در نشست پژوهشی عود و عودنوازی عنوان شد

مکتب عودنوازی در ایران نداریم

ندا سیجانی
خبرنگار


 نخستین جشنواره ملی عودنوازی ایران به دبیری ارسلان کامکار از 16 تا 19 اسفند ماه در تالار آیینه جزیره قشم برگزار شد؛ جشنواره‌ای در راستای ایجاد زمینه فعالیت‌های هنری در حوزه عودنوازی و ارتقای سطح فرهنگی مرتبط با موسیقی منطقه با توجه به فرهنگ موسیقایی خلیج فارس و رواج ساز عود (بربط) در زندگی اقوام ساکن در سواحل جنوبی ایران. برگزاری این جشنواره به دو بخش موسیقی دستگاهی و موسیقی نواحی اختصاص داشت که در دو رده سنی جوان و بزرگسال به‌صورت رقابتی و با حضور 36 شرکت‌کننده به اجرا درآمد.احمد بیت سیاح، نوشین پاسدار، محمد پیری، سید فؤادالدین توحیدی، حمید حاصلی، علی رادمهر، نجمه صغیر، شهرام غلامی، محمد فیروزی، مرتضی کریمی‌ و مجید ناظم‌پور از داوران این دوره از جشنواره بودند. انتخاب نام جشنواره به بربط در نشست پژوهشی عود وعودنوازی که روز گذشته(جمعه 18 اسفند ماه) با حضور استاد محمد رضا درویشی برگزار شد، صحبت‌هایی در خصوص تاریخچه و قدمت این ساز و شیوه نوازندگی آن اشاره شد.
باید این جشنواره بربط نوازی نام می‌گرفت
در ابتدای این نشست که اجرای آن را علی مغازه‌ای برعهده داشت، محمد رضا درویشی در جملاتی بیان داشت: «عود یک واژه عربی است و عرب‌ها به آن العود می‌گویند و در ایران هم از پیش از اسلام این ساز با عنوان بربط بوده است و در مینیاتورهای تصویرگر دوره خسرو پرویز ساسانی یا در اشعار فردوسی، نظامی و حافظ به کرات تصویر و واژه بربط  نمایان است. حافظ هم در یکی دو غزل خود از کلمه عود استفاده کرده:«دانی که چنگ و عود چه تَقریر می‌کنند/ پنهان خورید باده که تَعزیر می‌کنند». این آهنگساز می‌گوید:« در دوره جنگ‌های صلیبی بین مسلمانان و مسیحیان که حدود 200 سال طول کشید، مسیحیان و اروپایی‌ها با عود آشنا شدند و آن را با خودشان به اروپا بردند. نام ساز ظاهراً با حذف و تغییر یکی دو حرف از کلمه العود به لوت تغییر پیدا کرد. به هر حال این عثمانی‌ها و عرب‌ها هستند که می‌گویند عود، اگر من جای برگزارکنندگان جشنواره بودم نام آن را «نخستین جشنواره بربط نوازی» می‌گذاشتم.
 این پژوهشگر پیشکسوت موسیقی اقوام ایران در ادامه صحبت‌هایش به تغییر و تحول شکل این ساز پس از بازگشت به ایران اشاره کرد و بیان داشت: «سال‌ها قبل(اوایل دهه ۴۰) ابراهیم قنبری‌مهر در کارگاه سازسازی وزارت فرهنگ وقت فعالیت می‌کرد. او نظرش بر این بود عود عربی و ترکی با زیبایی‌شناسی هنر ایرانی فاصله زیادی دارد و بر این اساس کاسه این ساز را کوچکترو دسته را چند سانت بلندتر گذاشت. بیشتر سازهایی که در حال حاضر در ایران نواخته می‌شوند، نمونه همان سازهایی است که از روی سازهای قنبری مهر ساخته شده‌اند. من در این جشنواره، ‌سازی مانند سازهای عربی و ترکی با آن کاسه بزرگ ندیدم.
 درویشی به سبک عودنوازی شرکت‌کنندگان در جشنواره اشاره کرد و گفت: عود امروز یک ساز جا افتاده در موسیقی ایران است و منحصر به تهران و کلانشهرها نیست. شرکت‌کنندگانی را از فولاد شهر اصفهان یا گنبدکاووس داشتیم که همه این مناطق خود موسیقی دارند و شرکت‌کنندگان آنها مجبور نیستند فقط موسیقی دستگاهی بزنند؛ زیرا موسیقی دستگاهی تنها ۱۰ درصد موسیقی ایران است. در حقیقت موسیقی دستگاهی به لحاظ  کمی اگر ۶ ساعت طول بکشد، کل دستگاه‌ها و آوازهای موسیقی بلوچستان را اگر ضبط کنیم، ۳۰۰ ساعت به طول می‌انجامد. در این حد اختلاف داریم. بنابراین موسیقی دستگاهی ۱۰ درصد کل موسیقی جغرافیای ایران است.
او در پایان درباره دورنمای عودنوازی در ایران گفت: آینده عودنوازی ایران گره خورده به آینده کل موسیقی ایران و پدیده مجزایی نیست و اگر بخواهیم راجع به آینده موسیقی ایران حرف بزنیم در بخش‌هایی آینده بهتری در انتظار موسیقی ایران نیست اما در بخش‌هایی آینده خوبی در انتظار است.

نبود مکتب عودنوازی در ایران
مجید ناظم‌پور نیز در بخش دیگری از این نشست، گفت:« حدود سه قرن عودنوازی در ایران فراموش شد و بعد‌ها به گفته استاد خالقی این ساز به موسیقی ایران برمی‌گردد. تصور کنید با این دوره فراموشی، دوباره این ساز به موسیقی ایران برمی‌گردد. پس به عقیده من، ما مکتب عودنوازی در ایران نداریم بلکه ما در یک دوره سرگردانی هستیم و مدام آزمون و خطا می‌کنیم. اصل حفظ موسیقی است، اصل تکنیک نیست. تکنیک وسیله است تا پیام تاریخی خود را به گوش شنونده برسانیم.»

 روند موسیقی دستگاهی روی عود دچار مشکل می‌شود
شهرام غلامی دیگر نوازنده عود در بخش دیگری از این نشست گفت:«من هم این اشکال رو احساس کردم که روند موسیقی دستگاهی روی عود دچار مشکل می‌شود. وقتی صحبت از موسیقی دستگاهی می‌کنیم یعنی هویت فرهنگی را با خودمان حمل می‌کنیم. مثل هر موضوع، ایرانی دیگری که این موضوع را با خودش حمل می‌کند و یک بار فرهنگی دارد.اگر این موضوع دچار اشکال شود، جای نگرانی دارد.» فؤاد توحیدی نیز در بخش دیگری از این نشست گفت:« اینکه در یک جشنواره این تعداد استعداد را می‌بینیم برای خودم غافلگیرکننده بود. موسیقی نواحی ما به نظرم رو به افول است. حتی زندگی روستایی تبدیل به زندگی شهری می‌شود و موسیقی نواحی در حال تبدیل شدن به موسیقی کلاسیک است. به شخصه من در این جشنواره ساز خوب نشنیدم. ایراد دیگری که در بسیاری از بچه‌ها دیدم تقلید‌پذیری آنها بود. سعی کنید خودتون باشید و اثر خودتان را خلق کنید.»

دید نگرش در نظام آموزشی
حمید صالحی نیز گفت:« در فضای کنونی نظام آموزشی کلاً در خدمت موسیقی دستگاهی است. اگر نظام آموزشی یک توازن را بین توجه به موسیقی ایرانی و نواحی ایجاد می‌کرد، قطعاً شاهد این نبودیم که نوازنده‌ها صرفاً به سمت موسیقی کلاسیک ایرانی بروند. به هر حال این جوان‌ها اینگونه آموزش دیده‌اند. اگر فرصت ایجاد شود، بخش بزرگی از این نگرانی‌ها از بین می‌رود.» سعید بنی‌عامریان(مشاور مدیر عامل منطقه آزاد قشم) نیز گفت:«باید بگوییم به نظرم این اتفاق را در قشم پایه‌گذاری کنیم که همچنان بماند. شاید رسالت ما این باشد که به جامعه موسیقی کمک کنیم. من این قول را می‌دهم که جشنواره در حوزه عودنوازی خلیج فارس باشد و بچه‌های ما بتوانند با نوازندگان ساز عود در دنیا تعامل داشته باشند. موسیقی در این کشور سخت است و راه شما دشوار.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و بیست
 - شماره هشت هزار و چهارصد و بیست - ۱۹ اسفند ۱۴۰۲