چرا سیاست خارجی دولت سیزدهم میتواند مسیر موفقی برای دولت آینده باشد؟
الگوی دیپلماسی عزت و مقاومت
هیچ موضوعی به اندازه «سیاست خارجی» در سالهای اخیر مورد بحث و تبادلنظر افراد و گروههای سیاسی واقع نشده، به طوری که این مقوله به مسائل مورد بحث نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری کشور هم ورود پیدا کرده است. چه آنکه نامزدها با حضور در برنامه تلویزیونی میزگرد سیاسی، اغلب زمان خود را به تشریح نظراتشان درباره سیاست خارجی اختصاص دادند.
اما جدای از اینکه نظرات کدامیک از کاندیداها به واقعیت نزدیکتر و در راستای تأمین منافع جمهوری اسلامی ایران است، باید به این نکته اشاره کرد که سیاست خارجی دنبال شده در دولت سیزدهم، با توجه به دستاوردهایی که به ارمغان آورد و گفتمان عزت و اقتدار را به عنوان رکن مهم دیپلماسی ایران تثبیت کرد، میتواند الگویی برای دولت چهاردهم باشد.
در مسیر چندجانبهگرایی
چهارم شهریورماه 1400، شهید حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان در اولین واکنش نسبت به گرفتن رأی اعتماد از مجلس نوشت: «با برنامهای عملیاتی، روابط خارجی متوازن، فعال، پویا و هوشمند، مبتنی بر احترام متقابل، اولویتبخشی به روابط با همسایگان و آسیا و توسعه روابط متوازن با همه بخشهای جهان، تقویت جایگاه دیپلماسی اقتصادی و تجارت بینالملل پیگیری خواهد شد.»
پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم به ریاست آیتالله رئیسی، دستگاه دیپلماسی کشور نیز با گذر از غربگرایی، به سمت چندجانبهگرایی، توسعه همکاری با کشورهای همسو و همچنین از سرگیری روابط با کشورهای همسایه تغییر مسیر داد. عضویت ایران در سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان همکاری شانگهای و گروه اقتصادی بریکس نیز در نتیجه این دیپلماسی اتفاق افتاد. در کنار ایجاد تعامل با کشورهایی که تاکنون ارتباطی با ایران نداشتند، گسترش ابعاد همکاری با کشورهای منطقه، بویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس هم در دستور کار دولت سیزدهم قرار گرفت و با موفقیت به سرانجام مطلوبی رسید. اساساً عزم دولت آیتالله رئیسی در تغییر «دیپلماسی التماسی» به «گفتمان اقتدار و عزت» به طور جدی در دستور کار قرار گرفت. همه اینها بخشی از تلاشهایی بود که دولت سیزدهم در جهت خنثیسازی اقدامات صورت گرفته خارجی برای انزوای جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالمللی به کار گرفت.
از اسدالله اسدی تا حمید نوری
یکی دیگر از کارویژههایی که دولت سیزدهم برای دستگاه دیپلماسی کشور تعریف کرد، پیگیری وضعیت ایرانیانی بود که در بازداشت کشورهای اروپایی به سر میبردند. اسدالله اسدی دیپلمات کشورمان و حمید نوری شهروند ایرانی بودند که چند سال اخیر را در بازداشت بلژیک و سوئد به سر بردند. در شرایطی که دولت سابق عاجز از آزادی شهروندان ایرانی بود، پس از پیگیریهای دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم و همافزایی به وجود آمده میان نهادها، اسدالله اسدی در خردادماه 1402 و حمید نوری در خردادماه 1403 آزاد شده و به کشور بازگشتند.
به رخ کشیدن بیاعتباری اپوزیسیون
3 سال اخیر بیش از هر زمان دیگری برای اپوزیسیون خارجنشین ایران سخت گذشت. شکست پروژه براندازی در سال 1401، تغییر رویکرد اروپاییها نسبت به آنها، حمله پلیس آلبانی به مقر منافقین در تیرانا، تعهد عراق و اقلیم کردستان برای خلع سلاح گروهکهای تجزیهطلب و پاکسازی مرزهای مشترک از گروههای تروریستی، حمله پلیس فرانسه به مقر منافقین در پاریس، وقوع بحران در سرزمینهای اشغالی که پس از عملیات طوفانالاقصی و البته عملیات وعده صادق به وجود آمد، در کنار آزادی اسدی و نوری و همچنین صدور رأی دادگاه کانادایی در ارتباط با پرونده هواپیمای اوکراینی که شرکت هواپیمایی اوکراین را مقصر بروز حادثه دیماه 98 دانست، اتفاقاتی بود که در سایه سیاست خارجی عزتمندانه دولت سیزدهم و هماهنگی بیش از پیش میدان و دیپلماسی رخ داد. فصل مشترک این اتفاقات، به رخ کشیدن بیاعتباری و رسوایی گروههای اپوزیسیون ایرانی بود.