یادداشت

وارونه­‌نمایی وضع موجود، مانع حرکت دولت چهاردهم

علی بهادری جهرمی
سخنگو و دبیر هیأت دولت

وارونه­‌نمایی از وضع موجود، صرف‌نظر از این‌که ظلم به منتخب مردم در سال ۱۴۰۰ است، اداره امور در دولت چهاردهم را هم پیچیده­‌تر می­‌کند. برخی از رسانه­‌ها و اشخاص صاحب رسانه، بدون توجه به واقعیت­‌های جاری، با ارائه اطلاعات ناقص یا غلط، خواسته یا ناخواسته، پیشاپیش در مسیر اجرای برنامه­‌های رئیس­‌جمهور منتخب، دست­‌انداز ایجاد می­‌کنند. تحلیل واقع­‌بینانه، این نکته را گوشزد می­‌کند که بهترین کمک به رئیس­ جمهور منتخب، بیان واقعیت­‌های روز جامعه ایرانی در حوزه‌‌های مختلف، بدون رتوش است.
چهار دلیل مشخص ثابت می­‌کند که بهره­‌برداری­‌های سیاسی با سیاه­‌نمایی و وارونه­‌نمایی از وضع موجود، نه­‌تنها حمایت از دولت چهاردهم نیست، بلکه اتفاقاً و کاملاً برعکس، اتخاذ چنین رویکردی، می­‌تواند در آینده نزدیک به­‌عنوان یکی از عوامل اصلی به ثمر نرسیدن تلاش­‌های دولت چهاردهم به حساب بیاید.
تقریباً همه کارشناسان اقتصادی در حوزه‌‌های مختلف معتقدند انتظارات تورمی و انتظار بی­‌ثباتی در بازارهای پولی و مالی، یکی از عوامل اصلی شکست اجرای برنامه‌‌های کارشناسی شده در حوزه اقتصاد است. بازگویی خلاف واقع و القای نابسامانی در شاخص­‌های کلان اقتصادی، بر انتظارات تورمی و بی­‌ثباتی دامن می­‌زند. تورم القائی و انتظار بی­‌ثباتی، مانع بزرگی برای پیش­برد سیاست­‌های اصلاحی در حوزه­‌های مختلف اقتصادی از بازار سرمایه گرفته تا تقویت شاخص‌های مختلف اقتصادی است. بازگویی و تأکید مستمر بر کاهشی شدن رشد تورم، کاسته شدن از رشد نرخ پایه پولی و کاهشی شدن حجم رشد نقدینگی، افزایش باثبات نرخ رشد و نرخ‌های تشکیل سرمایه و ... که از واقعیت­‌های امروز اقتصاد ایران، مستند به آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار است، انتظار تورمی را می­‌کاهد؛ نتیجه کاسته شدن از این انتظارات کاذب، استمرار بهبود روندهای اقتصادی است. یکی از جلوه‌هایی که واقعیت اقتصاد ایران را نشان داد، ثبات قابل قبول نرخ ارز پس­ از عملیات وعده صادق، به­‌رغم فضاسازی­‌های گسترده­ رسانه­‌ای بود. این واقعیت اقتصادی، می­‌تواند اکنون با بازگویی وضعیت موجود از اقتصاد ایران، تکرار شود.
این القائات و وارونه نمایی‌ها نظیر انتظارات تورمی، در حوزه­‌های غیراقتصادی هم مشکل­‌ساز است. مثلاً القای کمبود و نقصان در حوزه­‌های بهداشتی و آموزشی، مدیریت بهداشت و آموزش را در چهار سال آینده بغرنج­‌تر می­‌کند. نادیده گرفتن خدمات موجود در حوزه دارویی و درمانی یا کتمان پیشرفت­‌های علمی و دانش­‌بنیان، خواه ناخواه  این نتایج را در پی دارد: تهییج برای مصادره یا حتی انحصار خدمات بهداشتی – درمانی یا ترغیب به مهاجرت نخبگان علمی و دانش­‌بنیانی یا پمپاژ بی­‌انگیزگی در جامعه علمی. اثر ناگزیر این اتفاقات، کاسته شدن از قدرت مدیریت دولت چهاردهم در حوزه‌‌های بهداشتی و آموزشی است.
 نادیده گرفتن مدیریت منابع آبی و تقویت تولید انرژی در حوزه‌های نفت، گاز و برق هم عملاً باعث فرار سرمایه‌گذاری می‌شود. زیرساخت توسعه همین موارد است. بیان خلاف واقع پیرامون این دستاوردها، در عمل انگیزه سرمایه‌گذاری را که برای سرمایه‌گذاری نیازمند این منابع است، کاهش می‌دهد. بیان واقعیت‌های موجود در این رابطه، سرمایه‌گذاری را تسهیل می‌کند.
از یک جنبه مهم دیگر هم بیان واقعیت‌‌های موجود، مدیریت آتی قوه مجریه را سهل­‌تر می­‌کند. پیش­‌نیاز برنامه­‌ریزی، تصمیم­‌سازی و تصمیم­‌گیری درست، داده‌های منطبق بر واقعیت است. پنهان کردن پیشرفت­‌هایِ در دسترس و مسیرهای اصلاحی، تصمیم­‌گیری­‌های آینده را برای استمرار اصلاح و پیشرفت ایران مختل می­‌کند. در مقابل، وارونه­‌نمایی از وضعیت موجود، تسریع در پیشرفت ایران را دچار وارونه­‌گرایی و عقب­گرد می­‌کند. رکن اصلاح، پذیرش واقعیت­‌ها و ظرفیت­‌های موجود است.
اکنون همه موظفند رئیس­‌جمهور منتخب را در پیش­برد برنامه­‌هایش همراهی کنند. اشتباه­‌های راهبردی و رسانه­‌ای، نظیر همین وارونه­‌نمایی­‌ها، هرچند ممکن است برای برخی اشخاص منافع رسانه‌ای و زودگذر داشته باشد، اما در میان­ مدت و حتی کوتاه­‌مدت به یک مانع جدی در پیشبرد برنامه­‌های اجرایی تبدیل می­‌شود. بیان واقعیت­‌ها، کمک شایانی به رئیس دولت چهاردهم خواهد کرد. این وظیفه همگانی، مسئولیت دوست­داران رئیس­‌جمهور منتخب را سنگین­‌تر می‌کند.