شدهاند؛ چنانکه آن قواعد دیگر جواب نمیدهند و باید به فکر قواعد دیگری باشیم تا مناسبات بینالملل را سامان دهیم. بنابراین اگر ابعاد و ماهیت این ترور را به درستی بشناسیم میتوانیم گزینههای مختلفی برای پاسخ و انتقام پیدا کنیم که هم مقتدرانه و هم هوشمندانه باشد، همانطور که تاکنون سیاستگذاران امنیتی ما عمل کردهاند.
بــــرش
هوشمصنوعی
ابعاد منازعات بینالملل را تغییر داده است
هوش مصنوعی همه ساحتها از جمله نهادهای بینالمللی را که میتوانستند در مناسبات بینالملل مؤثر باشند به 200 سال پیش برگردانده است. رژیمهای حقوقی که بشر در این 200 ساله برای نظام بینالملل درست کرده است با هوش مصنوعی بیاثر شدهاند. بنابراین نهادهای بینالمللی دچار تخلیه نظری شدهاند به همین دلیل دیگر برای روابط بینالملل و منازعات بینالمللی جوابگو نیستند. هنجارهایی چون حقوقبشر، تنشزدایی، صلح بینالملل و... اکنون کارآمدیشان تنزل پیدا کرده است. چرا که بخش مهمی از این هنجارها متکی بر لیبرالیسم است و فردگرایی و نفعپرستی افراطی در ذات آن است و وقتی این منطق در عرصه بینالملل امتداد مییابد به گرایش افراطی منافع ملی کشورها میانجامد.