در حافظه موقت ذخیره شد...
اجیر کردن 2 قبرکن برای قتل همسر
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از 25 بهمن سال گذشته بهدنبال تماس زن جوانی با پلیس در رابطه با قتل زن همسایه در دستور کار پلیس قرار گرفت.
تحقیقات اولیه نشان میداد مقتول و همسرش با هم اختلاف داشته و صحبتهای ضدونقیض همسر مقتول این فرضیه را مطرح کرد که جنایت خانوادگی است. در ادامه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت دریافتند که همسر مقتول مدتی قبل در جستوجوی آدمکش بوده است.
در نهایت با کنار هم قرار دادن، مدارک و شواهد پلیسی مرد میانسال بازداشت شد و در نهایت راز قتل همسرش را برملا کرد: به خاطر مشکلاتی که با همسرم داشتم، دو آدمکش اجیر کردم تا او را به قتل برسانند. من تمام اموالم را در اختیارم همسرم قرار داده بودم و حتی یک وام هم برای او گرفته بودم و مجبور شدم اقساط وام را هم خودم پرداخت کنم؛ همسرم حتی حاضر نمیشد اموالی را که به نامش زده بودم، به من برگرداند. ما به خاطر اختلافاتی که داشتیم یک بار از هم جدا شدیم اما به خاطر بچههایمان دوباره ازدواج کردیم.با اعتراف مرد میانسال که کارمند بانک بود، هویت فردی که آدمکشها را به او معرفی کرده بود و همچنین دو آدمکش اجارهای برملا شد. در ادامه تحقیقات در عملیاتهای جداگانه هر سه متهم دستگیر شدند.یکی از متهمان گفت: «مدتی قبل به صورت غیرقانونی وارد ایران شدیم و بعد از آن در قبرستانها به عنوان قبرکن کار میکردیم. زمانی که با پیشنهاد چند صد میلیون تومانی دستمزد برای قتل مواجه شدیم بلافاصله قبول کردیم. قرار شد طلاهای مقتول و
100 میلیون تومان پول نقد را از شوهر وی برای این جنایت بگیریم. او عکس و مشخصات همسرش را به ما داد و روزی که همسرش در خانه تنها بود، به خانهاش رفتیم. اما نتوانستیم آدرس را پیدا کنیم بنابراین به همسر مقتول زنگ زدیم. او خودش ما را تا نزدیکی خانهاش همراهی کرد و بعد از ما جدا شد و به محل کارش رفت.
او ادامه داد: صورتهایمان را با پارچه پوشاندیم و با کلیدی که از مرد میانسال گرفته بودیم وارد خانهاش شدیم. مقتول با دیدن ما شوکه شد، دهانش را گرفتیم و او را خفه کردیم. بعد هم به همسرش خبر دادیم که کار تمام شده است. طلاهای مقتول را سرقت کردیم و صد میلیون تومانی که به ما وعدهاش را داده بود دریافت کردیم و راهی اسلامشهر شدیم. مدتی در خانه دوستم پنهان شدیم و تصور میکردیم که آبها از آسیاب افتاده بعد دوباره راهی محل کار قبلیمان شدیم. قرار بر این بود مدتی که گذشت، طلاها را بفروشیم و از ایران برویم که دستگیر شدیم.
مردی که آدمکشها را معرفی کرده بود نیز در تحقیقات به جرم خود اعتراف کرد. با اعتراف متهمان، به دستور بازپرس جنایی پایتخت، آنها در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفتند و بررسیها در این خصوص ادامه دارد.