مواجهه خلاق با مفهوم روایت در یک جایزه ادبی
صفورا رستمینژاد
روزنامه نگار
روایت در گذشتههای دور محدود به حکایات و افسانهها و قصهها و در شکل خلاقانهتر آن اسطورهها بوده و در دوران معاصر نیز در قالبهای دیگر روایی چون داستان کوتاه به شیوه مدرن آن و رمان گسترش یافت.
اما مفهوم روایت امروزه محدود به قالبهای روایی چون قصه و رمان و انواع دیگر ادبیات داستانی نیست بلکه رویکردهای تازه و گستره وسیع و متنوعی پیدا کرده و نه تنها به سینما و تئاتر بلکه به هنرهای تجسمی هم تسری پیدا کرده است.
جدای از این، روایت کارکردهای مختلفی نیز پیدا کرده و از آن برای بیان اندیشهها و دیدگاههای سیاسی و اجتماعی و تلقیهای فکری بهرههای گوناگون میبرند.
از این رو، حکومتها و نهادهای سیاسی و سازمانهای اجتماعی هم توجه بسیار ویژهای به روایتپردازی در شکلهای نوین برای طرح مطالبات و پیش بردن طرحها و برنامههای خود دارند چون بسیاری ازاهداف خود را در قالب شکلهای روایی مختلف و متنوع دنبال میکنند.
در واقع، امروز جنگ، جنگ روایتهاست.
در این میان، ضرورت پرداخت به میراث کهن و داشتههای تمدنی و فرهنگی در قالب شکلهای روایی گوناگون جذاب و بهروز بسیار حائز اهمیت است. بازیابی و بازسازی هویت و میراث گذشته و دستیابی مطالباتی از این قبیل، مستلزم بازآفرینی اندیشه و هویت فکری است.
یکی از راههای عمده نیل به این مطالبه، بازآفرینی میراث فکری و هویتی است که عمدتاً در قصهها و افسانهها و اسطورهها و شعر و ادبیات متجلی است.
بازآفرینی و بازخوانی و بازسازی اندیشه و میراث کهن هر ملتی هم، مستلزم تکیه روی زبان و بیانی مبتنی بر اقتضائات نسل امروزین است.
در همین رابطه میتوان به حرکتی اشاره کرد که حوزه هنری اصفهان آغاز کرده و
درصدد برگزاری اولین دوره جایزه ملی داستان و بازآفرینی با هدف جریانسازی در مواجهه خلاق با داشتههای فرهنگی و هنری درخلق آثار داستانی مبتنی بر این داشتهها در بخشهای رمان، داستان کوتاه، داستان کوتاه کوتاه، طرح داستانی و جستارنویسی برآمده است.
جوایز نقدی متعدد و قابل توجهی هم برای برگزیدگان این بخشها در نظر گرفته است.
یکی دیگر از نقطهعطفهای این جریان، تلقی گردانندگان این جایزه از مفهوم و نوع بازآفرینی است که مبتنی بر کشف کنش آغازین از جانب هنرمند آگاه به آن است و در صورت عدم آگاهی هنرمند، از آن تلقی بازآفرینی ندارند.
این نوع و شکل بازآفرینی هم شامل بازآفرینی در عرصه پژوهش و خلق اثر میشود.
اثر شاهکار مدنظرشان نیز اثری مبتنی بر هویت ایرانی اسلامی و ملی است و لاغیر چرا که هویت را قلب روایت مدنظرشان میدانند و باید در کنش متبلور باشد.
یکی از نکات مورد توجه دیگرشان این است که اثر باید مبتنی بر تجربه زیسته نویسنده باشد و خرد جمعی هم در آن منعکس شده باشد.
دیگر اینکه چه بهتر که اثر مواجهه خلاقی با هنرهای دیگری از جمله موسیقی، معماری، هنرهای تجسمی چون نگارگری، آیینها و اسطورهها و افسانهها داشته باشد چرا که مفهومی از روایت مدنظرشان است که متناسب با اقتضائات و مسائل و بحرانها و تنشهای جهان امروز و پاسخ دهنده به هجمههای روایی دیگرانی باشد که در مقابله با هویت ملی اسلامی ایرانی هستند.
ناگفته نماند که این جایزه در دو بخش رقابتی و ترویجی برگزار میشود.
بخش رقابتی تا پایان تیر ادامه دارد و بنا به استقبال مخاطبان میتواند تمدید شود.
اختتامیه آن هم احتمالاً در پاییز ۱۴۰۳ در اصفهان خواهد بود. بخش ترویجی نیز شامل دو قسمت کارگاهی داستانی و علمی است.
کارگاههای داستانی در استانهای مختلفی برگزار و توسط یکی از نویسندگان مهم اداره میشوند و در آنها مخاطبان و هنرمندان با روشهای بازآفرینی آشنا میشوند.
کارگاههای علمی نیز در اصفهان زیر نظر دکتر علی عباسی، روایتشناس و نشانهشناس، برگزار میشوند و زمینه مطالعه و پژوهش پژوهشگران را ایجاد میکنند.
بخش حمایت از طرحهای داستانی هم، بخش ویژهای در راستای حمایت و تولید اثر است.