یادداشت

فصل بازارگرمی بازیکنان درجه 2

داود عطایی

 هر چقدر به فصل نقل و انتقالات لیگ برتر نزدیک‌تر می‌شویم بازارگرمی دلالان و بازیکنان برای ایجاد هیجان و افزایش قیمت کاذب بازیکنان و مربیان فوتبال بیشتر می‌شود. انگار فوتبال باشگاهی ما وارد برهوت شده، روزگاری در استان‌های جنوبی، در گیلان، اصفهان و تهران در زمین‌های خاکی پرتعداد استعدادهای نهفته کولاک می‌کردند. رسم بود که تیم‌های بزرگ مسابقه تدارکاتی در زمین‌های خاکی برگزار کرده و در کنار لذتی که مردم محلی از دیدار ستاره‌های واقعی و متواضع فوتبال می‌بردند، مربیان زرنگ و کارکشته از تیم رقیب که جوانان گمنامی بودند، بهترین‌ها را به تمرینات خود دعوت کرده و گاهی از میان آنها حتی تا بالاترین سطح فوتبال بازیکن شناسایی می‌کردند. استاد این استعدادیابی‌ها هم مرحوم پرویز دهداری بود. تیم مشهور وحدت تهران که بسیاری از ملی‌پوشان دهه شصت وهفتاد را به جامعه فوتبال معرفی کرد از همین خاستگاه زمین‌های خاکی سربرآورد. تیم‌های بازیکن‌سازی مانند فولاد خوزستان، سپاهان، ذوب‌آهن، سایپا، پاس، صنعت نفت، ملوان و حتی استقلال و پرسپولیس همواره از استعدادهای پرورش یافته خود استفاده می‌کردند، توجه به فوتبال پایه به گونه‌ای بود که راحت‌ترین راه برای راهیابی به ترکیب اصلی تیم‌های بزرگ حضور در تیم‌های پایه آنها به شمار می‌رفت. ارتباط مربی جوانان و امید باشگاه با سرمربی تیم بزرگسالان باعث می‌شد بااستعدادترین‌ها و بهترین‌ها راهی تیم اصلی شوند. باشگاه روی بازیکنان جوان سرمایه‌گذاری می‌کرد و خیلی زود حاصل دسترنج خود را در تیم بزرگسالان می‌دید. اما در ده، پانزده سال اخیر انگار قحطی بازیکن با استعداد داریم. در هر دوره لیگ تعداد پدیده‌ها آنقدر کم است که بازیکنان حتی در سن 25 سالگی هم نظر سرمربیان لیگ برتر را جلب نمی‌کنند. آفت دلالیسم که مزید برعلت شده، برخی رسانه‌ها با ارتباطی که ایجنت‌های مسأله‌دار با مدیران‌شان برقرار کردند، از ماه‌ها پیش چند بازیکن را به طور مستمر حمایت و پشتیبانی می‌کنند. البته دلالان کارکشته آنقدر زرنگ هستند که سراغ بازیکنان معمولی نروند. کافی است بازیکنی نسبتاً خوب را با تبلیغات گسترده در حد ستاره‌های ملی‌پوش لیگ جا بزنند. مدام اسم فلان مهاجم یا وینگر را در رسانه‌های تصویری و کاغذی می‌بینید و کم کم مدیران و مربیان تصور می‌کنند اگر در فصل نقل و انتقالات سراغ آن بازیکنان نشان‌دار ایجنت‌ها نروند از قافله یارگیری لیگ سال بعد عقب می‌افتند. عیب اساسی این کار این است بازیکنی که در تیم قعر جدولی یا میانه جدول است با چند برابر قیمت به تیم‌های بزرگ می‌آید و هیچ تضمینی هم برای موفقیتش نیست. این قبیل نقل و انتقالات مانند هندوانه در بسته است گاهی نتیجه می‌دهد و در بسیاری از مواقع با وجود هزینه‌کرد بالا برای تیم‌های صدر جدول و متمول به دلایل فرهنگی و فنی و ضعف عملکرد مدیران جواب نمی‌دهد. ایراد دیگر فرو غلتیدن در این دام این است با بازارگرمی ایجنت‌ها در فصل نقل و انتقالات بازیکنان درجه دو و سه داخلی و حتی خارجی با چند برابر قیمت وارد چرخه نقل و انتقالات می‌شوند. بازیکن 40 ساله برای باشگاه‌ها شروط عجیب می‌چیند و نگون‌بخت آن باشگاهی که به دلیل عدم اعتماد به بازیکنان جوان و حتی دارای بازی ملی در رده امید و جوانان ناچار به استفاده از بازیکنان سوگلی دلالان می‌شود. هر چه قیمت بالا می‌رود سهم ایجنت‌ها هم بیشتر می‌شود. کار تا جایی بالا رفته که درآمد برخی دلالان در یک سال از بودجه بعضی باشگاه‌های شهرستانی ضعیف بیشتر است. این همان فاجعه‌ای است که گریبانگیر فوتبال باشگاهی ایران شده است. مصیبتی که شاید تا سال‌های طولانی فوتبال زخم خورده ایران از تبعات آن رهایی نیابد.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و نود
 - شماره هشت هزار و چهارصد و نود - ۳۰ خرداد ۱۴۰۳