در کدام دولت سفره مردم کوچک شد؟

۱۱ میلیون ایرانی در دولت قبل زیر خط فقر رفتند

در حالی که تمام گزارش‌های مراجع داخلی و حتی جهانی از سقوط شاخص‌های مربوط به فقر و رفاه اجتماعی در دوره هشت ساله دولت‌های یازدهم و دوازدهم و بهبود این شاخص‌ها در دولت سیزدهم حکایت می‌کند، برخی از مسئولان دولت قبل با ادعای دلسوزی برای مردم از بلندشدن صدای خرد شدن استخوان مردم گفته‌اند. گویی فراموش کرده‌اند که آمارها سخن می‌گویند و نمی‌توان صدای آن را نادیده گرفت. گویی فراموش کرده‌اند که از دهه 1390 که 80 درصد آن به دوره فعالیت دولت‌های یازدهم و دوازدهم مربوط است به‌عنوان دهه از دست رفته اقتصاد ایران یاد می‌شود. اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور در دولت‌های یازدهم و دوازدهم با انتقاد از شرایط فعلی اعلام کرده است که «صدای شکسته شدن استخوان مردم به گوش می‌رسد. از سال ۹۷ تا الان مردم با تورم حدود ۴۰ درصد روبه‌رو هستند، الان تورم دی ماه نسبت به دی ماه سال قبل، ۴۳ و اندی درصد است و حتماً تا پایان سال هم بالاتر می‌رود. فرهنگی و کارمند ناراضی می‌شوند. حقوق کم می‌شود، کارگر ناراضی می‌شود، سفره مردم کوچک می‌شود. دومین موضوعی که خواهم گفت این است که مسأله معیشت مردم را جدی بگیرید. صدای شکسته شدن استخوان مردم به گوش می‌رسد.»
 
واقعیت چیست؟
جدای از سخنان مسئولان دولت قبل که عمدتاً رنگ و بوی سیاسی دارد، با نگاهی به آمارهای رسمی می‌توان گفته‌های آنها را راستی‌آزمایی کرد تا مشخص شود در چه دولتی سفره مردم کوچک شده و تعداد فقرا افزایش یافته است. هر چند به طور قطع دولتمردان سیزدهم نیز از شرایط امروز اقتصاد کشور که ریشه در ناکارآمدی و کژی‌های دهه قبل دارد؛ رضایت ندارند، اما به گواه آمار رسمی تلاش‌های دولت مردمی برای تغییر این شرایط و بازگرداندن قطار اقتصاد به ریل اصلی نتایج مثبت ملموسی به همراه داشته است. بررسی آمارها و گزارش‌ها نشان می‌دهد که فقر در دولت قبل تعداد زیادی از مردم را بلعیده و سایر شاخص‌های توزیع درآمد نیز سقوط  کرده است. حتی گزارش بانک جهانی نیز نشان می‌دهد فقر مطلق در ایران در دوره فعالیت دولت قبل سه برابر شده است. آمارهای منتشرشده از سوی بانک جهانی نشان می‌دهد جمعیت دارای فقر مطلق در ایران طی سال‌های فعالیت دولت قبل رشد قابل ملاحظه‌ای داشته است.
این نهاد بین‌المللی، فقر مطلق را بر پایه درآمد روزانه ۱.۹ دلار برای هر نفر (بر اساس شاخص برابری قدرت خرید به قیمت ثابت سال ۲۰۱۱) تعریف کرده و این رقم حداقل مبلغی است که یک نفر برای تأمین نیازهای ضروری زندگی خود به آن نیاز دارد. بر این اساس در سال ۲۰۱۳ (۱۳۹۲) و در آغاز فعالیت دولت یازدهم نسبت جمعیت دارای فقر مطلق به کل جمعیت در ایران ۰.۲ درصد بوده اما این رقم در سال ۲۰۱۹ (۱۳۹۸) که آخرین آمار منتشرشده از سوی بانک جهانی است به ۰.۶ درصد افزایش می‌یابد؛ یعنی در این سال که دومین سال فعالیت دولت دوازدهم بوده، فقر مطلق در ایران نسبت به ابتدای فعالیت دولت یازدهم سه برابر شده است.
در سال اول فعالیت دولت یازدهم فقر مطلق در ایران دو برابر شد. نسبت افراد دارای فقر مطلق به کل جمعیت ایران در سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) به ۰.۴ درصد رسید. این رقم در سال ۲۰۱۳ (۱۳۹۲) بالغ بر ۰.۲ درصد محاسبه شده بود. در سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ میزان فقر مطلق در ایران بدون تغییر و در سطح ۰.۴ درصد باقی می‌ماند. اما در سال ۲۰۱۸ نسبت افراد دارای فقر مطلق به کل جمعیت ایران به ۰.۵ درصد افزایش می‌یابد و این رقم در سال ۲۰۱۹ بالغ بر ۰.۶ درصد می‌شود.
رشد سه برابری فقر مطلق در ایران در دولت قبل در حالی است که شاهد کاهش شدید فقر مطلق در ایران طی سال‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۳ بوده‌ایم. در سال ۱۹۹۰ (۱۳۶۹) حدود ۶.۲ درصد جمعیت ایران با فقر مطلق مواجه بوده‌اند. این رقم در سال ۱۹۹۸ (۱۳۷۷) تقریباً نصف می‌شود و به ۲.۹ درصد کاهش می‌یابد. در سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۵) نیز با اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها نسبت افراد دارای فقر مطلق به کل جمعیت ایران تقریباً یک پنجم می‌شود و به ۰.۶ درصد می‌رسد. این رقم در سال ۲۰۱۳ به ۰.۲ درصد کاهش می‌یابد که کمترین رقم ثبت شده برای فقر مطلق در ایران در آمار بانک جهانی است.
 
۱۱ میلیون ایرانی در دولت قبل
زیر خط  فقر  رفتند
علاوه بر بانک جهانی، مرکز پژوهش‌های مجلس نیز در گزارشی به پدیده فقر مطلق در دهه گذشته پرداخته است. براساس این گزارش، نرخ فقر مطلق با روندی افزایشی از ۱۹.۴ درصد در سال ۱۳۹۰ به ۳۴.۴ درصد در سال ۱۴۰۰ رسیده است که البته عمده رشد فقر در دولت دوم روحانی محقق شد و طی این مدت بیش از ۱۱ میلیون نفر از جمعیت کشور به زیر خط فقر سقوط کرده‌اند.
برخلاف آنچه که توسط منتقدان دولت پررنگ شده، استارت افزایش فقر در جامعه از سال‌ 97 و زمانی زده شده است که روحانی سکان اداره کشور را برعهده داشت؛ طبق این گزارش، نرخ فقر از سال 1385 با 15 درصد روند فزاینده‌ای داشته و از سال 1397 به بعد به بالای 30 درصد رسیده است. بنابراین افزایش نرخ فقر در ایران از سال 1397 و زمانی که دولت روحانی سر کار بود، کلید خورد و بعد از آن هم ادامه یافت. طبق بررسی مرکز پژوهش‌های مجلس در حال حاضر بیش از یک سوم جمعیت کشور زیر خط فقر قرار دارند. اما نکته دیگر آنجاست که خانواده‌های بالای خط فقر هم فاصله چندانی با رفتن به زیر خط فقر ندارند و مدام به این منطقه نزدیک‌تر می‌شوند. نکته قابل توجه و تأمل این است که بیش از 11 میلیون نفر از جمعیت کشور زمانی به زیر خط فقر سقوط کردند که بارها به دولت روحانی هشدار داده می‌شد که کشور را معطل برجام نکند و با اتخاذ سیاست‌های مناسب و اصولی اقتصادی مانع از افزایش تورم و گرانی‌ها شود. اما روحانی در آن ایام حتی مشکلات آب خوردن مردم را هم به برجام و تحریم گره زده بود! نتایج این بررسی نشان می‌دهد که خط فقر متوسط کشوری در سال 1400 به طور سرانه یک میلیون و 680 هزار تومان بوده که این عدد برای یک خانوار چهار نفره برابر
4 میلیون و 500 هزار تومان خواهد بود. با این اعداد، نرخ فقر یعنی درصد جمعیت زیر خط فقر مطلق در کشور در سال 1400 برابر 30.4 درصد بوده است. بررسی مصارف خانوار در سال‌های گذشته نیز کاهش در رفاه خانوار را تأیید می‌کند. نگاهی به مصرف خوراک خانوار، سه اتفاق به طور همزمان را نشان می‌دهد: اول افزایش سهم خوراک از کل هزینه خانوار، دوم کاهش کل خوراک خانوار یعنی کاهش کالری دریافتی و سوم کاهش کیفیت کالری دریافتی خانوار. نکته مهم اینجاست که با افزایش قیمت مواد غذایی بخصوص از سال 1397 و کاهش درآمدهای خانوار ـ از آنجا که خوراک کالای ضروری است ـ خانوار مجبور شده تا سهم بیشتری از هزینه‌هایش را به خوراک اختصاص دهد؛ از این‌رو سهم خوراک از هزینه‌های خانوار از 29 درصد در سال 1396 به بیش از 32 درصد در سال 1400 رسیده است؛ همچنین همزمان خانوار نتوانسته همان سطح قبلی از خوراک را حفظ کند و میانگین کالری دریافتی از 2 هزار و 431 سرانه در روز در سال 1396 به 2هزار و 182 در سال 1400 رسیده است.
سهم مسکن از کل هزینه‌های خانوار به‌عنوان دیگر کالای ضروری نیز از 23 درصد در سال 1390 به 27 درصد در سال 1400 افزایش یافته است. بررسی‌های هزینه‌های غیرضرور خانوار نیز نشان از کاهش رفاه خانوار دارد. سهم آموزش از کل هزینه‌های خانوار در دهه 1390 بیش از 50 درصد کاهش یافته که می‌تواند خط افزایش فقر بین نسلی را داشته باشد.

 

بــــرش

کاهش فاصله غیرفقرا با خط فقر در دهه 90
بررسی نشان می‌دهد که دهه 1390 برای اقتصاد ایران، وضعیت مناسبی به لحاظ رشد اقتصادی و سایر متغیرهای اقتصاد کلان نداشت. یک دهه تورم‌های بالا به جز سال‌های 1396-1394 به همراه رشدهای اقتصادی پایین و منفی باعث شد تا در مجموع نرخ فقر از 19 درصد در سال 1390 به 30.4 درصد در سال 1400 برسد. از سوی دیگر فاصله غیرفقرا تا خط فقر نیز به طور مرتب در حال کاهش بوده است. حتی در سال‌های 1390 تا 1393 که نرخ فقر بیش از سال‌های 1394 تا 1396 بوده نیز فاصله غیرفقرا با خط فقر بیشتر بوده است. به عبارتی فقر در سال‌های اولیه مورد بررسی، بیشتر مختص گروه‌های بسیار پایین درآمدی بوده و گروه‌های بالاتر هنوز فاصله بیشتری با خط فقر داشته و از رفاه نسبی برخوردار بودند. اما یک دهه کاهش در درآمد سرانه باعث شده تا از سال 1397 به بعد فاصله غیرفقرا هم با خط فقر کمتر شود.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و چهل و پنج
 - شماره هشت هزار و چهارصد و چهل و پنج - ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۳