دولت سیزدهم، احیای اصل بازدارندگی و پایان مماشات سیاسی
علیرضا یوسفی
پژوهشگر حوزه مدیریت راهبردی
درخصوص وقوع جنگ تعاریف مختلفی در عرصه حقوق بینالملل شده است، ولی بهترین تعریف متعلق به مارک کوئینی استاد روابط بینالملل است که اشعار میدارد: «جنگ هنر سازمان دادن و بکارگرفتن نیروهاى مسلّح براى انجام مقصود است.» هرچند این تعریف بیانگر مقاصد اصلی در بروز جنگ نیست اما این معنا را به مخاطب ارائه میدهد که در جنگ باید از تمام ابزارهای ممکن برای اصل «بازدارندگی طرف مقابل» استفاده نمود. در فرهنگ و سنت ایرانی - اسلامی جنگ پدیدهای است که در حالت «اضطرار» رخ میدهد و مفهوم جنگ در دین اسلام با عنوان «جهاد» نام برده شده و یکی از فروع دهگانه دیانت است.
با این وصف در طول بیش از چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی ایران، دولت جمهوری اسلامی همواره از جنگ با کشورهای جهان بویژه با همسایگان پرهیز نموده است و جز یک مورد که به تحریک دولتهای غربی به مدت هشت سال جنگی بر کشور تحمیل شد در دیگر موارد حاکمیت جمهوری اسلامی ایران از جنگ پرهیز نموده است. اما این بدان معنا نیست که در فرآیند «اصل بازدارندگی» خود را آماده نگه ندارد؛ زیرا دشمنان بویژه رژیم صهیونیستی در طول سالیان گذشته بشدت به تسلیح و تقویت نظامی خود اقدام نموده است.
براساس گزارش مؤسسه تحقیقات بینالمللی صلح استکهلم، رژیم صهیونیستی دومین کشور در منطقه خاورمیانه از نظر هزینههای نظامی بعد از عربستان سعودی است. هزینه نظامی رژیم صهیونیستی با رشد 24 درصدی به 27 میلیارد و 500 میلیون دلار در سال 2023 میلادی رسید؛ در این حالت هیچ کشوری نمیتواند اطمینان داشته باشد که سایه امنیت و توسعه در منطقه پدیدار شود. رژیم صهیونیستی بارها این قدرت نظامی خود را به بوته آزمایش گذاشته و به صورت مستقیم و غیرمستقیم به حریم جمهوری اسلامی ایران تعدی نمود که متأسفانه در دولت گذشته با «مماشات سیاسی» و توصیف آنکه هر نوع پاسخی به این تعدیات باعث تخریب وجهه کشور و ضربه به آخرین بقایای «برجام» میشود، از پاسخ دادن امتناع کرد. این مماشات و سکوت معنادار نه تنها مشکل را حل نکرد بلکه باعث جسور شدن رژیم صهیونیستی شد؛ به نحوی که بعد از وقایع 15مهرماه 1402 که جنگ رسمی حماس و این رژیم آغاز شد، دولت اشغالگر وارد فاز تشدید تقابل با ایران گردید و به صورت علنی برخی مستشاران و مشاوران نظامی ایران را ترور نموده و به شهادت رساند. این عمل پیامی برای دولت ایران داشت که همانند گذشته به مماشات و سکوت سیاسی معنادار خود ادامه دهید. اما بعد از حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی در دمشق و شهادت 7 نفر از افسران ارشد سپاه پاسداران که مسلم بود از دیرباز رژیم صهیونیستی برای این حمله برنامهریزی نموده و با رصد اطلاعاتی دقیق سعی داشت به بالاترین شکل ممکن عملیات را موفق جلوه دهد، دیگر «دیپلماسی مماشات» جایز نبود و لازم بود همچنانکه مقام معظم رهبری در خطبههای نماز عید فطر فرمودند، تنبیه سختی برای این دشمن افسارگسیخته در نظر گرفته شود. در سحرگاه 26 فروردین ماه 1403 زمانی که موشکهای بالستیک و پهپادهای ایرانی به پایگاه هوایی نواتیم رژیم صهیونیستی که از مهمترین پایگاههای این رژیم در تربیت خلبانان اف 35، پایگاه جاسوسی بزرگ رژیم در منطقه و ستاد فرماندهان ارشد این رژیم است، اصابت کرد، هیمنه ببر پوشالی فرو ریخت و همگان بویژه قدرتهای حامی این رژیم متوجه شدند که این پاسخ، هم جواب آن همه مماشات سیاسی است و هم جواب گستاخی بیش از حد رژیم کودککش است. این پاسخ دندانشکن توانست «اصل بازدارندگی» را احیا نماید و نه تنها به وجاهت و قدرت نظامی ایران نمادی ملی-اسلامی و بینالمللی شکل دیگری داد بلکه باعث شد رژیم گستاخ اسرائیل از بعد از آن حمله تا حد زیادی تجاوزات خود بویژه به نیروها ومستشاران نظامی ایران در سایر کشورها را کاهش دهد. این به معنای قدرت و اقتداری است که ای کاش در برخی دولتهای گذشته اعمال میشد و تا این حد موجب گستاخی و قدرتطلبی رژیم صهیونیستی در خاورمیانه و بویژه در زورآزمایی با جمهوری اسلامی ایران نمیشد.