بازتاب جهانی پاسخ کوبنده ایران به شرارتهای اسرائیل
هشداری جدی به همه متجاوزان
وصال روحانی
روزنامه نگار
حملات گسترده پهپادی و موشکی شنبه شب ایران به سرزمینهای اشغالی که در مقام جوابگویی به حملات موشکی و مرگبار رژیم غاصب صهیونیستی به سرکنسولگری ایران در دمشق صورت پذیرفت، بازتابهای متنوع و متعددی در رسانهها و محافل جهانی به شرح ذیل داشته است؛
آسوشیتدپرس: توان بالای نظامی ایران ثابت شد
حملات شنبه شب ایران به فلسطین اشغالی و کوبیده شدن دهها نقطه توسط موشکهای این کشور این ترس «بارها مطرح شده» را تشدید کرد که جنگ غزه به سطح گستردهتری از منطقه بسط یابد ولی شکی نیست که ایران و حماس به دستاوردهای بزرگی بابت این حملات رسیدهاند که از سودهایی که امریکا و اسرائیل هم ادعای رسیدن به آن را دارند، بیشتر است.
حملات شنبه شب ثابت کرد توان نظامی ایران بسیار بالاست و اهداف مورد نظرش را با دقت میکوبد و کمترین ضایعات را به جا میگذارد و قربانی انسانی را هم موجب نمیشود. این در حالی است که ارتش پرادعای اسرائیل قریب به 7 ماه است که در جبهه باتلاقوار جنگ غزه گرفتار آمده و در مواجهه با نیروی نظامیای که کوچک میپنداشت (سازمان حماس) انواع شکستها و پسرویها را متحمل شده است. به واقع جهان متوجه شد که همه گمانهزنیها درباره قدرت بیکران نظامی ایران چیزی بجز حقیقت نبوده و این رژیم تلآویو است که حتی نمیداند برای تصاحب منطقهای نه چندان بزرگ همچون غزه کدامین استراتژی مؤثر جنگی را اتخاذ و اجرایی کند. اسرائیل در شبی مقابل حملات هوایی ایران مغلوب شد که نه خود تمرکز لازم را داشت و نه از کمک خیل متحدانی برخوردار بود که دائماً دم از وجود و حضور آنان میزد و شنبه شب مشخص شد که وجود خارجی ندارند. امریکا میتواند با فشار آوردن به متحدانش در سطح جهان و بویژه اروپا آنها را تشویق به بایکوت هر چه بیشتر ایران کند اما اختلاف سلیقه در این خصوص بین این کشورها بسیار بیشتر از چیزی است که برنامهریزان کاخ سفید میاندیشند. به واقع تنها هنری که اینک میتواند از بایدن سر بزند، مهار کردن عملیات افراطی احتمالی اسرائیل در قبال تهاجمات شنبه شب ایران است زیرا اگر این حملات سر گیرد، حاصلی جز بدتر شدن اوضاع برای رژیم تلآویو و خود امریکا نخواهد داشت.
شورای آتلانتیک: پاسخی که ایرانیها را شاد کرد
با پرتاب شدن بیش از 300 موشک و پهپاد از جانب ایران به خاک فلسطین اشغالی، غرور ایرانیان ارضا و اعتبار آنان در عرصههای جهانی تشدید شد. سران ایران از قبل در این مورد اعلام موضع کرده و مسئولیت حملات تأثیرگذار شنبه شب را به صراحت برعهده گرفتهاند. ابعاد این حمله یک هشدار جدی و بموقع از جانب ایران به هر کشور و رژیمی تلقی شد که همانند اسرائیل شرارت و نسلکشی کند و خیال زیر پا گذاشتن قواعد جنگی را داشته باشد و عدالت را نقض کند. رژیم تلآویو 14 روز پیشتر با حملات موشکی خود به محل سرکنسولگری ایران در دمشق که طبق عرف بینالمللی خاک ایران تلقی میشود، موجب مرگ تعدادی از مقامهای امنیتی و مستشاران نظامی ایران شده بود و در نتیجه حملات گسترده ایران به اسرائیل دولت ایران میتواند راضی و ملت آن شاد باشند که پاسخ دندانشکنی به طرف صهیونیستی دادهاند. در عین حال بنیامین نتانیاهو نخستوزیر لرزان اسرائیل هم شاید در پی حمله فوق به موارد و ملزوماتی دست یافته باشد که به آنها احساس نیاز میکرد. مواردی همچون اینکه
- قتلعام مردم بیگناه در غزه تحتالشعاع شرایط جدید قرار گیرد و رژیم صهیونیستی در محیطی کمفشارتر به جنایات خود در این منطقه ادامه بدهد.
- امریکا دلایل بیشتری برای حمایت بیقید و شرط خود از اسرائیل بیابد و ماشین جنگی آن را مجهزتر سازد.
- کمتر شدن مخالفتهای داخلی در اسرائیل و تجدید ادعاهای صوری نتانیاهو در این زمینه که او مدافع اصلی و همیشگی صهیونیستهاست.
رویترز: متحدان امریکا جرأت حمله به ایران را ندارند
امریکا پس از حملات شنبه شب ایران به اسرائیل یک کار را باید در اولویت اهداف خود قرار بدهد و آن، جلوگیری از تسری جنگ غزه و تبدیل شدن آن به جنگی به وسعت تمامی خاورمیانه است.
تهاجم دو شب گذشته ایران به اسرائیل تأثیرگذار و برای صهیونیستها دراماتیک بود. ایران پس از سالها ابراز مخالفت با سیاستهای جهانگشایانه اسرائیل سرانجام مجبور شد در راه دفاع از حقانیت فلسطینیها و جلوگیری از حمام خونی که در غزه و کرانه باختری توسط اسرائیلیها به راه افتاده، وارد کارزاری مستقیم و رودررو با آنها شود. البته دولت ایران پیشتر تصریح کرده بود که این عملیات نظامی را برای پاسخگویی به حمله موشکی دو هفته پیش اسرائیل به سرکنسولگری ایران در دمشق به اجرا درآورده، زیرا خاک سفارت و کنسولگری در هر مکان از جهان به مثابه خاک آن کشور است و دفاع از آن عین حق و عدالت به شمار میآید. ایران ساعاتی بعد از حملات شنبه شب خود اعلام کرد چون پاسخش را به حملات غیرقانونی اسرائیل داده، اقدام خود را کافی و عملیاتش را پایانیافته تلقی میکند، ولی اگر اسرائیل در مقام پاسخگویی برآید، ایران هم قطعاً به پاسخی تازه خواهد اندیشید و این همان چیزی است که میتواند جنگ غزه را عالمگیرتر کند. به واقع در بیانیه ایران نیز به احتمال یک پاسخگویی ثانوی در صورت اجرای عملیاتی تازه از سوی ارتش اسرائیل اشاره شده و بر قویتر بودن پاسخ ثانویه تأکید صورت گرفته است. دیروز در کاخ سفید جلساتی با هدف حمایت بیشتر از اسرائیل در جنگی وسیعتر برگزار شد، ولی بعید است امریکا بتواند بعضی کشورهای متحد خود در منطقه خاورمیانه را به مشارکتی فعالتر در نبرد با ایران وادار کند زیرا آنها از قدرت فراوان ایران بیم دارند.
ابزرور: امریکا از یک جنگ تازه پرهیز میکند
حملات شنبه شب ایران به اسرائیل شاید جنگ جاری در غزه را که 191 روزه شده است، وسعت بخشد و به سطح گستردهتری در خاورمیانه بسط دهد اما گویای عزم راسخ ایران به عنوان قدرت اول خاورمیانه هم هست.
از روز 7 اکتبر 2023 (15 مهر 1402) که طوفانالاقصی توسط سازمان حماس به سمت اسرائیل وزیدن گرفت، ایران برای لحظهای هم از حمایت مردم بیگناه فلسطین غفلت نکرده و چشم امید فلسطینیها بوده است. با این حال اگر «قدرت»های حاضر در این بازی خواهان خسرانهای کمتری باشند، باید از وسیعتر شدن این جنگ و یک رویارویی بزرگ و مستقیم بین تهران و تلآویو جلوگیری کنند و ابتدا به آرامش منطقه بیندیشند. طی ماههای اخیر انصارالله یمن، حزبالله لبنان و دولت عراق حملات هوایی زیادی به سرزمینهای اشغالی کرده و صهیونیستهای متعددی را به هلاکت رساندهاند اما ورود مستقیم ایران به عرصه این جنگ مسألهای متفاوت و بس مهمتر است، زیرا توان نظامی این کشور و اعتبار سیاسی آن بسیار بیشتر از متحدان ایران است و میتواند کفه ترازو را آشکارا به سود فلسطین سنگینتر کند.
سخنگوی ارتش اسرائیل اخیراً اعلام کرده بود تحرکاتی در زمینه انتقال خودروها و وسایل نظامی به مناطق مرزی ایران توسط ارتش این کشور صورت گرفته ولی این تحرکات توسط وزارت دفاع اسرائیل (IDF) رصد شده و رهگیریها دائماً ادامه دارد. کاخ سفید هم اعلام کرد جو بایدن رئیسجمهور امریکا در جریان تحولات تازه قرار گرفته اما به نظر میآید این کشور از یک تقابل مستقیم و تازه با ایران پرهیز کند. مهمترین دلایل این خودداری، شاید ایجاد تفرق بیشتر بین کشورهای غربی، شدت گرفتن هرچه بیشتر مشکلات اقتصادی و بههم ریختن توازنهای اندکی باشد که در جوامع عربی نسبت به جنگ طولانی در باریکه غزه وجود دارد. بایدن هم در سال برگزاری انتخابات ریاست جمهوری امریکا نمیتواند به اندازه کافی روی یک تقابل تازه بینالمللی وقت بگذارد.
واشنگتنپست: مقصر اول دونالد ترامپ است
عجیب است که دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین امریکا دائماً دم از قدرت گرفتن فزاینده ایران و به وجود آمدن خطراتی از این طریق برای جامعه غرب میزند، اما خود وی با باطل اعلام کردن متن توافق «برجام» مقابل میلیونها چشم در جهان، ایران را واداشت که خود را هرچه قویتر سازد و از هیچ نیرویی در جهان نهراسد.
ترامپ اما مقصر حملات شنبه شب ایران به سرزمینهای اشغالی را جو بایدن معرفی کرده و متذکر شده رئیسجمهور امریکا با حمایت بیقید و شرطش از نسلکشیهای صهیونیستی طی جنگ غزه چارهای جز دخالت مستقیم از سوی ایران در این معارضه باقی نگذاشت و حالا باید تاوانی بس بزرگتر را بابت این کاهلی بپردازد.
اگر یک مقصر دوم بابت حملات مستقیم و مؤثر شنبه شب ایران به اسرائیل قائل باشیم، آن فرد بنیامین نتانیاهوست. او بارها و بارها پیشنهاد معقولانه جوامع جهانی برای برقراری یک آتشبس طولانی در غزه را رد کرد و به حملات لجامگسیخته و بیهدف خود به این منطقه ادامه داد و تلی از کشتهها را برجا نهاد و با گرفتن جان هزاران کودک بیگناه و زن غیرمسلح ثابت کرد که هیچ حد و مرزی بر جنایات خود قائل نیست. بر این اساس، پاسخ شنبه شب ایران به حملات جنونآمیز نتانیاهو به جنوب لبنان و البته غزه و کرانه باختری یک نوع اعلام مجدد انزجار جهانی نسبت به سیاستهای جنگی مخدوش اسرائیل به حساب میآید. اگر نتانیاهو فرمان حمله به بیمارستانها و مدارس غزه را صادر نمیکرد و صف منتظران غذا را به گلوله نمیبست، امکان نداشت که جهان اینگونه از او احساس نفرت کند و ایران به عنوان یک نماینده مصمم از جانب جهانیان، سرزمینهای اشغالی را با چنین وسعتی موشکباران کند. نفرت مذکور البته ماههاست که در تظاهرات تقریباً هر روزه ملل آزاده جهان علیه اسرائیل در شهرها و کشورهای مختلف نمود دارد، اما حمله ایران تار وپود نظامی و قدرتمند این رویکرد را به شکل آشکارتر در معرض نمایش نهاد.
اسکای نیوز: تنها راه عقلایی برای نتانیاهو، پرهیز از حملهای جبرانی است
جوامع غربی اگر واقعاً طالب صلح و پایان جنگ غزه هستند، باید به جای فرستادن تسلیحات بیشتر به اسرائیل، دولت سرکش این رژیم را متقاعد کنند که یک حمله انتقامی به ایران هیچ سودی برایش ندارد و به نفع تلآویو است که از این مقوله درگذرد و خویشتنداری را پیشه کند. سالها نوعی «جنگ در سایه» و ستیز نظامی غیر آشکار بین ایران و اسرائیل برقرار بود اما حملات خبرساز شنبه شب ایران هر چیز غیرواضحی را عیان و موضع لرزان اسرائیل را در این مواجهه عیانتر ساخت.
شاید عدهای از دولتهای غربی با اهدافی خاص اسرائیل را تشویق به دادن پاسخی محکم و وسیع به تهاجم شنبه شب ایران کنند اما کلید توفیق اسرائیل در شرایط ناهنجاری که خودش آفریده، دوری جستن از چنین تهاجمی است. بیگمان در کاخ سفید هم هستند افراد ذینفوذی که نتانیاهو را تشویق به یک حمله جبرانی و وسیع به مناطقی در خاک ایران خواهند کرد اما اگر او منطق داشته باشد، به این خواهد اندیشید که اضافه شدن طرفهای درگیر در جنگ فقط باتلاق فراروی این سیاستمدار رادیکال را عمیقتر و مرگ سیاسی او را تسریع خواهد کرد.
در تلآویو این یک سؤال رایج است که اگر نتانیاهو برود، بنیگانتس سر کار میآید یا یائیر لاپید ولی وقتی مطلع شویم که همین دو سیاستمدار نظامی اسرائیل مشوقان اصلی نتانیاهو در اجرای حملاتی جبرانی به ایران هستند، درمییابیم که شاید آنها زودتر از آنچه خود میپنداشتند، به قدرت در تلآویو برسند و نتانیاهو را همین امروز و فردا به تاریکترین گوشه صفحات تاریخ پرتاب کنند.