معصومه غفاری
خبرنگار

جناب دکتر ردادی، این روزها با ادبیاتی مغرضانه و از طیف فکری خاصی می‌شنویم که دانشجویان مورد حمایت انقلاب اسلامی ایران، بسیار با استانداردهای اسلامی فاصله دارند، پس چطور مخاطب مقام معظم رهبری قرار می‌گیرند. پاسخ شما به این گروه از تحلیلگران چیست؟
در اسلام فطرت و وجدان بیدار افراد مورد خطاب قرار می‌گیرد. مخاطب مقام معظم رهبری هم «وجدان‌های بیداری» است که حاضرند برای مبارزه با ظلم صهیونیست‌ها هزینه بدهند. حال این وجدان‌های بیدار ممکن است با هرعقیده و پوششی، ظاهر شوند که با فرهنگ محیط زندگی آنان تناسب دارد.
خداوند در قرآن کریم و در آیه 64 سوره آل‌عمران می‌فرماید: «ای اهل کتاب، بیایید از آن کلمه حق که میان ما و شما یکسان است پیروی کنیم که بجز خدای یکتا را نپرستیم و چیزی را با او شریک قرار ندهیم و برخی، برخی را به جای خدا به ربوبیت تعظیم نکنیم...» خداوند در این آیه خطاب به اهل کتاب می‌گوید که اگر مسلمان هم نیستید، لااقل به آنچه میان ما و شما یکسان است، عمل کنیم. آن چیزی که خداوند میان مسلمانان و اهل کتاب مشترک می‌داند این است که هیچ‌کس بر دیگری خدایی نکند و به دنبال سلطه بر دیگران نباشد؛ یعنی ظلم‌ستیزی و دفاع از مظلوم «اصل مشترک» میان ما و اهل کتاب است. افرادی هم که در دانشگاه‌های امریکا مشغول دفاع از فلسطین و مبارزه با جنایت صهیونیست‌ها هستند، قاعدتاً استانداردهای اعتقادی و پوششی ما مسلمانان را ندارند، اما در ظلم‌ستیزی و مبارزه با سلطه‌گری با ما اشتراک نظر دارند. از همین‌رو است که نامه مقام معظم رهبری به دانشجویان امریکا و جهان، فارغ از ظواهر وعقاید آنان، پایه و مبنای قرآنی دارد و به واسطه ظلم‌ستیزی، با ما نقاط مشترک بسیاری پیدا می‌کنند.
حضرت امام خمینی(ره) هم تنها اتحاد مسلمانان را مدنظر نداشتند و همواره بر تشکیل «جبهه جهانی مستضعفین» تأکید داشتند...
بله درست است؛ آنچه ما اکنون شاهد هستیم یک گام بلند در جهت تحقق آرزوی حضرت امام(ره) در مسیر تشکیل «جبهه جهانی مستضعفین» است. آنچه حضرت امام(ره) در جاهای مختلف بر آن تأکید دارند صرفاً همکاری میان مسلمانان نیست بلکه فراتر از آن، تشکیل «جبهه جهانی مستضعفین» فارغ از عقاید و ادیان و ظواهر است که توسط وجدان‌های بیدار علیه ظلم و استکبار جهانی قدعلم می‌کنند؛ اتفاقی که در حال حاضر در غرب و جهان در مبارزه با رژیم صهیونیستی و دولت‌های غربی حامی صهیونیست در حال رخ دادن است. به این اعتبار می‌توان گفت نامه مقام معظم رهبری، هم مبنای قرآنی دارد و هم منطبق با اندیشه انقلاب اسلامی است.
 ایشان به جوانان امریکایی توصیه کردند که قرآن بخوانند و آنان را به «معرفت قرآنی» ارجاع می‌دهند. چرا مقام معظم رهبری برای جوان غربی چنین نکته‌ای را طرح می‌کنند؟
مقام معظم رهبری در نامه‌ خود خطاب به جوانان امریکایی حامی فلسطین، از آنان می‌خواهد که قرآن بخوانند؛ چراکه اولاً اسلام آن چیزی نیست که غرب و صهیونیست‌ها به دروغ ارائه داده‌اند. اسلام واقعی همانی است که در جبهه مقاومت و در راستای مبارزه با ابرقدرت‌ها ظهور یافته است. بنابراین جوانان غربی با خواندن قرآن اول از همه اسلام واقعی را خواهند شناخت و در گام دوم مرز حق و باطل و مرز ظالم و مظلوم را بهتر خواهند شناخت و راه مقابله با ظلم برای آنان مشخص‌تر خواهد شد.
 مقام معظم رهبری می‌فرمایند «تاریخ در حال ورق خوردن است»، چه شواهدی مبنی بر این تغییر تاریخی در نظام بین‌الملل وجود دارد؟
می‌توان گفت که سه عامل زمینه‌ساز تولد «غرب آسیای جدید» شده است؛ نخست چندپارگی و اختلاف‌نظری که در رژیم صهیونیستی ایجاد شده است. دوم، جبهه مقاومت گسترده‌تر شده و به لحاظ کمیت و کیفیت و توان نظامی قدرت بیشتر یافته است. سوم اینکه مردم جهان، بویژه غرب متوجه ظلم صهیونیست‌ها شده‌اند.
همواره نقاط عطفی در تاریخ جهان وجود دارد که باعث تغییر مسیر تاریخ می‌شود و در همین نقاط عطف تاریخی است که ما با فضای جدیدی مواجه می‌شویم. در یکی از همین نقاط عطف تاریخ، رژیم صهیونیستی اعلام ظهور کرد؛ بعد از جنگ جهانی دوم، صهیونیست‌ها از یک فرصت تاریخی استفاده کردند و با بهره بردن از عذاب وجدانی که در غرب به دلیل رفتار هیتلر با یهودی‌ها وجود داشت، رژیم صهیونیستی را در سرزمین‌های اشغالی شکل دادند.
به فرموده مقام معظم رهبری، در حال حاضر تاریخ در حال ورق خوردن است و جهان آبستن یک رخداد تازه است.
 چه عاملی یا چه کسانی قرار است این تغییر تاریخ را رقم بزنند؟
مخاطب رهبر معظم انقلاب «وجدان‌های بیداری» است که به ظلم گسترده صهیونیست‌ها و نسل‌کشی آنان آگاه شده‌اند. بنابراین نه فقط جوانان مسلمان غرب، بلکه تمام افراد غیرمسلمانی که به ظلم و جنایت صهیونیست‌ها معترض هستند، مخاطب نامه ایشان به شمار می‌روند.
 از نگاه ایشان، بیداری افکار عمومی جهان چه رهاوردی برای نظام بین‌الملل و تغییر موازنه قدرت در جهان خواهد داشت؟
رهبر معظم انقلاب در نامه خود با زبانی ساده و صریح یادآوری می‌کنند که در سرزمین فلسطین مردم کهنی وجود داشتند که با حمایت قدرت‌های بزرگ استعماری به زور از سرزمین خود رانده شده یا کشته شدند تا عده‌ای از مهاجران ثروتمند و صهیونیست غربی بتوانند در آن سرزمین‌های اشغالی ساکن شوند و دولتی استعماری را تشکیل دهند.
تا به امروز این روایت باعث ادامه حیات رژیم صهیونیستی شده است، اما همزمان با تغییر این داستان و شکل‌گیری فهم جدید از رخدادهای فلسطین، در نظام بین‌الملل هم تغییر موازنه قدرتی در حال شکل گرفتن است.
 از یک سو، «جبهه مقاومت» متشکل از ایران، سوریه، لبنان، یمن و... در حال تقویت است و از سوی دیگر، در داخل رژیم صهیونیستی تعارض‌هایی به وجود آمده که موجودیت این رژیم را با چالش‌هایی جدی مواجه کرده است.
رژیم صهیونیستی کاملاً متکی به حمایت مادی، سیاسی و اقتصادی قدرت‌های بزرگ جهانی است. بنابراین اگر این حمایت‌ها از او دریغ شود تضعیف و نابود می‌شود. اکنون دولت‌های غربی با اعتراض‌های گسترده شهروندان خود مواجه هستند که دست از حمایت از رژیم صهیونیستی بردارند.
 در این وضعیت، هر نوع کمکی به این رژیم برای دولت‌های غربی دارای هزینه است. اگر این اعتراض‌ها مؤثر واقع شوند و حمایت از رژیم صهیونیستی کاهش پیدا کند، این رژیم به سمت تضعیف و نابودی خواهد رفت.
این همان هدف مهمی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی از نگارش این نامه دنبال می‌کنند.

بــــرش

مقام معظم رهبری در نامه‌ خود خطاب به جوانان امریکایی حامی فلسطین، از آنان می‌خواهد که قرآن بخوانند؛ چراکه اولاً اسلام آن چیزی نیست که غرب و صهیونیست‌ها به دروغ ارائه داده‌اند. اسلام واقعی همانی است که در جبهه مقاومت و در راستای مبارزه با ابرقدرت‌ها ظهور یافته است. بنابراین جوانان غربی با خواندن قرآن اول از همه اسلام واقعی را خواهند شناخت و در گام دوم مرز حق و باطل و مرز ظالم و مظلوم را بهتر خواهند شناخت و راه مقابله با ظلم برای آنان مشخص‌تر خواهد شد.