از رفتن خمس و نصرتی تا آمدن مطهری و گلمحمدی
تراکتور؛ تیم تغییرات پایانناپذیر
وصال روحانی
خبرنگار
هنوز هیچکس دقیق نمیداند چرا محمد نصرتی مربی تراکتور بعد از باخت سنگین چندی پیش این تیم مقابل ذوبآهن، آن طور اشک ریخت و از سمتش استعفا کرد اما بلافاصله بعد از رفتن پاکو خمس سرمربی اسپانیایی و ناراضی پرشورها، حاضر شد به باشگاه برگردد و سرمربی موقت آنها شود و با آمدن حمید مطهری حضورش دوباره کمرنگ شود. بازگشت نصرتی البته هیچ سودی برای او و سرخپوشان تبریزی نداشت، زیرا آنها در دیدار بعدیشان به نساجی هم باختند و فاصلهشان با صدر جدول بیشتر شد. به واقع، اثر مهم و عاجل این ناکامی این بود که سران تراکتور بیش از پیش مصمم شدند که یک سرمربی تازه بیاورند و به نصرتی دل نبندند. البته تغییرات مکرر کادرفنی تراکتور، نه تنها رویدادی تازه در سالهای مدیریت محمدرضا زنوزی مالک این باشگاه نیست و تراکتور در این سالها جز در یک مورد که به تونی اولیویرای پرتغالی و محبوب روی آورد، هرگز فصل را با همان مربی به پایان نرسانده که با او شروع کرده بود. اثر مهلک این همه تغییر، عوض شدن مکرر تاکتیک تیم بوده و تا بازیکنان با روشهای مورد اعتقاد یک مربی خو میگرفتند، زنوزی با دلیل یا بیدلیل او را کنار میگذاشت و مربی تازهای میآورد. به این ترتیب بازیکنان مجبور میشدند در کمترین زمان خود را با نظرات مربی جدید وفق بدهند و به گونهای بازی کنند که مربی تازه میخواست و با روشهای مربی قبلی در تعارض کامل قرار داشت. مذاکره هوشنگ نصیرزاده مدیرعامل تراکتور با یک مربی دیگر اسپانیایی و سپس رویکرد این مدیر به یحیی گلمحمدی و در نهایت فراخوانی حمید مطهری تا زمان آماده شدن گلمحمدی، شاید واکنش اولیه و اجباری پرشورها در قبال جدایی خمس به حساب آید اما جدیدترین مورد از همان تغییر دادنهای دائمی کادرفنی و ادامهدهنده روند بیثباتی در تراکتور به شمار میرود. تا وقتی این همه مربی میآیند و میروند و کمتر مربی این بخت را مییابد که یک کار ریشهای و ماندگار را نزد آنها پیریزی کند، افتخارات بزرگ از تراکتور دور و دورتر خواهد شد. این تیم البته در هفت سال گذشته دو بار جام حذفی ایران را برده اما هرگز قهرمان لیگ نشده و دلیل اصلی آن پی نریختن بنایی اصولی در این باشگاه بوده که برای کسب قهرمانی در لیگ نیازی حیاتی به آن وجود دارد. سرآمد آن اصول، منطقگرایی، ثبات در مسائل فنی و تاکتیکی و پرهیز اکید از تغییر مکرر مربیان و جابهجایی وسیع بازیکنان با کوچکترین بهانهها و بر پایه غیرمستدلترین رویدادها است. کارهای مضری که تراکتور استاد در انجام مکرر آنها است.