کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌و‌گو با «ایران» بررسی کرد

سه پیامد اشتباه بزرگ «بایدن» در جنگ غزه


نبرد خونین علیه مردم فلسطین در شرایطی پنجمین ماه خود را پشت سر گذاشته است که پس از پایان توافق آتش‌بس میان حماس و اسرائیل، حملات این رژیم در باریکه غزه به نقطه اوج رسیده و چشم‌اندازی هم برای به ثمر رسیدن فرایندهای دیپلماتیک توقف جنگ وجود ندارد. عابد اکبری، کارشناس مسائل بین‌الملل درباره این تحولات جاری با «ایران» گفت‌و‌گو کرده است.

با گذر ماه‌ها از بحران غزه تلاش‌های میانجیگرانه برای توقف جنگ همچنان با شکست روبه‌رو شده است. چرا؟
پنج ماه از آغاز جنگ غزه می‌گذرد. جنگی که بیش از 30 هزار فلسطینی در آن به شهادت رسیده و بیش از ۶۵ هزار نفر دیگر نیز زخمی شده‌‌اند. در این راستا، هزاران فلسطینی دیگر نیز مفقود بوده و همچنان زیر آوار هستند. در کنار اینها، تقریباً تمامی مردم غزه از خانه و کاشانه خود آواره شده‌اند و بحران‌های گرسنگی و شیوع بیماری‌های واگیردار نیز به تهدیدات جدی علیه مردم غزه تبدیل شده‌اند. اینها در شرایطی است که مذاکرات کج‌دار و مریز درباره توافق آتش‌بس به شکلی ناامیدکننده دنبال می‌شود و دورنمای مشخصی برای پایان جنگ وجود ندارد. یکی از نکات قابل تأمل در مورد ادامه معادله جنگ غزه، جنس خاص کنشگری و بازی دولت امریکا است. علیرغم اینکه مقامات کاخ سفید در ظاهر خواهان صلح هستند و هر از گاهی یکی از مقامات امریکایی انتقاد ملایمی هم نسبت به رژیم صهیونیستی بیان می‌کند اما به نظر می‌رسد وقاحت رژیم در ادامه نسل‌کشی در غزه با اعتماد به نفس ناشی از دریافت چک سفید امضای امریکایی‌ها باشد. موضوعی که پیامدهای آن باعث شده تا امروز بسیاری در امریکا بر این عقیده باشند که سیاست دولت بایدن در رابطه با جنگ غزه، یک اشتباه بزرگ در تاریخ سیاست خارجی امریکا است.

چه پیامدهایی را می‌توان بابت این اشتباه بزرگ برای «بایدن» متصور بود؟
 بسیاری از منتقدان دولت ایالات متحده در این رابطه به طور خاص به سه پیامد این اشتباه برای منافع ملی امریکا اشاره می‌کنند. اگر از اعتراضات بزرگ و قابل توجه در شهر‌های مهم امریکا نظیر واشنگتن، نیویورک و شیکاگو بگذریم، باید به این مسأله توجه داشته باشیم که تاکنون بیش از ۷۰ شهرداری و نهاد‌های مرتبط با حکمرانی محلی در امریکا، به صراحت در قالب قطعنامه‌هایی، سیاست دولت بایدن در رابطه با جنگ غزه را زیر سؤال برده‌اند و حمایت قطعی و رسمی خود را از مردم فلسطین اعلام کرده‌اند. موضوعی که نشانگر تشدید تقابل میان دولت و افکار عمومی در امریکا است.
بر اساس گزارش‌های رسمی، دولت بایدن تاکنون چیزی قریب به ۱۴ میلیارد دلار کمک مالی و تسلیحات را برای اسرائیلی‌ها ارسال کرده است. این میزان تقریباً چهار برابر بیشتر از کمک‌های سالیانه دولت امریکا به اسرائیل است. در این وضعیت و با توجه به چتر گسترده حمایت سیاسی و مادی امریکا از اسرائیل، بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که واشنگتن شریک اصلی اسرائیل در جنایت علیه غزه است. البته که این گزاره با توجه به این مسأله که دولت امریکا، تنها بازیگر در محیط بین‌المللی است که از موقعیت نفوذ و اثرگذاری بر صهیونیست‌ها برخوردار است، ابعاد جدی‌تری را نیز به خود می‌گیرد. این در حالی است که سیاست رسمی رژیم اسرائیل به بار آوردن خسارات سنگین مادی و جانی برای مردم غزه با هدف اعاده معادله بازدارندگی علیه مقاومت فلسطین و محور مقاومت در منطقه است. مسائلی که همه در کلیت خود حامل خسارات قابل توجهی برای واشنگتن هستند.
سومین عامل تأثیر‌گذار را نیز می‌توان تهدید علیه منافع منطقه‌ای امریکا دانست. طی مدت اخیر، بیش از ۱۵۰ حمله به پایگاه‌های نظامیان امریکایی در منطقه غرب آسیا صورت گرفته است. در عین حال، در دریای سرخ نیز کشتیرانی بین‌المللی به واسطه تقابلات با انصار‌الله یمن تا حد زیادی به خطر افتاده و هزینه‌های حمل و نقل و تجارت کانتینری دنیا افزایش قابل ملاحظه‌ای پیدا کرده است. موضوعی که خود، هزینه‌ها و چالش‌های اقتصادی قابل توجهی را برای قدرت‌های غربی و مخصوصاً امریکا ایجاد می‌کند. این پیامدها نشان می‌دهد که از دست رفته‌های امریکا در قیاس با آنچه کسب می‌کند در معادله حمایت بی‌چون و چرا از اسرائیل در بحبوحه جنگ غزه، به مراتب بیشتر بوده و امریکایی‌ها چاره‌ای جز پیگیری جدی‌تر پروژه صلح را ندارند اما به نظر می‌رسد هنوز به خوبی متوجه تغییرات رخ داده در منطقه پس از طوفان‌الاقصی نشده‌اند و به دنبال حل مسأله با گزاره‌هایی هستند که به نوعی تاریخ انقضای آنها تا ۷ اکتبر بود و اکنون اعتباری ندارند.

در این راستا رویکردی که تل‌آویو دنبال می‌کند، ناظر به چه گزاره‌هایی است؟
در خصوص نگاه رژیم صهیونیستی به پایان جنگ روند پیچیده‌تری می‌توان متصور بود. هزاران شهروند سرزمین‌های اشغالی پس از چند ماه وقفه مجدداً در تظاهرات گسترده ضددولتی در شهر تل‌آویو شرکت کرده و خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام شدند. این تظاهرات که در فضای بشدت امنیتی و در شرایطی برگزار شد که نتانیاهو ضمن مخالفت با این‌گونه اعتراضات بیان کرد به هیچ‌وجه زیر بار انتخابات زودهنگام نخواهد رفت؛ امری که ناظران تحولات رژیم معتقدند، حتماً تا قبل از ۲۰۲۶ و موعد شده برای انتخابات صورت خواهد گرفت. فارغ از چالش‌های اقتصادی و سیاسی به‌وجود آمده در سرزمین‌های اشغالی، به نظر می‌رسد چالش اصلی رژیم شکاف اید‌ئولوژیکی است که ماه‌های پیش از طوفان‌الاقصی در اعتراض به اصلاحات قضایی نمایان شده بود و امروز پس از فروکش نسبی پیامدهای امنیتی طوفان‌الاقصی مجدداً و به شکلی عمیق‌تر نمایان می‌شود. نگاه رژیم نسبت به روند صلح بشدت متأثر از این شکاف‌ها خواهد بود.
 
در چند روز اخیر شاهد کمک‌های امریکا به مردم غزه بوده‌ایم، این امر می‌تواند نشان‌دهنده بروز اختلافات جدید بین واشنگتن و شخص نتانیاهو باشد؟
به نظر می‌رسد هنوز بین دیدگاه واشنگتن و تل‌آویو در مورد آینده نوار غزه پس از جنگ اختلاف جدی وجود دارد. طی روزهای گذشته مقامات امریکایی در بازنمایی ریشه اختلافات در خصوص غزه با رژیم عنوان می‌کردند، رژیم صهیونیستی تمایل بیشتری برای بحث درباره آنچه «برنامه‌های غزه پس از جنگ خوانده می‌شود» دارد. رژیم می‌خواهد تا ایالات متحده در اقدامی مداخله‌جویانه از به اصطلاح خلأ حاکمیتی و امنیتی در غزه پس از جنگ جلوگیری کند و اجازه ندهد حماس دوباره به پا خیزد. از مجموع این اظهارات چنین به نظر می‌آید که سران رژیم می‌خواهند با امتیازگیری حداکثری از امریکا و حتی کشورهای عربی منطقه به پای میز مذاکره بیایند.
 
بحث میشیگان و اهمیت بالای رأی این ایالت برای بایدن، چه تأثیری بر تصمیمات این دولت در قبال مردم غزه دارد؟
هرچند بایدن در انتخابات مقدماتی در میشیگان پیروز شد و رئیس‌جمهور امریکا موفق شد حدود ۸۱ درصد آرا را به خود اختصاص دهد اما رخدادی غیرمنتظره کمپین انتخاباتی او را تحت‌تأثیر قرار داد؛ فرایندی که در آن ۱۳ درصد (معادل بیش از ۱۰۱ هزار نفر از جمعیت دموکرات در این ایالت) به جای جو بایدن به گزینه «عدم تعهد» رأی دادند. این انتخاب بدان معناست که فرد هیچ‌یک از نامزدهای حاضر را اصلح نمی‌داند و می‌خواهد نارضایتی خود را نسبت به این وضعیت ابراز کند. از زمان آغاز جنگ در غزه بسیاری از شهروندان امریکایی و بویژه عرب‌تبارها نسبت به سیاست‌های کاخ سفید در قبال این جنگ منتقد بوده و خواستار اعمال فشار بیشتر دولت جو بایدن به رژیم صهیونیستی و همچنین برقراری آتش‌بس در نوار غزه بوده‌اند. این جنبش که تعدادی از گروه‌ها از جمله جریانی با عنوان «به میشیگان گوش کن» آن را به راه انداخته‌اند، خواستار این است که بایدن اقدامات بیشتری برای «پایان دادن به ویرانی غزه» انجام دهد. رشیده طالب، نماینده مجلس نمایندگان امریکا که اصالت فلسطینی دارد، یکی از اصلی‌ترین چهره‌های این جنبش بوده است. خانم طالب هم‌حزبی‌های خود را دعوت کرده بود که در این انتخابات به جای بایدن به «عدم تعهد» رأی دهند تا نارضایتی خود را از سیاست‌های رئیس‌جمهور در قبال جنگ در نوار غزه نشان دهند. در میشیگان که یکی از ایالت‌های کلیدی در جریان انتخابات‌های ریاست‌جمهوری در امریکاست، حدود ۲۰۰ هزار عرب-امریکایی زندگی می‌کنند که بیشتر آنها طرفدار آرمان فلسطین هستند. این افراد از ابتدای جنگ در غزه از بایدن به خاطر سیاست‌هایش در قبال این مناقشه ناراضی بودند و حالا از این طریق نارضایتی خود را نشان داده‌اند. میشیگان از ایالت‌هایی است که رقابت بین دو نامزد جمهوری‌خواه و دموکرات در انتخابات‌های ریاست‌جمهوری در آن همواره نزدیک و تنگاتنگ بوده است. در انتخابات سال ۲۰۲۰، جو بایدن تنها با حدود ۱۵۴ هزار رأی بیشتر توانست ترامپ را در این ایالت شکست دهد و تمام ۱۶ رأی الکترال این ایالت کلیدی را به خود اختصاص داد. در نتیجه، بیش از یکصد هزار رأی «عدم تعهد» می‌تواند برای کمپین بایدن نگران‌کننده باشد.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و بیست و سه
 - شماره هشت هزار و چهارصد و بیست و سه - ۲۲ اسفند ۱۴۰۲