تذکر دوباره رهبر انقلاب به خیرخواهان امیدوار به امریکا
سخنان روز گذشته رهبر انقلاب پیرامون تحولات جاری در منطقه و در روند مواجهه با سیاست تقابلجویانه ایالات متحده، افق تازهای را پیش روی مسئولان و ناظران سیاست خارجی گشود. رهبرانقلاب به پایش رسالت میدان از یک سو و توصیه آن دسته از تحلیلگران و جریانهای سیاسی پرداختند که میخواهند طلیعههای نتایج رخداد تاریخی حمله نظامی مستقیم ایران علیه اسرائیل را در زمین مذاکره با امریکا مشاهده کنند. رهبری ابتدا به عادت مألوف خود نسبت به تبعات زیانبار نگاهی که متأسفانه در ذهن و ضمیر لایههایی از جریانهای سیاسی رخنه کرده، هشدار دادند.
برخی محافل سیاسی وقوع عملیات «وعده صادق» را یک نقطه عزیمت تاریخی برای آغاز فرایند تنشزدایی مناسبات تهران و واشنگتن میخوانند و آن را فرصتی قلمداد میکنند که زیر سایه بدست گرفتن نبض میدان از سوی ایران حاصل شده و امتیازات آن میتواند در سبد دیپلماسی کشور نقد شود. این همان نگاهی بود که در سیاست دولت پیشین، منافع کوتاهمدت سیاسی را چنان وسوسهانگیز میدید که آماده بود بدیهیترین اصول و راهبردیترین اقدامات را در یک روند متداول بده بستان دیپلماتیک نادیده بگیرد ولو اینکه مصداق بارز این گزاره باشد که «هدف وسیله را توجیه میکند».
یادآوری یک تجربه تاریخی
رهبری که در سخنان خود برخی افراد این گفتمان را با تسامح به واژه «خیرخواه» متّصف کردند، فرصت را مناسب دیدند تا یک تجربه تاریخی را مورد یادآوری قرار دهند؛ این واقعیت که خواستههای امریکا برای حل یک مشکل به طرح خواسته دیگر منجر میشود و برای این توقعات، پایانی قابل تصور نیست. این مهم اشارهای به روند پرفراز و فرود مناقشهای است که محافل غربی نزدیک به دو دهه، ذیل پروندهسازی درباره صنعت هستهای ایران کلید زدند و بعدها با وجود رویکردی که دولت یازدهم و دوازدهم با انگاره خوشبینانه «بستن با کدخدا» جستوجو میکرد، انواع دسیسهها را برای بحرانی نگاه داشتن مناسبات ایران به کار گرفتند؛ سیاستی که فارغ از آنچه در زمین مذاکرات با 1+5 میگذشت، ترویج ایرانهراسی را با تمام قدرت به کار گرفت و کوشید حذف نقش ایران در معادلات منطقهای و بینالمللی را به یک خواست عمومی تبدیل کند. خروج یکجانبه از برجام که تصور میشد امضای وزیر خارجه کشور خاطی، تضمینی بر اجرای آن است، افزودن بر شمار فهرست تحریمها تا دوبرابر، در کنار بازگشایی پروندههای مختومه در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و سوءتفسیر و برداشتهای هدفمند درباره پرونده موشکی ایران، هر یک وقایعی برآمده از سیاست تکمحوری «تمرکز بر غرب» بود که با وجود تحمیل هزینههای سنگین برای کشور در سالهای گذشته، همچنان از سوی برخی محافل، امکانی برای جبران در زمین دیپلماسی دارد آنهم در شرایطی که تداوم رویکرد ضدایرانی در تبلیغات سوءجهان غرب نسبت به اقدام تلافیجویانه ایران علیه اسرائیل در دفاع از امنیت سرزمینیاش نمایان شده است. این تبلیغات سعی دارد پاسخ مشروع دفاعی ایران به تجاوز یک دشمن خارجی را به عنوان یک تهدید در افکار عمومی جهان معرفی کند و پردهای بر سیاستهای بحرانساز تلآویو در روند ضدیت با ایران بیندازد.
اداره ماهرانه بحران
اما اداره ماهرانه بحرانسازیهای امنیتی محافل امریکایی – اسرائیلی با مانورهای بموقع و رویکرد تحولخواهانه سیاست خارجی دولت سیزدهم نشان داد ایران قادر است بر نیروهای بحرانساز فرافکن فائق آید. تدبیر، توان و مقاومت دولت سیدابراهیم رئیسی در شکلگیری نظریهای بازتاب پیدا کرد که او برای تبدیل کردن آن به یک الگوواره در روابط منطقه آسیا و خاورمیانه، اقداماتی جدی را در دستور کار قرار داد. این رویکرد چنان که در بستر ترمیم و تقویت رابطه با کشورهای عربی از جمله بازسازی رابطه با عربستان سعودی، ایجاد شبکه مناسبات راهبردی با قدرتهای بزرگ آسیایی و همچنین تنوعسازی پیوندهای اقتصادی با کشورهای پیرامونی دنبال شد، نقش تعیینکنندهای در کاهش یا تشدید فضای امنیتی پیرامونی کشور داشته و با پیگیری یک سازکار روشن و قابل اجرا برای کشور فرصت و امتیاز ایجاد کرده است.
پیگیری این مهم در شرایطی که ایالات متحده تا چندی پیش متصور بود با منزویسازی ایران و برونسپاری سیاست منطقهای خود به اسرائیل از طریق به اجرا در آوردن توافق «آبراهام» میتواند با آسودگی خیال منطقه را ترک گوید، فرصتی استثنایی فراهم کرده است تا دولت سیزدهم بتواند مهار قوایی که تخریب چهره ایران و در نتیجه داغ نگاه داشتن تنور ایرانهراسی را مأموریت خود تعریف کردهاند، ممکن کند و مانع از آن شود تا تفکرات یکسونگر و مطلقاندیش حامیان صفر و صدی مذاکره با غرب، بار دیگر در اشتباهی تاریخی فرو روند.