سرمربی دلاری بدون مترجم در تیم ملی بوکس

قشلاقی: فونتانا با زبان ایما و اشاره با ملی‌پوشان صحبت می‌کرد

فائزه زمانی
خبر‌نگار

 این‌طور که معلوم است داستان نرسیدن بوکس به المپیک پاریس سر دراز دارد.
 بعد از این ناکامی، همه سرمربی کوبایی را سیبل قرار دادند. میثم قشلاقی ملقب به تایسون ایرانی که یکی از شانس‌های تیم ملی برای سهمیه بود، حرف‌های جالبی می‌زند. به گفته قشلاقی در شرایطی که فونتانا و بعضی از ملی‌پوشان با هم انگلیسی دست و پا شکسته صحبت می‌کردند، فدراسیون مترجم نگرفت. تا جایی که فونتانا گاهی با ایما و اشاره درتمرینات و مسابقات با بوکسورهایش صحبت می‌کرد و نمی‌توانست منظورش را واضح به شاگردانش برساند.
 
چه شد که دست بوکس به سهمیه المپیک نرسید؟
شرایط برای گرفتن سهمیه مهیا بود، ما هم همه زورمان را زدیم اما یک‌سری مسائل دست به دست هم داد که نشد. نمی‌خواهم بهانه بیاورم اما مثل همیشه داوری اذیت‌مان کرد و در باختم دخیل بود؛ همه این موضوعات به این برمی‌گردد که ما در IBA کرسی نداریم. ما برای ریکاوری هم مشکل داشتیم و امکانات لازم مثل فیزیوتراپ و ماساژور برای رسیدن به شرایط ایده‌آل و بازگشت به مسابقه را نداشتیم. موضوع دیگر اینکه اگر قبل از شروع مسابقات در تایلند اردو می‌زدیم با شرایط آب‌وهوا آشنا می‌شدیم و در جو مسابقه قرار می‌گرفتیم اما این اتفاق نیفتاد و حضور در تورنمنت قزاقستان چند روز مانده به شروع انتخابی المپیک، فقط خسته‌مان کرد.
 
2 دوره است که با بدشانسی المپیک را از دست می‌دهید، این موضوع تا چه اندازه برای‌تان حسرت به همراه دارد؟
هرچه درتوان داشتم برای رسیدن به المپیک گذاشتم. با همه نداری‌ها ماندم و تمرین کردم، از طرفی با ACL پاره و کتف مصدوم و درشرایطی که به‌خاطر از بین رفتن عصب دستم 2 انگشتم سر بود، یک روز از تمرینات را هم از دست ندادم. مدت‌ها قبل پزشکم گفته بود باید جراحی شوم اما من هربار که درد سراغم می‌آمد به پزشک معالجم می‌گفتم فقط یک آمپول بزن که دردم بخوابد. تمام تلاشم را کردم و حالا حسرتی ندارم مگر اینکه 5-6 سال دیگر این ناکامی برایم حسرت شود.
بعضی‌ها فونتانا را مقصر می‌دانند، شما هم با رفتن او موافق هستی؟
فونتانا یکی از بزرگ‌ترین مربیان دنیا است اما متأسفانه گاهی در کار او دخالت می‌کردند و نمی‌گذاشتند کارش را بکند. البته امکانات و شرایطی که می‌خواست برایش فراهم نبود و همین موضوع باعث ‌شد تا نتواند برنامه هایش را آن‌طور که باید در تیم ملی پیاده کند. فونتانا 2 هفته قبل از انتخابی ایتالیا به ایران آمد که عملاً نمی‌شد کاری کرد. بعد از آن تا انتخابی تایلند هم فقط 2 ماه فرصت داشتیم که زمان بسیار کمی برای تغییرات بود. بعضی از ملی‌پوشان در این مدت حتی نتوانستند با سرمربی ارتباط برقرار کنند، چه برسد به اینکه بتوانند تکنیک‌های او را در بدن جا بیندازند.‌ ما حتی مترجمی نداشتیم که در مسابقات یا تمرینات تذکرات او را به ما گوشزد کند. فونتانا زبان انگلیسی‌اش بد نبود و بعضی از بوکسورها هم دست و پا شکسته انگلیسی می‌فهمیدند اما بیشتر با زبان ایما و اشاره با او ارتباط می‌گرفتیم. گاهی نیاز است سرمربی بعد از تمرین یا یک مسابقه با شاگردش نیم‌ساعت صحبت کرده و جزئیات لازم را به او گوشزد کند اما ما در نبود مترجم این فرصت را از دست می‌دادیم و منظور فونتانا را کامل متوجه نمی‌شدیم.