یادداشت 4
گفتوگو با امیرعبداللهیان شب پیش از شهادت ایشان
عباس موسوی
سفیر پیشین ایران در باکو
شروع دولت سیزدهم و آغاز وزارت آقای امیرعبداللهیان با تنش در روابط بین دو کشور ایران و آذربایجان همراه شد. موضوع اختلافی درباره عبور کامیونهای ایرانی از بخش خصوصی به مناطق اشغال شده بود که مورد اعتراض باکو قرارگرفته بود و تا زمانی که موضوع مدیریت شود، تبدیل به تنش شد.
دولت آقای رئیسی تازه بر سر کار آمده بود و آقای امیرعبداللهیان هم تازه به مقام وزارت رسیده بودند. با توجه به تمرکز دولت سیزدهم بر سیاست همسایگی، دغدغه اصلی آقای وزیر حوزه قفقاز و رابطه جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان بود. بویژه اینکه بیش از یک سال از جنگ دوم قره باغ و تغییرات منطقه میگذشت. دولت جدید مایل بود که سیاست همسایگی خود را عملاً اجرا کرده و آن را گسترش دهد بنابراین تنش بر سر موضوع کامیونها میتوانست اوضاع را بحرانی کند اما آقای دکتر امیرعبداللهیان با پیگیری و تماسهای ویژه با وزیر خارجه جمهوری آذربایجان و همچنین برخی دیگر از مقامات این کشور مانع از تعمیق بحران شد.در نتیجه این اقدامات، روابط به حالت عادی برگشت اما سال بعد متأسفانه اتفاقات دیگری افتاد که اوج آن حمله مسلحانه یک فرد به سفارت آذربایجان در تهران بود که این اقدام شکاف عمیقی در روابط دو کشور از بهمن 1401 ایجاد کرد. شخص رئیس جمهور با رئیس جمهور آذربایجان تماس تلفنی گرفتند و آقای امیرعبداللهیان هم شخصاً وارد موضوع شدند و با وزیر خارجه این کشور 8 بار تماس گرفتند تا سوء تفاهمات برطرف شود.
من شب قبل از مراسم افتتاح سد در استان آذربایجان شرقی و حادثه بالگرد با آقای امیرعبداللهیان صحبت کردم. حتی پیامی برای ایشان گذاشتم و به شوخی از خودم به عنوان شهید یاد کردم و به وی گفتم که در مراسم افتتاحیه فردا، از شهدا یعنی من، با ذکر صلوات به نیکی یاد کنید. ایشان امیدوار بودند که بعد از دیدار دو رئیس جمهور و افتتاح سد «قیز قلعه سی»، روابط دو کشور وارد فاز جدیدی شود که انشاءالله به برکت خون این شهدا و همتی که داشتهاند اینگونه خواهد شد و دشمنان مشترک دو ملت و دو کشور مأیوس خواهند شد.