سرشت و سرنوشت مسجد در ایران به روایت اهالی اندیشه
حکمت مدنی مسجد
چطور مسجد از تحولات جامعه ایران جا ماند؟ «بازگشت به مسجد» با کدام راهبرد ممکن میشود؟
«عبادت» اصلیترین کاربرد مسجد است، اما همه ما برهههایی را شاهد بودهایم که مساجد به این امر محدود نماندند و پایگاه فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و حتی هنری و نظامی شدند و نقشی مؤثر در مناسبات اجتماعی ایفا کردند؛ در بحبوحه انقلاب، در سالهای جنگ تحمیلی و همین اواخر در ایام پاندمی کرونا، نقش پررنگ مساجد در نظم اجتماعی را دیدیم، اما به گواهی اهالی نظر، اکنون در برههای بسر میبریم که به نظر میرسد کارکرد اجتماعی مساجد و نقششان در ایجاد سامان اجتماعی مسألهمند شده است. برای واکاوی این امر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همایش ملی «مسجد و نظم اجتماعی» را برگزار کرد و در سلسله پیشنشستهایی محورهایی چون «مسجد و تقویت ارزشهای اجتماعی در تمدن ایرانی-اسلامی»، «مسجد و اعتماد اجتماعی در ایران»، «مسجد و مناسبات اجتماعی در تاریخ ایران و اسلام»، «نقش مساجد در کاهش آسیبهای اجتماعی»، «مسجد اجتماعی و اقتضائات محله و شهر»، «رویکردی تاریخی به مواجهه دینداران با مسجد و اماکن دینی»، «امکان و ضرورت مسجد اجتماعی» و... را با حضور اهالی اندیشه به بحث گذاشت که دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات میزبان این سلسله نشستها شدند. لازم به ذکر است که این هماندیشیها در راستای برنامه تحولی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای «نهضت بازگشت به مسجد» برگزار شده است.
پروانه فردوست
خبرنگار
مسجد؛ باشگاه تربیت شهروند مطلوب
دکتر محسن الویری، رئیس گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم(ع) به کارکردهای مسجد در جامعه اسلامی اشاره کرد تا اینچنین فاصله امروز ما با نقطه مطلوب را متذکر شود. به روایت او، مسجد در جامعه دینی، هم کارکرد «معرفتبخشی» و هم وجه «تربیتی» دارد: مسجد هم «نمایشگاه جامعه مطلوب دینی» و هم «باشگاه تربیت شهروند مطلوب» است. از آنجایی که مسجد کانون هویتبخش جامعه دینی است، پیامبراکرم(ص) هم برای پیریزی نظام اجتماعی به ساخت مسجد اقدام کرد. در گذشته ملل مسلمان در شهرهای اسلامی «مسجد» را کانون بناهای شهری و نقطه آغاز آن قرار میدادند. اگر چه «عبادت» نخستین و اصلیترین کارکرد مسجد است اما در جامعه اسلامی تنها به این بعد محدود نماند و کانون آموزش، فرهنگسازی، مسائل اجتماعی، مرکز فرماندهی نظامی، مرکز نمایش هنری و... هم شد که «عبادت» روح حاکم بر تمام این فعالیتهاست. اگر مسجد جایگاه مطلوب خود را در جامعه داشته باشد «نظم اجتماعی» هم تابع آن خواهد شد. در حال حاضر بخش عمدهای از کارکردهای مسجد در جامعه ما مغفول مانده است که باید با برنامههایی هدفمند کارکردهای اصلی مسجد را در جامعه احیا کنیم.
سیاستهای مدرن شهری، رابطه مسجد و محله را قطع کرده است
دکتر علی انتظاری، رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی به رابطه مسجد و محله اشاره و محله را همچون اکوسیستمی توصیف کرد که اجزای آن بههم وابستهاند و مسجد یکی از اجزای مهم این اکوسیستم است. در غرب، «بازار» اساس شناسایی شهرهای اولیه بود اما در ایران مکانهای مذهبی و مساجد اساس شکلگیری شهر و حتی بازار بودهاند. به همین دلیل در ایران، «محله» ارتباط تنگاتنگی با «مسجد» دارد، اما امروزه سیاستهای مدیریت شهری مدرن باعث تضعیف محله و متعاقب آن تضعیف مسجد در شهر شده است. به دلیل نگاه فیزیکال، ماهیت اجتماعی شهر و زنده بودن آن لحاظ نمیشود و محلهها از کارکرد سنتی خود خارج شده و تنها به سکونتگاه بدل شدهاند و اکوسیستم محلهها مخدوش شده است. در این شرایط مسجد هم نمیتواند جایگاه سابق خود را در جامعه بیابد. ما باید کارکرد مساجد را در محلهها احیا کنیم و این امر در نظام حکمرانی و قانونگذاری ما اتفاق میافتد. به این منظور باید در مدیریت شهری رویکرد فرهنگی و اجتماعی را لحاظ و سیاستهای ضدهویتی و رویکرد فیزیکال بر شهر را حذف کنیم.
وحدت و انسجام اجتماعی زیر ردای مسجد
دکتر محمدهادی همایون، استاد فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) ایجاد وحدت و رساندن جامعه به یک همدلی و تعاون را از مهمترین کارکردهای مسجد معرفی کرد و برای توضیح این امر به حقیقت وجودی ما انسانها ارجاع داد که بشدت موجوداتی «اجتماعی» و «ارتباطی» هستیم. انسان حقیقت جمعی و سرمایهای ارتباطی دارد که این سرمایه را از ارتباط با افراد کسب میکند. اساساً داستان خلقت ما جمع شدن حول امام برای رسیدن به شهود حقیقت است. ما در نماز جماعت، اربعین، نماز جمعه، زیارت و حتی در قیامت و داستان رجعت، محشر و عالم ذر و... خود را ذیل این حقیقت تعریف میکنیم و آن موقعیت مکانی که باید این حقیقت در آن ترجمه شود، «مسجد» است. در واقع مسجد محل وحدت اجتماعی در تمدن اسلامی است؛ مکانی که زیر ردای آن امت اسلامی و متعاقب آن تمدن اسلامی شکل میگیرد. تا زمانی که بینالمللی و امتی نشویم، تمدن رخ نخواهد داد. «امت» حقیقت جمعی و «مسجد» محل وحدت ماست و دولتها باید در تقویت این دو کوشاتر باشند.
اگر سنتها را به حاشیه ببریم
نقش مساجد هم کمرنگ خواهد شد
دکتر میثم مهدیار، عضو هیأت علمی دانشگاه علامهطباطبایی، به نقش مسجد در قبل و بعد از انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: در جریان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مسجد بهعنوان یکی از شتابدهندههای انقلاب عمل کرد. در دوران جنگ تحمیلی هم که توانستیم با دست خالی مقاومت کنیم مقاومتی که معطوف به سلاح نبود بلکه به بدنه اجتماعی معطوف میشد؛ از قدرت بسیجکنندگی مساجد در پشت جبهه نشأت میگرفت و شبکه مساجد آن را تأمین میکرد. اما در سالهای بعد از جنگ، نقش مساجد تحت تأثیر فراز و فرودهای توسعه شهری کمرنگ شد. به دلیل اینکه مسجد یک نهاد اجتماعی سنتمند است و با سنت اجتماعی و فرهنگی ما پیوند دارد و اگر این سنتها را به حاشیه ببریم منجر به کمرنگ شدن نقش مساجد خواهد شد. در حالیکه ما همواره برای به سامان کردن زندگی خود نیاز به مسجد داریم و باید از ظرفیت آن برای بازتولید نظم اجتماعی بهره بگیریم.
مسجد باید به عنوان یک «نهاد»
باقی بماند
دکتر کیومرث اشتریان، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران معتقد است که همه عرصههای فرهنگی نیاز به سیاستگذاری ندارند و گاه در برخی از حوزهها «سیاستگذاری نکردن» عین سیاستگذاری است. به باور او، ما از یک طرف به دلیل سیاستگذاری مستقیم مساجد و از طرف دیگر به دلیل فضای سیاسی و اجتماعی بیرون از مسجد، «نهاد» کارآمد مسجد را به «سازمان» اداری، سیاسی و نظامی سوق دادهایم که باعث شده کارایی آن مختل شود. در حالی که مفهوم «نهاد» فراتر از «سازمان» است و مجموعهای از عرف و آداب و رسوم را دربرمیگیرد که مبتنی بر مشارکت داوطلبانه و آزادی عمل است و این قابلیت را دارد که ارتباطات اجتماعی را سازماندهی کند، اما ما با سیاستگذاری مستقیم، مشارکت و آزادی فعالیت اجتماعی دینمدارانه مردم را دستکاری کردیم چنانکه تبدیل به «سازمان» شد و از سلسله مراتب اداری و تقسیم کار مبتنی بر وظایف قانونی و رسمی تبعیت کرد، در حالی که وقتی مسجد یک «نهاد» باشد ارتباطات اجتماعیاش را بر اساس اقتضائات درونی، معنوی، مادی و تاریخیاش تنظیم میکند و اینچنین یک جزیره منطقهای حول خود میسازد که بشدت کارایی اجتماعی و معنوی بالایی خواهد داشت، اما اکنون چند ساختار سلسلهمراتبی از درون و بیرون به مسجد تحمیل شده است. به عنوان مثال یکی از آنها مرکز رسیدگی به امور مساجد است و یکی دیگر ساختار سلسلهمراتبی سیاسی است که سایه خود را روی مسجد میاندازد و باعث میشود ترجیحات ارزشی سیاسی بر مسجد حاکم شود و هر فرد با هر گرایشی نتواند در این ساختار بگنجد و مشارکت آزاد و عملی در آن داشته باشد. این سلسلهمراتبهای اداری، نظامی، سیاسی، معنایی و اقتداری، علاوه بر اینکه گرایشهای واگرایانه را تقویت کرده حتی باعث شده روحانیت که بخشی از بدنه اجتماعی است، دیگر رابطه معناداری با محلات نداشته باشد.
مسجد از تحولات جامعه ایرانی
جا ماند
دکتر جبار رحمانی، عضو هیأتعلمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، معتقد است مسجد از تحولات جامعه ایرانی جا مانده است و برای توضیح و تبیین این ادعای خود، نقش و کارکرد مسجد در گذشته و اکنون جامعه ایران را با هم مقایسه کرد و گفت: در گذشته مسجد وجه الهیاتی داشت که با روحانیت گره خورده بود و نظام هویت جمعی حول مسجد شکل میگرفت. مساجد اغلب سامان محلهای، قومی و زبانی داشتند و جامعه، خود را از خلال مسجد بازسازی میکرد. در کنار همه اینها، مسجد پایگاه آموزشی بود و حتی خدمات عمومی به مردم میداد چنانکه از خدمات دینی هم فراتر میرفت. صندوقهای قرضالحسنه مساجد یا بسیجکنندگی افراد در دوران جنگ نمونهای از این کارکردهای عام مساجد است.
اما او معتقد است که امروزه مسجد نتوانسته خود را با تحولات جامعه ایرانی همگام کند به همین دلیل مساجد تکافتادهاند و از بسیاری از نقشهای خود فاصله گرفتهاند که از جمله دلایل آن تغییر الگوی دینداری در جامعه ایرانی است. عامل دیگر این است که از دهه ۶۰ به بعد، مسجد در سازوبرگ ایدئولوژیک سیستم قرار گرفت و زیستجهان آن بیش از پیش در کنترل سیستم درآمد و همین باعث رسمیشدن بیش از حد مساجد شد در نتیجه مساجد یا خیلی محلی باقی ماندند یا کانونیت آن به مکانهایی مانند حسینیهها سرریز شد. عامل دیگر، ایجاد فضاهای جدید مانند فرهنگسراهاست که نسل جدید بیشتر خود را در این فضاها بروز میدهد. ما با شناسایی این آسیبها میتوانیم کارکردهای مسجد را در جامعه دوباره احیا کنیم.
اگر مسجد به حل مسائل روز بپردازد به نیاز روزمره مردم بدل خواهد شد
دکتر غلامرضا حسنی، رئیس دانشکده ادبیات و علومانسانی دانشگاه فردوسی مشهد، به جایگاه مسجد در بازتولید سرمایه اجتماعی اشاره کرد و گفت که اگر میخواهیم همچون سابق مسجد در نسل جدید اثرگذار شود نیاز داریم که محتوای آن را متناسب با تحولات روز جامعه بهروزرسانی کنیم. او در توضیح بحث خود چنین عنوان کرد: مسجد یک نهاد ریشهدار در جامعه و فرهنگ دینی ماست که همواره جایگاه ویژهای در بازتولید سرمایه اجتماعی داشته است. تأثیر مسجد در تربیت انسان و تزکیه نفس غیرقابل انکار است و این امر هم فرد و هم جامعه را متأثر میکند و باعث کاهش آلام اجتماعی و افزایش تعاون و همبستگی در جامعه میشود. افراد در این مکان، همکاری و دوری از عداوت را تمرین میکنند. این فضای گرم در مسجد، برآمده از خلوص افراد و معرفت حاکم بر فضای مسجد است. به همین دلیل اغلب تحلیلگران اجتماعی، مسجد را محلی برای جامعهپذیری افراد بازشناسی میکنند و این امر خودبهخود به نظم اجتماعی منتهی میشود. البته ما نیاز داریم محتوای مساجد را بهروزرسانی کنیم تا اثرگذاری آن در متن جامعه مدرن بیشتر شود. اگر مردم احساس کنند که مسجد کانونی برای حل مسائل فرهنگی و اجتماعی بهروز آنان است بیشک رفتن به مسجد، به نیاز روزمره آنان بدل خواهد شد.
هرقدر از اسلام سیاسی دور شویم مسجد هم از کارکردهایش فاصله میگیرد
حجتالاسلام سیدناصر میرمحمدیان، مدیرعامل بنیاد هدایت، معتقد است ما هرقدر از اسلام سیاسی اصیل دور شدیم مسجد هم به همان اندازه از کارکردهای خود فاصله گرفته است. او مسجد را «نهادی سیاسی» خواند؛ چرا که معتقد است برای مسجد «نهاد اجتماعی بودن» قالب کوچکی است و مسجد فراتر از آن میرود؛ چون مسجد باید محور حکمرانی محله باشد و در این راه تدبیر دائم کند. به اعتقاد او تمدن اسلامی همچون تلفن همراه از سه بخش سختافزاری، نرمافزاری و سیستمعامل برخوردار است. او سیستم عامل تمدن اسلامی را «امامت» معرفی کرد که بقیه اجزای تمدن اسلامی حول آن سامان مییابند و در چنین الگویی است که «مکان» موضوعیت دارد و این مکان در تمدن اسلامی «مسجد» است. ما در جامعه و نظام ولایی به مکانی برای اتصال ولایت طولی و عرضی نیاز داریم که هیچ مکانی جز مسجد نمیتواند این ویژگی را داشته باشد. بنابراین اگر مسجد را از الگوی مدیریت اسلامی حذف کنیم، با حسینیه و دیگر مکانهای مذهبی نمیتوان جامعه را مدیریت کرد. وقتی مکان مقدس مسجد حذف شود، هویت محله از بین میرود. مسجد در تمدن اسلامی سنگر دفاع از انسانیت است سنگری که ما وظیفه داریم آن را حفظ و تقویت کنیم.
توسعه شهری مدرن «حوزه عمومی دینداران» را تضعیف میکند
دکتر سید مجید امامی، دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور معتقد است به دلیل اینکه «حوزه عمومی» به طور کلی در ایران تضعیف شده، نهاد اجتماعی مسجد هم که به «حوزه عمومی دین» تعلق دارد تا حدی ضعیف شده است. او اعتقاد دارد که شهر مدرن با محلهزدایی و به حاشیه بردن ساختهای انسانپایه، مسجد را از یک «فضا» به یک «مکان» در کنار دیگر مکانها بدل کرده است. توسعه شهری مدرن روابط گروههای مختلف همچون روحانیت، بازاریان و عموم مردم را از هم گسیخته و اتمیزه کرده است، در حالی که در گذشته همه این اقشار حول محله و مسجد محله انسجام پیدا میکردند. برخی از تحلیلگران در حالی که بحران در کارکرد مسجد را به نارسایی روحانیت نسبت میدهند، اما دکتر امامی چنین تحلیلی را ناکافی و تعارضآمیز میخواند و معتقد است که مسجد از اواخر قاجار «حوزه عمومی دین» را شکل داده اما در شرایط فعلی از حوزه عمومی یا عقب مانده یا پس رانده شده است که دلیل آن را پس رانده شدن «حوزه عمومی» در ایران میداند که متعاقب آن، حوزه عمومی مسجد و حوزه عمومی دینداران هم تضعیف شده است. بنابراین چالش جدی ما توسعه شهری و محلهزدایی و بههم ریختن نظم جماعت محلی، قومی و انسانی در شهرهاست. به همین دلیل هرچه به سمت فضاهای غیرشهری میرویم مساجد، هم پررنگتر و هم کارآمدتر ظاهر میشوند.
نقش دولتها در صیانت از اعتبار مسجد
در جامعه
دکتر غلامرضا جمشیدیها، رئیس دانشکده علوماجتماعی دانشگاه تهران، به نقش دولتها و سیاستگذاران در حفظ ارزشهای دینی و اسلامی در جامعه اشاره کرد و صیانت از مسجد و حفظ جایگاه و اعتبار مسجد را با رویکرد و عملکرد دولتها مرتبط دانست. او معتقد است که بقای ارزشهای دینی در یک جامعه وابسته به دولتها و رویکردشان است. نقش دولتها در حفظ و تقویت ارزشهای دینی و اجتماعی همچون حفظ کارکرد مساجد در جامعه غیرقابل انکار است. برای شکلگیری تمدن اسلامی باید دولتها مقید به اسلام و اجرای قواعد آن باشند. ابتدا دولتها باید به ارزشهای دینی مقید باشند تا بتوانند در انتقال ارزشهای دینی، عامل باشند و مردم را به این ارزشها ترغیب کنند. برای اینکه سیاستگذاران ما به این مرحله از اثرگذاری برسند نیاز به نظریه انسانشناسی داریم تا در این زمینه حرفی برای گفتن داشته باشیم. دولتها باید به مسجد بهعنوان پایگاه تربیت دینی و فرهنگی توجه بیشتری نشان دهند تا نتایجش به جامعه سرریز شود.
مسجد؛ کانون شکلگیری
«اعتماد تعمیمیافته»
دکتر مسعود کوثری، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، با به بحث گذاشتن مفهومی به نام «اعتماد تعمیمیافته» به نقش مسجد در شکلگیری چنین اعتمادی اشاره کرد و گفت: اعتماد تعمیمیافته میتواند بستری برای ایجاد توسعه در جامعه باشد. بخشی از نیروی محرکه توسعه در فرهنگ مردم نهفته شده که یکی از عناصر آن «اعتماد تعمیمیافته» است. اگر اعتماد تعمیمیافته در جامعهای شکل نگیرد، توسعه در آن جامعه اتفاق نمیافتد. اعتمادی که در گروهها و اجتماعات کوچک مانند خانواده و قومیتها و... وجود دارد «اعتماد تعمیمنیافته» است؛ اما «اعتماد تعمیمیافته» آن نوع اعتمادی است که گرمای کمتر اما دایره وسیعتری دارد. وقتی پای منافع ملی در میان باشد اعتماد تعمیمیافته هم وارد میدان میشود و میتواند عامل تحرک اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه شود و به نظم اجتماعی بینجامد. مسجد یکی از کانونهای شکلگیری این نوع از اعتماد است. اگر مسجد نتواند اعتماد تعمیمیافته را گسترش دهد، بازتولیدکننده خاصگرایی خواهد شد و فقط بخشهای مرتبط با نظام سیاسی کشور را تقویت خواهد کرد و از رسالت خود دور میشود. بنابراین ما باید روی این کارکرد ویژه مسجد تمرکز بیشتری داشته باشیم تا از مواهب آن در جامعه بهرهمند شویم.
کارکرد مدنی و تمدنی مسجد را باید تقویت کنیم
دکتر اصغر منتظرالقائم، عضو هیأتعلمی دانشگاه اصفهان به کارکرد تمدنی مساجد و ویژگی آنها در دوره صدر اسلام اشاره کرد و گفت: مسجد برای جهان اسلام کارکرد تمدنی دارد و در مسیر بلوغ تمدنی مسلمانان حرکت میکند. مسجد در دوره نبی اکرم، نه تنها پایگاهی برای عبادت و عرفان، بلکه پایگاهی برای شئون آموزشی، اجتماعی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و قضاوت بود. در زمان حضرت علی(ع) هم مسجد کوفه همین کارکردها را داشت و بسیاری از خطبههای پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) در مساجد انجام میشد. در بحبوحه انقلاب اسلامی هم ما از این الگوی اسلامی بهره گرفتیم و مسجد پایگاهی برای امور فرهنگی، تعاون و همبستگی اجتماعی و رفع مشکلات جامعه همچون فقرزدایی شد. در این دوران حتی ساماندهی گروههای انقلابی، پخش اعلامیهها، تبلیغات اسلامی و انقلابی از طریق مسجد انجام میشد و مسجد در عصر انقلاب اسلامی دوباره کارکرد تمدنی پیدا کرد و از عرصه صرفاً عبادت، به عرصه اجتماعی درآمد. اما این هویت بازیابیشده، بهتدریج از مسجد جدا شد چنانکه اکنون مسجد بطور عمده به مکان عبادی بدل شده است. در حالیکه باید کارکردهای مدنی و تمدنی را به مسجد بازگردانیم. امام جماعت مسجد باید هادی، مبشر و تسهیلکننده مسیر تمدنی باشد و مسجد را از حالت صرفاً عبادی به سمت مسائل آموزشی، اجتماعی و... سوق دهد تا «استغنای فرهنگی» در جامعه تسهیل شود.