«ایران» گزارش اخیر اورشلیمپست را بررسی میکند
تجزیهطلبی در خدمت براندازی
اینجا ستون «ذره بین» است و ما با دقت بیشتری به جزئیات یک سوژه خبری پرداخته ایم:
کشورهای کمشماری در دنیا وجود دارند که همچون ایران، دربرگیرنده قومیتهای مختلفی از مردم باشند. قومیتهایی که باوجود تفاوت در گویشها یا تنوع رسوم فرهنگی، زیر پرچم واحد تحت عنوان «ایران» در کنار یکدیگر زندگی میکنند. با این حال، دشمنان تنوع قومیتی در ایران از جمله دولت انگلیس، به دنبال تحریک عصبیتها و بحرانزایی ذیل تجزیه کشور و تضعیف ایران قوی بودهاند. امریکا، کشورهای اروپایی و رژیم صهیونیستی نیز با علم به این موضوع، به دنبال فعال کردن گسلهای قومیتی و مذهبی، برای پیشبرد پروژه «تجزیهطلبی» در ایران هستند. پروژهای که در آشوبهای سال 1401 به هدف اصلی ناامنسازی ایران بدل شد.
براندازی با تحریک قومیتها
در تازهترین مورد، یک رسانه صهیونیستی از لزوم تجزیه ایران برای پیشبرد پروژه براندازی جمهوری اسلامی سخن به میان آورده است. رسانه اورشلیمپست در گزارشی که اخیراً منتشر کرده، با طرح این سؤال که سرنگونی جمهوری اسلامی چگونه محقق میشود، پاسخ داده است: براندازی در ایران با تحریک قومیتهای ایرانی امکانپذیر است. اورشلیمپست در ادامه گزارش خود، در اقدامی ضدایرانی، از استان آذربایجان غربی به عنوان بخشی از آذربایجان «جنوبی» یاد کرده و مینویسد: آذربایجان جنوبی در یک سال گذشته به دنبال استقلال از جمهوری اسلامی بوده است.
این روزنامه صهیونیستی در بخش دیگری از گزارش خود، در پیشنهادی به مقامات رژیم صهیونیستی و امریکا مینویسد: اگر آذربایجان جنوبی به تنهایی علیه تهران قیام کند، ضربه مهلکی به جمهوری اسلامی خواهد بود. از سوی دیگر، اگر با کردها، بلوچها، اهوازیها و سایر اقلیتهای قومی متحد شود و برای تغییر رژیم بجنگد، جمهوری اسلامی تمام میشود و برنامه هستهای آنها به زبالهدان تاریخ خواهد رفت. بنابراین، اگر جامعه بینالمللی به توقف سریع برنامه هستهای ایران اهمیت میدهد، باید هر کاری که لازم است برای حمایت از تمام اقلیتهای قومی ایران که به دنبال جدایی از رژیم و ایجاد دولتهای قومی مستقل در ایران کنونی هستند، انجام دهد.
شش دولت قومی به جای یک ایران قوی
اورشلیمپست راه فرار رژیم صهیونیستی از ضربات گروههای مقاومت اسلامی را نیز در فعال کردن گسلهای قومی در ایران میبیند: «زمانی که این اتفاق بیفتد، تهدید حزبالله، حماس و دهها گروه شبه نظامی طرفدار ایران در عراق، سوریه و یمن به سرعت کاهش مییابد و چشمانداز اسرائیل برای زندگی در صلح و امنیت بسیار افزایش مییابد.»
در پایان گزارش اورشلیمپست آمده است: در صورت تحقق پروژه تجزیه ایران، کشورهای مستقل قومی حاصل از تجزیه ایران، روابط نزدیکتری با غرب خواهند داشت. پس از فروپاشی ایران و بیرون آمدن پنج الی شش دولت قومی از ویرانههای آن - درست مانند آنچه در اتحاد جماهیر شوروی سابق اتفاق افتاد- تهدیدی به نام ایران وجود نخواهد داشت.
واقعیت شوم تجزیهطلبی
پروژه تجزیهطلبی، واقعیتی است که رهبر انقلاب اسلامی بارها نسبت به آن هشدار دادهاند. بهطور مثال، حضرت آیتالله خامنهای در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) که در اردیبهشت ماه سال 96 برگزار شد، با اشاره به همین موضوع تأکید کردند: «سالهای متمادی است که دشمنان ما دارند روی این گسلها کار میکنند. دشمنان جمهوری اسلامی روی کردستان کار کردند [امّا] مردم کرد مؤمن ما با مشت به دهان اینها کوبیدند. اینها آمدند روی مردم متعصب و غیور آذربایجان کار کردند، سرمایهگذاری کردند [امّا] مردم غیور آذربایجان مثل صاحبان انقلاب، سر بلند کردند و رو در روی آنها ایستادند و آنها را مردود کردند؛ همینجور با مردم عرب خوزستان، با مردم بلوچستان، با مردم ترکمن. دارند کار میکنند، سرمایهگذاری میکنند، پول میدهند، مزدور میگیرند، حرف درست میکنند، برای اینکه بتوانند این گسلها را فعال کنند.»
زن، زندگی، تجزیه
بدون شک اغتشاشاتی که پاییز سال قبل به بهانه مرگ مهسا امینی در کشور رخ داد نیز، پروژه تجزیهطلبی را دنبال میکرد. گسترش فعالیت گروهکهای تروریستی و تجزیهطلب در مناطق غرب و شمالغرب کشور و میدانداری آشوبها توسط این گروهها از یک سو و همچنین تلاش برای فعال کردن گسلهای قومیتی در مناطق مختلف کشور از جمله سیستان و بلوچستان، نشان از آن داشت که مردم ایران فراتر از آشوبهای خیابانی، با پروژه تجزیهطلبی مواجه هستند. در کنار فعالیت میدانی گروههای تجزیهطلب از جمله کومله، پژاک و حزب دموکرات، تجمع گروههای اپوزیسیون ایرانی در برلین که در آبان ماه 1401 و با حضور پررنگ تجزیهطلبان برگزار شد، این گزاره را تأیید میکرد که هدف از آشوبها، تجزیه ایران است. چند روز پس از این تجمع نیز یک فایل صوتی از رعنا رحیمپور، خبرنگار بیبیسی فارسی منتشر شد که عملاً به وجود یک سناریو برای فعال کردن گسلهای قومیتی و حرکت به سمت تجزیهطلبی در حاشیه آشوبهای خیابانی اخیر در ایران اعتراف میکرد. در این فایل صوتی، وی به شکل بیپرده از هدف تکهتکه و تجزیه شدن ایران خبر داد و تأکید کرد، هدف پشت پرده آشوبها در ایران نه دموکراسی، بلکه تجزیه است! رحیمپور اذعان کرد به رسانه اینترنشنال ابلاغ شده که فقط با رهبران احزاب «تجزیهطلب» گفتوگو و به آنها تریبون داده شود.
فدرالیسم و آنگاه تجزیه ایران
اسفندماه سال گذشته نیز عبدالله مهتدی سرکرده گروهک کومله در نشستی به نام «ژن، ژیان، ئازادی» که در شهر بن آلمان با حضور تعدادی از فعالان ضدایرانی برگزار شد، اعتراف کرد بسیاری از آشوبها و اغتشاشات در شهرهای کردنشین از سوی مرکز همکاری احزاب تجزیهطلب کردستان سازماندهی شده بود. مهتدی به صراحت اعلام کرد، گروههای تجزیهطلب کرد به دنبال فدرالیسم هستند و آن را کتمان نمیکنند و برای آن تلاش خواهند کرد.
رهبر انقلاب در دیدار با هزاران نفر از مردم استانهای سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی که در شهریورماه امسال برگزار شد نیز به پروژه تجزیه ایران اشاره کرده و فرمودند: «معلومات اطلاعاتی ما به ما میگوید دولت امریکا در امریکا یک مجموعهای را درست کرده است که اسم این مجموعه «گروه بحران» است؛ کارش چیست؟ مأموریت این گروه، بحرانسازی در کشورها است، از جمله در کشور ما. مأموریت این گروه این است که بحرانسازی کنند؛ بگردند نقاطی را که به نظر آنها موجب میشود در کشور بحران به وجود بیاید، پیدا کنند و این نقاط را تحریک کنند؛ این، مأموریت این گروه بحران امریکا است. آنها نشستهاند فکر کردهاند، مطالعه کردهاند، به این نتیجه رسیدهاند که در ایران چند نقطه بحرانساز وجود دارد که باید آنها را تحریک کرد، آن نقاط را فعال کرد؛ یکیاش اختلافات قومی است، یکیاش مسأله تفاوتهای مذهبی است، یکیاش مسأله جنسیت و مسأله زن است؛ اینها را باید در ایران تحریک کنند تا بحران درست کند و از طریق بحران بتوانند به کشور عزیز ما ضربه وارد کنند؛ این برنامه امریکاست.»