«شأن مردم و جایگاه عدالت» در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(ره)
از عدالت سیاسی تا عدالت ساختاری
سازه پیشرو و پویایی که حضرت امام(ره) برای تحقق عدالت در جامعه اسلامی طراحی کرد
حضور و نقشآفرینی «مردم» در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی که مورد تأکید اندیشه اسلامی است در نظام جمهوری اسلامی به تحقق رسید. قبل از انقلاب، مردم در جامعه و ساختار سیاسی جایگاه قابل اعتنایی نداشتند اما حضرت امام خمینی(ره) نظام جمهوری اسلامی را مبتنی بر اندیشه سیاسی اسلام و نظام ولایتفقیه تأسیس کرد و تلاش کرد تا مردم در این نظام، حضوری همهجانبه داشته باشند و خود ایشان هم بهعنوان رهبر انقلاب اسلامی، مردم را به مشارکت سیاسی و اجتماعی دعوت و ترغیب میکرد. حضور پررنگ مردم در جمهوری اسلامی ماحصل ساختاری است که حضرت امام خمینی(ره) طراحی کرد که ویژگیها و اهمیت این «ساختارسازی» موضوع این گفتار ماست.
دکتر سیدکاظم سیدباقری
مدیر گروه سیاست پژوهشکده نظامهای اسلامی
ادبیات عدالت در نظام اسلامی
حضرت امام خمینی(ره) در پیامی که به مناسبت همهپرسی نظام جمهوری اسلامی در 12 فروردین سال 1358 صادر کردند، فرمودند: «من در این روز مبارک، روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهوریاسلامی را اعلام میکنم» وقتی حضرت امام(ره) روز استقرار جمهوری اسلامی را «روز امامت امت» میخوانند، این عبارت گویای شأن و منزلت مردم در منظومه فکری ایشان است.
«اجرایی کردن عدالت در جامعه اسلامی» گرانیگاه اصلی اندیشه سیاسی اسلام است که با حضور و مشارکت مردم عملیاتی میشود و حضرت امام خمینی(ره) با تأسیس نظام جمهوری اسلامی بر این مشی حرکت کردند. قبل از انقلاب اسلامی قدرت در ساختاری هرمی سامان مییافت اما حضرت امام خمینی(ره) با ساختاری که بنیان گذاشتند قدرت را در جامعه منتشر کردند چنانکه قدرت از «کیستی قدرت» به «چگونگی قدرت» منتقل شد و همین امر ادبیات عدالت در نظام اسلامی را متفاوت کرده است.
ساختارمند کردن عدالت
حضرت امام خمینی(ره) نقش و جایگاه «ساختار» را در بحث عدالت تبیین میکنند و اینچنین عدالت را ساختارمند میکنند. ایشان در عین التزام به عدالت فردی و عدالت اجتماعی بر «عدالت ساختاری» تأکید میگذارند. آنچه در عدالت ساختاری نقش محوری دارد نه فرد «حاکم» و خواست او، بلکه «ساختاری» است که روند امور را به سمت عدالت هدایت میکند. وقتی قدرت از «پادشاهی» به «جمهوری» تغییر میکند در واقع بستری فراهم میشود تا مردم به حقوق شایسته و حق شهروندی خود برسند و اهمیت ساختار در اینجا بیشتر نمایان میشود.
چنین ساختارسازی را مرحوم نائینی در نظام مشروطه سلطنتی هم دنبال کرد. او معتقد بود حال که نمیتوانیم نظام شاهنشاهی را بهطور کامل عوض کنیم حداقل باید قدرتش را محدود و مشروط کنیم تا درصدی از عدالت و حقوق مردم تأمین شود. ویژگی نظریه مشروطه همین است که ساختاری ایجاد میکند که در آن، شاه دیگر قدرت مطلق نیست و شخص شاه هم باید قوانین را رعایت کند و قوانین باید در مجلس تصویب شود و مردم به آن رأی دهند.
ساختاری که حضرت امام خمینی(ره) طراحی کرد باعث انتقال قدرت به جامعه شد. وقتی در پاریس از حضرت امام خمینی(ره) میپرسند که نظام جمهوری اسلامی چگونه نظامی است، میفرمایند: «جمهوری» به همان معنایی است که در همه دنیا به کار میرود که انتظار میرود مردم در همه امور جامعه نقش داشته باشند و مردم حق رأی و حق نظر و حق نقد و حق تعیین سرنوشت پیدا کنند. حضرت امام خمینی(ره) با بنیانگذاری نظام جمهوری اسلامی همه اینها را برای مردم به رسمیت میشناسند.
اهمیت عدالت سیاسی
در منشور فکری حضرت امامخمینی(ره) «عدالت سیاسی» با فراگیر شدن حقوق مردم در جامعه اسلامی محقق میشود. وقتی افراد به حقوق شایسته و بایسته خود دسترسی پیدا کنند و آزادی، حق نقد و حق تعیین سرنوشت در عرصه سیاست به آنان داده شود در واقع معیارهای عدالت سیاسی فضایی برای تحقق و ظهور پیدا میکند.
اینجا «حق بودن» موضوع بحث نیست بلکه «حق داشتن» مورد تأکید است؛ افراد و جامعه و شهروندان، دارای حق، امتیاز و موقعیت ممتازی هستند که باید آن را از مسئولان و کارگزاران خود مطالبه کنند. این همان «عدالت ساختاری» است که حضرت امام خمینی(ره) شالوده حرکت نظام سیاسی را بر مبنای آن گذاشتند و به همین دلیل است که همه امور در نظام جمهوری اسلامی به انتخاب مردم وابسته است حتی انتخاب رهبر؛ ولو اینکه با واسطه باشد. به همین دلیل است که در نظام جمهوری اسلامی شوراهای گوناگون سیاسی و نظارتی نقشی عمده دارند. در واقع شاهکلید عدالت سیاسی «نظارت» است.
امانتی در دست کارگزاران نظام
با اینکه حضرت امام خمینی(ره) بر عدالت فردی و عدالت فقهی تأکید ویژه داشتند اما عملاً در طراحی نظام سیاسی به سمتی میروند که ساختاری بنیان گذاشته شود و ساختار جامعه اسلامی به سمت «عدالت سیاسی» برود تا احقاق حقوق شهروندان فراهم شود. این مقدمات صورت گرفت تا ما به فرایندی برای شایستهپروری و شایستهسالاری برای تحقق عدالت سیاسی برسیم. بنابراین یکی از معیارهای عدالت سیاسی «شایستهسالاری» است که در اندیشه سیاسی-اجتماعی حضرت امام خمینی(ره) جایگاه ویژهای دارد.
حضرت امام خمینی(ره) از کارگزاران نظام اسلامی بهعنوان «امانتداران این نظام» یاد میکند. بنابراین قدرت را امانتی در دست کارگزاران نظام میدانند که باید به نسل آینده واگذار شود: «من کراراً به آقایان عرض کردهام و حالا هم باز تکرار میکنم که خدمتگزار باشید به این ملتی که آن دستهای خیانتکار را قطع کرد و این امانت را به شما سپرد. شما الان امانت بزرگی از دست این ملت تحویل گرفتید و مقتضای امانتداری این است که آن را بهطور شایسته حفظ کنید و بهطور شایسته به نسل آینده و دولتهای آینده تحویل دهید تا مادامی که اینطور باشید ملت پشت شماست و تا مادامی که ملت همراه شما باشد هیچ آسیبی به شما و کشور نمیرسد.» با این سازه پیشرو و پویایی که حضرت امام خمینی(ره) طراحی کردند به سمت اهداف متعالی حرکت خواهیم کرد که «عدالت ساختاری» یکی از متعالیترین آنهاست.
مکتوب حاضر متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی دکتر سیدکاظم سیدباقری با عنوان «بازخوانی اندیشه سیاسی-اجتماعی حضرت امام خمینی(ره)» است که در محل پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و به همت انجمن مطالعات سیاسی حوزه ارائه شده است.
بــــرش
امانت بزرگی که از ملت تحویل گرفتید
حضرت امام خمینی(ره) از کارگزاران نظام اسلامی بهعنوان «امانتداران نظام» یاد میکند. بنابراین قدرت را امانتی در دست کارگزاران نظام میدانند که باید به دیگران واگذار شود: «من کراراً به آقایان عرض کردهام و حالا هم باز تکرار میکنم که خدمتگزار باشید به این ملتی که آن دستهای خیانتکار را قطع کرد و این امانت را به شما سپرد. شما الان امانت بزرگی از دست این ملت تحویل گرفتید و مقتضای امانتداری این است که آن را بهطور شایسته حفظ کنید و بهطور شایسته به نسل آینده و دولتهای آینده تحویل دهید تا مادامی که اینطور باشید ملت پشت شماست و تا مادامی که ملت همراه شما باشد هیچ آسیبی به شما و کشور نمیرسد.»