خوشبختی ام را ببینید

عید رؤیایی در اینستاگرام

ترانه بنی یعقوب
خبرنگار

 
یک خانه شیک در دل جنگل؛ دورتا دور تا چشم کار می‌کند، ویلای دیگری نیست. از این خانه‌ها که نمای بیرونی‌اش تماماً از چوب است و پنجره‌های گرد و پر زرق و برقی دارد و بیشتر توی انیمیشن‌ها نمونه‌اش را دیده‌ایم از شب‌های پرستاره و روزهای پر نورش از زیبایی بی‌تکرارش می‌گوید و می‌نویسد. توی خانه راه می‌رود و سعی می‌کند با صدایی دلنشین و گیرا از خارق العاده بودن محل اقامتش حرف بزند همه مبل‌ها کرم رنگ یا سفیدند. روی کانتر آشپزخانه هیچ لکه‌ای نیست. همه اتاق خواب‌ها با سرویس جداگانه و جکوزی. می‌خواهد اینجا تعطیلات عید را بگذراند. چند روز مانده به تعطیلات زوایای این خانه را به همه نشان می‌دهد البته فقط چند روز در این خانه می‌ماند و برای عید شگفتی‌های بیشتری برای دنبال کنندگان صفحه‌اش دارد که هنوز وقت لو دادن‌شان نرسیده. فالوئرها هم می‌توانند با او سفر کنند. سفری جذاب و اعجاب انگیز برای او ولابد حسرت برانگیز برای دنبال کنندگانش.
شما هم اگر در اینستاگرام حساب کاربری داشته باشید این روزها و روزهای عید نوروز یکی از تماشاکنندگان صفحه‌هایی می‌شوید که سفرهای نوروزی پر زرق و برق‌شان را توی چشمتان فرو می‌کنند و اگر از کسانی باشید که تصمیم گرفته‌اید تا عید را در خانه بگذرانید جز حسرت و غصه خوردن چیزی برایتان باقی نمی‌ماند البته که این تبلیغ‌ها از همین الان هم شروع شده.نازیلا از همین نکته عید نوروز همیشه بدش می‌آمده؛ اینکه انگار همه امکان سفر و گردش و تفریح دارند جز او و خانواده‌اش که مجبورند همه عید را توی خانه بگذرانند و نهایت روی کاناپه لم بدهند و برنامه‌های تلویزیون را ببینند.
خیلی هم خوش شانس باشند پدرشان تا پارک محله شان ببردشان و مدام هم تکرار کند توی عید نوروز هیچ جا بهتر از تهران ماندن و خانه خود آدم نیست: «حالا فکر کن مدام این حرف‌ها را بشنوی و در کنارش گوشی ات دستت باشد و سفر دیگران را به این گوشه و آن گوشه کشور ببینی. حالا اصلاً به آنها که سفر خارجی می‌روند کاری ندارم.» نازیلا از دوستانش می‌گوید که یکی به کیش رفته و دیگری در ویلایی زیبا در شمال سکنی گزیده. البته که در این ویدیوها و عکس‌ها خبری از ترافیک، شلوغی و زباله نیست و همه چیز بی‌نهایت زیبا و پرنقص است. استوری‌های اول از شمال است و بعدی‌ها از جنوب و سپس از آنتالیا.
 مژگان با بچه هایش توی عید نوروز همیشه چالش جدی دارد؛ پسر و دخترش مدام غر می‌زنند که عیدشان هیچوقت به جذابی عید دیگران نیست: «پیش از شروع تعطیلات که دوستان شان تصویر اقامتگاه‌های لوکس‌شان را می‌گذرانند تا اتمام تعطیلات با بچه هایم مشکل دارم. دائم می‌گویند چرا ما از این جور جاها نمی‌رویم؟ چرا ما غذاهای این مدلی نمی‌خوریم؟ چرا ما توی عید سفر داخلی می‌رویم و خارجی نمی‌رویم؟ خلاصه حتی اگر سفر هم برویم باز اینها چشم‌شان به استوری‌های دیگران است. هر چقدر هم می‌گویم خیلی از اینها واقعیت ندارند و پشت صحنه شاید جور دیگری است باورشان نمی‌شود. خلاصه که این شبکه‌های اجتماعی زندگی دیگری برایمان ساخته.»
«سفرریلی، هوایی و زمینی»علیرضا همه این سفرها را توی تعطیلات تجربه می‌کند حتماً جوری برنامه‌ریزی می‌کند که همه این سفرها را داشته باشد: «من کل سال را برای این روزها برنامه‌ریزی می‌کنم و سعی می‌کنم بهترین اقامتگاه‌ها را تجربه کنم و نتیجه‌اش را هم با دیگران به اشتراک می‌گذارم. لحظات خوبی دارم و نه قصد دارم کسی را ناراحت کنم و نه می‌خواهم زندگی‌ام را به رخ دیگران بکشم. صرفاً زندگی‌ام را با دیگران شریک می‌شوم. این خاصیت شبکه‌های اجتماعی است که بهترین ورژن خودت را به نمایش می‌گذاری. چیزی که قبلاً امکانش نبود و این ممکن است برای عده‌ای خوشایند نباشد.»
«عید برای کسانی است که امکان سفر و تفریح و این ور و آن ور رفتن دارند، جذاب و دلپذیر است و گرنه برای ماها که توی خانه هستیم و فقط خوشی‌های دیگران را می‌بینیم که لطفی ندارد.» مرجان این حرف‌ها را می‌زند.«شاید برخی زندگی و سفرشان را آن طور که واقعاً هست نشان ندهند اما کسی نمی‌تواند این واقعیت را عوض کند که نمایش دادن آنها روی خیلی از ماهایی که امکان یا دسترسی به چنین تفریح‌هایی را نداریم اثر بدی دارد. آدم‌هایی که می‌خواهند الگوی بقیه برای سبک زندگی کردن باشند و ما هم از نظر مالی و امکانات این امکان را نداریم که از آنها الگوبرداری کنیم صرفاً آنها را دنبال می‌کنیم و حسرت می‌خوریم.»
 اما این فانتزی‌های رنگارنگ سفر که از قبل از تعطیلات نوروز و در حین تعطیلات ارائه می‌شود آیا روی شما هم تأثیر منفی دارد؟ البته که این فانتزی سازی‌ها فقط مخصوص این دوره نیست و بلاگرها در کل سال همه تلاش شان را می‌کنند که زندگی رنگی و بی‌نقصی از خود ارائه دهند؛ تصویری که می‌دانیم چندان با واقعیت مطابقت ندارد. آیا این تصاویر موجب می‌شود که فکر کنید از زندگی عقب هستید یا از خوشی‌های روزگار جا مانده‌اید.
 محسن هم این تغییرات را می‌بیند: «همه ما دوره جدیدی از زندگی را تجربه می‌کنیم که با قبل فرق دارد. بچگی‌های ما جور دیگری می‌گذشت همچنین جوانی و نوجوانی مان. شبکه‌های اجتماعی موقعیت جدیدی ایجاد کرده‌اند. نسل ما دنیای متفاوتی را تجربه می‌کرد همان دنیای واقعیت که باید درهمان دنیای واقعی هم زندگی می‌کرد. ما در دنیای واقعی جمع‌های دوستانه مان را شکل می‌دادیم، سفر می‌کردیم، کار می‌کردیم و خلاصه زندگی می‌کردیم. این روزها کودکی و نوجوانی فرزندانمان تحت تأثیر شدید شبکه‌های اجتماعی در جریان و گذر است. نسل جدید این روزها می‌تواند فانتزی‌هایی که دارد را خلق کند و بسازد. نمونه‌اش را در شبکه‌های اجتماعی این روزها می‌بینیم و این فضای فانتزی‌سازی اتفاقاً در تعطیلات بیشتر هم می‌شود چون مجال نمایش بیشتری هم فراهم است.»
 زهرا نیکزاد، روانشناس هم در این باره می‌گوید: «شبکه‌های اجتماعی در چنین شرایطی حسرت ساز است شکی در آن وجود ندارد. از ویژگی‌های حسرت این است که که فرد دائم بر چیزهایی که ندارد تمرکز می‌کند و احساسات منفی و آزاردهنده را تجربه می‌کند و باعث می‌شود مقایسه‌های آسیب زننده‌ای داشته باشد و سبک فکری‌اش سرزنشگر شود. او با دیدن این تصاویر، زندگی دیگران را بدون رنج و مرفه می‌بیند و گاه در چنین شرایطی سلامت روان افراد به خطر می افتد و دچار افسردگی می‌شوند.بنابراین باید در برابر اینها مراقب سلامت خود باشید. در دنیایی که پر از دروغ است بیشتر افراد هم درباره اوقات فراغت، مسائل تحصیلی یا فرزندآوری... دچار حسرت می‌شوند و باید از فردی که محتواها را تولید می‌کند بپرسیم موفقیت‌هایتان را همان‌طور که هست به اشتراک می‌گذارید یا به آنها شاخ و برگ می‌دهید؟ قطعاً افراد می‌گویند ما سعی می‌کنیم شاخ و برگ بیشتری به این محتواها بدهیم چون دنبال تشویق بیشتری هستیم.»
 به گفته این روانشناس باید فضای مجازی را در حد فضای مجازی پذیرفت و واقف بود که که ما نمی‌دانیم کسی که یک عکس یا ویدیورا آپلود می‌کند چقدر سلامت روان دارد یا چقدر صداقت دارد تا تمام حقیقت زندگی‌اش را نمایش دهد.»

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و بیست و هشت
 - شماره هشت هزار و چهارصد و بیست و هشت - ۲۸ اسفند ۱۴۰۲