صفحات
شماره هشت هزار و چهارصد و هشتاد و هفت - ۲۶ خرداد ۱۴۰۳
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و چهارصد و هشتاد و هفت - ۲۶ خرداد ۱۴۰۳ - صفحه ۱۱

با حضور جمعی از اندیشمندان، الگوی سیاست ورزی شهید آیت الله رئیسی بررسی شد

بایسته‌های گفتمانی دولت فردا

دولت فردا و بایسته‌های سیاسی-گفتمانی‌اش که می‌تواند جهتگیری فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی کشور را در 4 سال آینده مشخص کند، موضوعی بود که در نشست «دولت فردا و الگوی سیاست‌ورزی شهید آیت‌الله رئیسی» در محل پژوهشکده تبلیغ و مطالعات‌اسلامی باقر‌العلوم(ع) مورد تأمل اهالی فکر و اندیشه قرار گرفت. آنان در این هم‌اندیشی بر مؤلفه‌هایی تأکید گذاشتند که می‌تواند دولت چهاردهم را به یک دولت مقتدر و کارآمد بدل کند و در این بین به دستاوردهای دولت شهید آیت‌الله رئیسی اشاره کردندکه اگر در دولت فردا امتداد یابد می‌تواند برای کشور افق‌گشا شود.

مهرانه صبری
خبرنگار

توجه به فرهنگ سیاسی
«فرهنگ سیاسی در جمهوری اسلامی» محل تأمل حمید ابدی، مدیر دفتر مطالعات پیشرفت اندیشکده معنا، قرار گرفت. او برای تبیین بحثش به این تاریخچه اشاره کرد که فرهنگ سیاسی خاصی که در دولت سازندگی و در دهه هفتاد شکل گرفت بتدریج به «نظام سیاسی» ما بدل شد، چنانکه حتی بعدها «زمین سیاست» را ساخت. به تبع این نظام سیاسی، منطقی بر سیاست‌ورزی کشور حاکم شد که حتی موازنه نیروهای سیاسی هم بر همین مدار چرخید و بر اساس همین منطق بود که اغلب مسائل اساسی کشور، یا به حاشیه رانده شده یا به آینده حواله داده می‌شد. هرچند که در برهه‌هایی سعی کردیم از این فرهنگ سیاسی عبور کنیم، اما ردپای آن همواره در زمین سیاست ما وجود داشت.
شهادت سردار قاسم سلیمانی، با آن جمله معروف در وصیت‌نامه‌شان که «جمهوری اسلامی حرم است» افق جدیدی را برای ما در عالم سیاست گشود. این جمله، طلیعه یک «فرهنگ سیاسی جدید» در جمهوری اسلامی شد. شهید آیت‌الله رئیسی ردای این «فرهنگ سیاسی جدید» را برتن کرد و آن را در دولتش تعین بخشید و زمین سیاست و فرهنگ سیاسی در جمهوری اسلامی را متحول کرد.
سید حسن نصرالله در سخنرانی خود به مناسبت شهادت آیت‌الله رئیسی گفت: «ما در مقام نبوت الگو داشتیم، در مقام امامت الگو داشتیم، در سطح رهبران بالادستی اسوه داشتیم، اما در مقام دولت و اداره دولت اسوه نداشتیم و چشم‌انتظارش بودیم؛ آقای رئیسی برای ما در مقام اداره دولت و در مقام ریاست‌جمهوری الگویی آورد که ما را از یک فرهنگ سیاسی متزلزل، عبور داد.» با توجه به اینها، می‌توان گفت دولت آینده با این فرهنگ سیاسی جدید می‌تواند بر مدار درست سیاست‌ورزی قرار گیرد.
 
حکمرانی بر مدار «وحدت»
علی مؤمن، جامعه‌شناس «لزوم حفظ وحدت در جامعه» را محل بحث خود قرار داد و به الگوی کارآمدی که شهید آیت‌الله رئیسی در دولت خود برای ایجاد وحدت در جامعه به کار گرفت، تأمل گذاشت و گفت: انقلاب اسلامی یک موقعیت ‌تاریخی جدید در جامعه ایران به وجود آورد و با متحول کردن قلوب، انسانی جدید و جامعه جدید با ماهیت وحدتی متفاوت خلق کرد. در این وضعیت تاریخی جدید، رابطه «جامعه» و «دولت» متحول شد و وحدتی میان «فرد»، «جامعه» و «دولت» ذیل انقلاب اسلامی شکل گرفت که چنین وحدتی در دانش‌ علوم ‌اجتماعی تعریف نشده و خارج از نظریه‌های موجود جامعه‌شناسی بود. جنس، موقعیت و نحوه عملکرد این وحدت، متفاوت با وحدت‌هایی است که با محوریت کاریزما، منابع، تبلیغات و... در علوم اجتماعی بیان می‌شود.
وحدتی که در جامعه ایرانی ذیل انقلاب اسلامی شکل گرفت، ارتباط انسان ایرانی با حقیقت و توحید را شکل داد که بشدت وجوه «اجتماعی» و «سیاسی» دارد. شهید آیت‌الله رئیسی و دولتش فهم دانشی خوبی از این وحدت داشتند و می‌دانستند که این وحدت طبق چه قواعدی شکل می‌گیرد و چگونه کار می‌کند. بنابراین اگر بتوانیم منطق و الگوی آن را در دولت شهید آیت‌الله رئیسی استخراج کنیم یک پارادایم خوب برای فکر و حرکت «دولت فردا» خواهیم داشت.
 
فرهنگ خدمت
حمید ساجدیان، دبیر کارگروه حکمرانی اسلامی مدرسه عالی شهید بهشتی، «الگوی اداره دولت» را مورد توجه قرار داد و برای تبیین بحث خود به الگوی مدیریت در سازمان‌های هرمی اشاره کرد و گفت: چنین سازمان‌هایی بر پایه اعمال قدرت و خط فرمان حرکت می‌کنند و دستورات و بخشنامه‌ها هستند که تحرک سازمانی می‌آفرینند. چنین سازمان‌هایی علاوه بر اینکه به لحاظ اقتصادی بسیار گران اداره می‌شوند، به لحاظ فرهنگی هم دچار آسیب‌های جدی هستند؛ حاکم شدن فرهنگ کارمندی و کند شدن رشد افراد از جمله این آسیب‌هاست. گاهی کارآمدی یک سیستم و یک دولت‌ را در برهم زدن این ساختار می‌توان جست‌وجو کرد. جمهوری اسلامی توانست در این ساختار تحولی ایجاد کند و شهید آیت‌الله رئیسی، توانست در این زمینه یک الگو بسازد. ایشان و دولتش با کار بهینه و جهادی و با خستگی‌ناپذیری و مجاهدت و تحرک بسیار، آسیب‌های ساختارهای هرمی را جبران کردند. دولت آینده هم اگر با دو ابزار راهبردی «فرهنگ خدمت» و «فرهنگ ایمان» مسیر حکمرانی را طی کند از پیچ‌های تند حکمرانی به سلامت عبور خواهد کرد.
 
دولت در افق ولایت
«حکمرانی بر مدار ولایت فقیه» اصل مورد تأکید حمزه وطن‌فدا، پژوهشگر مؤسسه فتوت بود. او گفت: رسیدن به این سطح از حکمرانی با لحاظ کردن «الله»، «رسول‌الله»، «ولی‌‌فقیه»، «نخبگی ولایی» و «مردم» در یک سلسله مراتب محقق می‌شود و ولایت مردم و مردم‌سالاری، افق نهایی خواهد بود. همان‌طور که «ولی‌فقیه» در فاصله بین ولایت معصوم تا ولایت مردم قرار می‌گیرد، «دولت ولایی» و «دولت در افق ولایت» هم فاصله ولی‌فقیه تا ولایت مردم را دربر می‌گیرد. اسلامی بودن نظام و انقلاب ما هم به این معناست که ردای حاکمیت به دوش فقیه نشسته است و در این چهارچوب معنایی است که می‌گوییم انقلاب ما اسلامی شد. انتظار جامعه این است که این راه در میدان سیاست و دولت فردا، پایدار بماند.
 
حکمرانی در پرتو «سیاست دینی»
مجتبی کاظمی، پژوهشگر علوم‌سیاسی به «سیاست دینی» و لزومش برای حکمرانی اشاره کرد و گفت: دولت چهاردهم اگر بتواند در این پرتو حرکت کند در حل مسائل کشور توانمندتر ظاهر خواهد شد. او برای توضیح بحثش به سیاست دینی آیت‌الله شهید رئیسی ارجاع داد و گفت: مقام معظم رهبری تعبیری درباره شهید رئیسی با این مضمون دارند که «هیچ طرحی را به جای دیگر نمی‌سپرد»؛ یعنی خود زیر بار مسائل کشور می‌رفت که این مشی حکمرانی او برخاسته از سیاست دینی ایشان بود. همان‌طور که حضرت امام خمینی(ره) وجهی از سیاست دینی را بنیان گذاشت و مقام معظم رهبری، تفصیل آن بنیان‌ها را در کشور جاری کردند، آیت‌الله شهید رئیسی هم آن سیاست دینی را به عرصه عمل آوردند و با مشی مدیریتی خود توانستند آن الگو را عملیاتی کنند که این الگو برای ساخت «دولت فردا» هم می‌تواند افق‌گشا شود.
 
سیاست مبتنی بر تقوا
مجتبی عرب، رئیس بنیاد نهضت به «سیاست توحیدی» و لزوم آن برای افق سیاسی آینده ما اشاره کرد و گفت: سیاست مبتنی بر تقوا و سیاستی که مبتنی بر رضایت الهی باشد در سایه «سیاست توحیدی» محقق می‌شود. ترجیح دادن «رضایت مردم» به «رضایت خواص» از اصول چنین سیاست‌ورزی است. آیت‌الله شهید رئیسی، نفع مردم را به عنوان معیار تشخیص رضایت الهی وارد معادلات سیاسی و اصول سیاست‌ورزی خود کرد و از این روست که معتقدیم «سیاست توحیدی» اگر مورد توجه دولتمردان آینده ما باشد حفظ منافع جامعه را در پی خواهد داشت.
«سیاست‌ تمیز» سیاستی است که قدرت را به عنوان وسیله‌ای برای پیشبرد اهداف الهی می‌خواهد و چنین سیاستی است که افق شهادت را می‌گشاید. سیاست‌ورزی توحیدی دو گواه محکم دارد؛ یکی حضور مردم و دیگری شهادت که می‌توانند گواهی بر صدق سیاست الهی و توحیدی باشند.

 

جستجو
آرشیو تاریخی