تاثیر ژئوپلیتیک انرژی بر تصمیم گیری های جهانی
علی حسنی
پژوهشگر روابط بین الملل
ژئوپلیتیک انرژی تأثیر جنبههای مختلف انرژی بر سیاستگذاری، تصمیمگیری، افزایش توانمندی و روابط گوناگون ملتها و دولتها را بررسی میکند. به دلیل واقعشدن کانونهای مصرف انرژی در جهان توسعهیافته، پیوند میان صنعت و انرژی اساس قدرت در آغاز هزاره سوم است. به همین دلیل، تسلط بر کانونهای اصلی هیدروکربنها و مسیرهای انتقال آنها به ویژه، اساس بسیاری از کنشها در حوزه روابط بینالملل به شمار میرود.
مطالعه و ارزیابی نقش انرژی و تأثیر بُعدهای آن بر متغیرهایی چون سیاست، قدرت و ارتباطات پیچیده میان ملتها و دولتها در محدوده ژئوپلیتیک انرژی است. نفت و گاز به عنوان مهمترین انرژیهای فسیلی به واسطه داشتن امتیازی بالا در فهرست انرژی جهان، موقعیت مهمی را در روابط بینالمللی به خود اختصاص دادهاند. انرژی به عنوان متغیر ژئوپلیتیک، جایگاه ویژهای را در بازیهای قدرتهای نظامی جهانی باز کرده است و دسترسی به منابع انرژی برای همه سطحهای سلسله مراتب قدرت جهانی، اهمیت راهبردی دارد.
کنترل منابع انرژی برای استقلال و امنیت ملی همه کشورهای تولیدکننده و مصرفکننده آن اهمیت دارد. کشورهای تولیدکننده با تلاش برای کنترل و حفاظت پایدار از منابع حیاتی و درآمدزای خود، مایل به مشارکت فعال و عادلانه در روند رشد اقتصاد جهانی و استفاده بهینه از منابع آن برای توسعه اقتصادهای ملی و افزایش استانداردهای زندگی مردم به سوی رسیدن به منافع و هدفهای ملی خود هستند. در مقابل، کشورهای مصرفکننده نیز تمایل به تضمین جریان دریافت انرژی با پایینترین سطح قیمت و برقراری امنیت راهبردی و حملونقل آن به بازارهای هدف دارند.
امنیت عرضه انرژی و ثبات در قیمتها دو عامل اساسی برای رشد اقتصادی قوی در کشورهای صنعتی و در حال توسعه است. ژئوپلیتیک انرژی و وجود ذخایر انرژی در معدودی از کشورها، توازن بازار را به شکل قابل توجهی به سوی تولیدکنندگان جهت داده است. بنابراین خطر ژئوپلیتیکی در عرصه انرژی زمانی صورت میگیرد که تنشهای بینالمللی، درگیریهای محلی یا منطقهای، دورنمای نظام سیاسی و اقتصادی بینالمللی را از نظر انرژی تیره و تار نشان دهد. اختلالهای امنیت انرژی همواره موضوع اصلی مباحث ژئوپلیتیکی بودهاند و در طول تاریخ، تلاش برای دستیابی به منابع انرژی و امنیت کافی مسیرهای انتقال، نیازمند تدابیر نظامی، دیپلماتیک، تجاری و فنی بوده است.
ساختار ژئوپلیتیک انرژی در آسیای مرکزی
ویژگیهای ژئوپلیتیک انرژی و وضعیت ژئوپلیتیکی در آسیای مرکزی مشخص میکند که در ساختار انرژی آسیای مرکزی ما با الگوهای رقابت – همکاری روبهرو هستیم. در این ساختار پیچیده که زمینههای بازی (رقابت و همکاری) بین قدرتهای بزرگ را مشخص میکند، مبحث ژئوپلیتیک انرژی در مرکز آن قرار دارد. قدرتهای بزرگی مانند ایالات متحده، چین و روسیه کشورهای اصلی در بازی ژئوپلیتیک انرژی آسیای مرکزی هستند. اتحادیه اروپا، ایران، ترکیه، ژاپن، کره جنوبی و هند نیز در کانالهای مختلف در این زمینه حضور دارند از سوی دیگر در زنجیره ارزش و تولید در مبحث انرژی، کل توسعه صنعت انرژی، تولید و سیستمهای فرآوری، حوزههایی هستند که کشورهای آسیای مرکزی با یکدیگر در رقابت و همکاری هستند و این زمینهها و موضوعات و توجه به آنان، ژئوپلیتیک انرژی در آسیای مرکزی را شکل میدهد.
بنابراین، میتوان اهمیت آسیای مرکزی را در نظریههای ژئوپلیتیک ناشی از عوامل زیر دانست:
قرارگیری در قلب اوراسیا و قلمرو استراتژیک هارتلند
موقعیت جغرافیایی ویژه و نزدیکی به قدرتهای منطقهای و جهانی از جمله روسیه، چین، هند، پاکستان و ایران.
داشتن منابع سرشار نفت و گاز و مواد معدنی از جمله اورانیوم
ویژگیهای فرهنگی و تمدنی منطقه از جمله غالب بودن دین اسلام به عنوان دین مردمان منطقه و قرارگیری در هلال نوروز
ویژگیهای داخلی مانند بیثباتی سیاسی و دولتهای شکننده، قاچاق مواد مخدر، وجود افراطگرایی و رادیکالیسم، بحرانهای قومی و زیست محیطی.
منافع قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای
با توجه به نمودار بالا و بر اساس الگوهای جاری در فضای ژئوپلیتیک انرژی آسیای مرکزی بالاخص بعد از جنگ اوکراین که باعث قطع ارتباط روسیه با غرب شد و اینکه اروپا در پی متنوعسازی فروشندگان خود بر آمد و همچنین کلانپروژه کمربند – جاده چین و استراتژی و همچنین استراتژی «پیش به سوی غرب» چین باید سطح نفوذ هر یک از کشورها در ساختار ژئوپلیتیکی آسیای مرکزی سنجیده شود.