جواد داوری در گفتوگو با «ایران» درباره عملکرد 1000 روزه دولت مردمی مطرح کرد
واگذاری استقلال و پرسپولیس، بزرگترین خدمت به جامعه ورزش
سرمایه گذاری در ورزش بانوان نقطه طلایی و حرکت ماندگار شهید رئیسی است
دیدگاه متفاوت و نگاه ویژه رئیسجمهور شهید به ورزش باعث شده است تا ورزشیها از آیتالله رئیسی به نیکی یاد کنند. نگاهی که شاید در دولتهای قبلی کمتر دیده شد. جواد داوری، رئیس فدراسیون بسکتبال معتقد است که ایشان خیلی صادقانه به ورزش خدمت کردند و اتفاقات خوبی را برای این حوزه رقم زدند.
پریسا غفاری
خبرنگار
عملکرد دولت مردمی آیتالله رئیسی را در حوزه ورزش چطور ارزیابی میکنید؟
شهادت آیتالله رئیسی و همراهانشان برای همه یک حادثه شوکهکننده بود. ایشان یک مدیر جهادی بودند که مرتب درگیر سفرهای استانی و پیگیر مشکلات مردم بودند. در این 1000 روز اتفاقات خوبی را در ورزش ما رقم زدند و خیلی صادقانه به ورزش خدمت کردند. مردی بسیار سلامت، جهادی و انقلابی که خدماتشان قطعاً در ورزش ماندگار خواهد
شد.
یکی از دغدغههای مهم رئیسجمهور شهید، بحث ایجاد زیرساختهای جدید ورزشی بود، همین اتفاق باعث شد ایده ساخت یک مجموعه ورزشی نزدیک مرقد امام(ره) از سوی ایشان مطرح شود که امیدوارم این ورزشگاه ساخته شود تا ایده آیتالله رئیسی به سرانجام برسد. آیتالله رئیسی اعتقاد داشتند که بر اساس فرمایشات مقام معظم رهبری، ایران قوی باید ورزش قوی داشته باشد. با احترام به تمام دولتهای قبل که زحمات زیادی برای ورزش ایران کشیدند، باید گفت دولت مردمی دغدغه فراوانی برای ارتقای ورزش داشت.
وجه تمایزی نسبت به دولتمردان قبلی در دولت سیزدهم نسبت به فضای ورزش در بحث قهرمانی، معیشتی و مسکن وجود داشت؛ این اتفاق را چقدر مهم میدانید؟
ورزشکاران و قهرمانان در دورههای گذشته برای بحث بیمه و اشتغال مشکلات بسیار زیادی داشتند. خاطرم هست اوایل حضورشان در نشستی که ماه مبارک رمضان با ایشان داشتیم، روی این مسأله خیلی تأکید داشتند که این افراد نباید دغدغه داشته باشند و در خصوص پاداشها و تجلیل از آنها خیلی اقدامات مناسب و بهموقعی انجام دادند.
وقتی ورزشکار تلاش میکند پرچم کشورش را در میادین بالا ببرد، در واقع اقتدار آن کشور را نشان میدهد. به همین دلیل آقای رئیسی همیشه به بحث معیشتی قهرمانان تأکید میکردند و بهدنبال آن، پاداشها و حقوقها را افزایش دادند. علاوه بر بحث پاداشها، انتقال مالکیت باشگاههای استقلال و پرسپولیس پس از سالها انتظار اتفاق مهمی بود که در دولت مردمی رقم خورد و اگر پیگیری شخص رئیسجمهور نبود، قطعاً این اتفاق رخ نمیداد.
اکثر رؤسای فدراسیونها معتقد بودند تا قبل از دولت سیزدهم، وزرای دولتها بیشتر وزیر این دو باشگاه بودند تا وزیر ورزش!
باید قبول کنیم فوتبال اقتصادش در دنیا زبانزد است. دولت ذرهای وارد این مسأله شود، تأثیرگذار میشود چون مخاطب خاص و حاشیه خاص هم دارد. شما تصور کنید استقلال و پرسپولیس با تماشاگران زیادشان حواشی زیادی خواهند داشت و اولین اتفاقاتشان به وزارت برمیگردد، در صورتی که وزارت باید تمرکز و هدفش روی ورزش قهرمانی باشد. پس ورود حاشیهها، وزیر را از هدف اصلیاش دور میکند و به هر حال مجبور است در خصوص انتخاب مدیرعامل و تعیین بودجه و رضایت مخاطب خاصش، بودجه را از ورزش قهرمانی دور کرده و به سمت این باشگاهها ببرد. وقتی این واگذاری مالکیت رخ داد، فکر میکنم کار وزرای ورزش بسیار راحت شد؛ اما اگر آقای رئیسجمهور به این پرونده ورود نمیکردند، امروز این دو باشگاه همچنان زیر چتر دولت بودند ولی کار بزرگ را آقای رئیسی رقم زدند.
دغدغه هر مدیر داشتن بودجه مناسب است. با توجه به توصیه مقام معظم رهبری مبنی بر داشتن ورزش قوی، طبیعی است که مدیران برای توسعه اهداف خود نیاز مبرمی به منابع مالی کافی دارند. به اعتقاد بسیاری از مدیران فدراسیونهای ورزشی، بودجه ورزش در دولت مردمی جهش قابل توجهی داشت.
در جلسه با رهبر انقلاب همین مسأله مورد تأکید بود؛ ایران قوی، ورزش قوی نیاز دارد و این سرلوحه کار آقای رئیسی قرار داشت. باید این را اذعان کنیم که پیمانه ورزش در دولتهای قبلی بسیار کم بود. یعنی آخرین بودجه به ورزش اختصاص پیدا میکرد ولی در این چندسال جهش خوبی داشتیم. نمیگویم کافی بوده ولی جهشش کاملاً محسوس بوده، بهخصوص سالی که در آن هستیم و جای تشکر دارد. این اتفاقات در راستای همان ایران قوی و ورزش قوی شکل گرفت، برای اینکه فدراسیونها دغدغه مالی نداشته باشند؛ بهخصوص برای فدراسیونهای المپیکی چرا که شرایط سخت است. همه اینها مستلزم داشتن بودجه کافی است که امیدوارم همانند آیتالله رئیسی دغدغه رؤسایجمهور بعدی هم باشد.
از دید خیلیها انتخاب وزیر ورزش از بدنه ورزش شاید مهم نباشد ولی دیدیم آیتالله رئیسی روی وعده خود ماندند و وزیر ورزش را از بدنه ورزش انتخاب کردند. این مسأله از نظر رئیس فدراسیون بسکتبال چقدر مهم است؟
من اینطور مثال میزنم؛ شما بیایید وزیر بهداشت را از غیرمرتبط با پزشکی انتخاب کنید؛ چه اتفاقی میافتد؟ در ورزش هم همین است. هر چند اینگونه نیست که بگوییم کسی که از بدنه ورزش نیست، نمیتواند موفق شود ولی فرصتی که در دوره 4 ساله حضورش در کابینه خواهد داشت تا آزمون و خطا بدهد، میسوزد.
پس وقتی وزیر از بدنه ورزش و از ابتدا در این ساختار پرورش پیدا کند، یعنی از مدیریت فدراسیونها و اداره استانها گرفته همه را پشتسر گذاشته باشد، میتواند هم حمایت دولت و مدیران را به همراه داشته باشد و هم سریعتر در مسیر پیشروی قرار بگیرد. این را هم بگویم اکثر رؤسای فدراسیونها در دنیا از بدنه ورزش و چه بسا از قهرمانان المپیک خودشان هستند چون آنها از محبوبیت خاصی هم برخوردارند.
این مسأله در ابتدای دولت سیزدهم هم اتفاق افتاد و دکتر سجادی آمدند که چهره ورزشی بودند و بعد از ایشان، کیومرث هاشمی که از بدنه ورزش و از مدیران با سابقه ورزش کشور هستند، عهده دار وزارت ورزش شدند. حالا مقایسه کنید با مدیری که شناختی از ورزش ندارد و باید با مشاورینی جلو برود که به دلیل عدم اشرافیت، چه فاجعههایی رخ خواهد داد. ما این مسأله را در بعضی دولتها داشتیم و فاجعههایش را در میادین المپیک دیدیم.
در دولت سیزدهم ورزش بانوان فراگیرتر شد و در حیطه قهرمانی قوت گرفت!
هر چقدر در بخش بانوان سرمایهگذاری کنیم بازهم کم است و قطعاً نتیجه این سرمایهگذاری کسب موفقیت است و من معتقدم که در دولت مردمی این اتفاق به عنوان یک نقطه طلایی در تاریخ ورزش به ثبت رسید و یک حرکت ماندگار بود.
یکی از اولویتهای کلیدی دولت سیزدهم توجه به مناطق محروم و حاشیه کلانشهرها بود. به عقیده شما چه اتفاق مهمی در آن حوزه رقم خورد؟
اگر شهرستانمحور نباشیم و این مناطق را نبینیم، ورزش حرفهایمان به جایی نمیرسد. ما در طرح استعدادیابی به این مسأله خیلی تأکید داریم. اگر من به عنوان رئیس فدراسیون درخصوص مناطق محروم کارم را درست انجام دهم تا فقر آموزش، زیرساخت و امکانات از بین برود، کارم را درست انجام دادهام. اگر این استعدادها مثل آن بچههای منطقه برخوردار از همه امکانات برخوردار باشند، ما هنر کردهایم وگرنه امکانات دادن به مناطق برخوردار که کار بزرگی نیست. این تفکر هم نشأت گرفته از صحبتهای آقای رئیسی است. الان هزینه میکنیم و این طرحها را اجرا میکنیم تا با ساختن مسیر درست بتوانیم آن فرد را به یک انسان موفق تبدیل کنیم.
رئیسجمهور به زیرساختها توجه ویژهای داشتند و تأکید آیتالله رئیسی این بود که تمام امکانات به صورت یکسان در اختیار تمام آحاد جامعه قرار گیرد؛ اتفاقی که سبب شد طرحهای زیادی در حوزههای مختلف به اجرا درآید.
آمار کلی دست وزارتخانه است ولی آنچه که ما شاهد آن بودیم در استانها و شهرستانها مطرح شده است. البته من در رشته خودم صحبت میکنم. شهرستانها میگویند مشکلات کمتر شده، بودجه داریم و تعمیرات زیرساختها صورت گرفته است. در خصوص ورزش قهرمانی و نیازی که دارد، باید توسط مدیرش حل شود. در آن مورد هم ما ارتباطاتی گرفتیم و زمینهایی در کنار کمپ فوتبال تحویل گرفتهایم که امیدواریم استارت خوبی برای مجموعه بسکتبال باشد.
چطور شد با سرمربی قبلی قطع همکاری کردید؟
هاکان یک مربی خوب بود ولی باید بپذیریم با یکسری بدشانسی هم مواجه بود. متأسفانه این بدشانسی از او جدا نشد و مدال را از دست دادیم. ما حامد حدادی را با مصدومیت راهی جام جهانی کردیم، ما در پست حدادی مجبور به دعوت از سه بازیکن همپست او شدیم تا بتوانند او را کاور کنند. باید قبول کنیم که بدشانسیها حسابی گریبانگیر ما شد.
شما در کمیته فنی فیبا حضور دارید. این حضور چقدر میتواند به نفع موقعیت ایران باشد؟
یک مطالبه جدی را مطرح کردیم که سهمیه تیمهای پایه در مسابقات جهانی افزایش پیدا کند چرا که فاصله آسیا با بسکتبال دنیا خیلی زیاد است چون از زمانی که استرالیا و نیوزیلند وارد شدهاند، دیگر رسماً دو تیم به جهانی میرود.
الان بازیکن 16 ساله ما بدون مسابقه جهانی به تیم ملی بزرگسالان ایران وارد میشود، در صورتی که اگر مسیر تغییر کند و تعداد تیمها در آسیا افزایش یابد، تعداد بازیکن بیشتری به چرخه اضافه میشوند که این اتفاق میتواند یک نکته امیدوارکننده برای بسکتبال ما به حساب آید. حتی به نظر من اگر تعداد تیمها افزایش پیدا کند، میتوانیم جوانترها را با دنیای واقعی بسکتبال بیشتر آشنا کنیم، به همین خاطر این روزها بشدت در حال رایزنی هستیم تا موضوع افزایش سهمیه را به صورت جدی مطرح کنیم و آن را به تأیید فیبا برسانیم تا اتفاقات خوبی برای نسل جوان بسکتبال ایران رقم بخورد.
رئیس فدراسیون بسکتبال، برای حذف برخی بازیکنان ملیپوش معیار خاصی دارد؟
هیچوقت. من وقتی یک نفر را به عنوان مدیر، سرمربی یا مسئول انتخاب میکنم، با تحقیق این کار را انجام میدهم ولی دخالتی در کار او نمیکنم.
با بازیکنانی که تیم ملی را ترجیح ندادند، برخورد انضباطی میکنید؟
ما بزرگتر از صمد نیکخواه بهرامی و حامد حدادی که نداشتیم؛ آنها تا لحظهای که روی زمین میافتادند، همچنان برای تیم ملی بازی میکردند. پوشیدن لباس تیم ملی برای همه ملیپوشان ما باید افتخار باشد و اینکه افتخار را بخواهی با حاشیه عوض کنی، قطعاً دیگر شایستگی پوشیدن پیراهن تیم ملی را نداری. هر کسی بخواهد خارج از چهارچوب رفتار کند، بدون شک جایی در جمع ملیپوشان ما ندارد.
سالهاست بسکتبال درخصوص یک سالن اختصاصی درگیر است. برای حل این معضل چه اقدامی انجام دادید؟
ما یک درگیری داشتیم با کشتی که باعث خیر شد و زمین دوهزارمتریمان تبدیل شد به دو زمین کنار آکادمی فوتبال که آنها را در اختیار داریم. نقشههایی هم در خصوص کمپ تیمهای ملیمان داریم. ضمن اینکه تنها یک سالن اختصاصی جوابگوی نیازهای بسکتبال نیست. خانمهای ما یک مجموعه جدا میخواهند. خداراشکر نقشههایش آماده است و دنبال تهیه بودجه آن هستیم.