در همایش سالانه انجمن علوم سیاسی عنوان شد
شکست توهم ابرقدرتی غرب و انزوای ایران در عرصه جهانی
هفدهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران فرصت گفتوگو و هم اندیشی بود. میهمانان بلندمرتبهای که از جریانهای فکری مختلف به دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، میزبان این نشست آمده بودند دیدگاههای خود پیرامون موضوع این نشست مبنی بر«آینده نظام جهانی؛ سیاستها و الگوهای رفتار ایرانی» را مطرح کردند و دغدغههای خود را درباره ضرورتهای بازاندیشی در سیاستگذاری امنیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران در نظام جهانی پیشرو با یکدیگر در میان گذاشتند. علی لاریجانی، مشاور بینالملل رهبر انقلاب اسلامی، منوچهر متکی، محمد جواد ظریف و علیاکبر صالحی، وزرای خارجه سابق و شماری از اساتید برجسته حوزه روابط بینالملل و علوم سیاسی از جمله سید جلال دهقانی فیروز آبادی و حسین سلیمی از جمله میهمانان حاضر در این نشست بودند. حاضران در نشست روز گذشته در تبیین دیدگاههای خود، رسیدن به درک درست و مشترک از واقعیت موجود نظم سیال و در حال تغییر جهانی و راههای تحقق وضعیت مطلوب در آن برای جمهوری اسلامی را از چالشهای پیش روی بازیگران جامعه بینالملل دانستند. آنها در توضیح مفاهیم دیدگاههای خود به تمرکز دنیای آینده بر مدار منافع ملی اشاره و تصریح کردند حاصل این تحول باید اولویت بخشی واقعگرایانه به وجوه مهم اهداف و مطالبات تعیین شده در حوزه منافع ملی کشور باشد. گزاره مشترک مورد تأکید همه صاحبنظران روابط بینالملل، این واقعیت بود که نظم نوینی در حال شکلگیری است که شناخت و همسویی با مؤلفههای آن ضرورت دارد.
علی لاریجانی: مواجهه ایران در دنیای آینده باید بر مدار منافع ملی باشد
علی لاریجانی، مشاور بینالملل رهبر معظم انقلاب، جایگاه امریکا و غرب را در روند مناسبات قدرت در حال افول خواند و تصریح کرد که این کشورها همچنان نقش تخریب کنندگی و توان درگیر کردن رقبای خود را دارند. او با اشاره به اینکه جنگ روسیه با اوکراین فضای جنگ را به مقابله با غرب کشاند و پدیدار کننده شکافی بود که پایان زودهنگامی برای آن پیشبینی نمیشود، تأکید کرد که به چالش کشیدن نقش غرب سبب شده است کشورهایی که قدرت کمتری دارند به این نتیجه برسند اتکا به یک قدرت نمیتواند مشکلاتشان را حل کند. لاریجانی از این مقدمه به موقعیت جمهوری اسلامی در سطح منطقه و بینالملل اشاره و تأکید کرد که مواجهه ایران در دنیای آینده باید بر مدار منافع ملی باشد و همه مراودات دیپلماتیک به تسهیل توسعه ملی ایران بینجامد و شئون دیگر در اولویتهای بعدی قرار گیرد. او حفظ و سامانبخشی مزیتهای منطقهای را از گزارههای مهم دیگر کشور خواند و تصریح کرد که توجه به جریان «مقاومت» مزیت سرنوشت ساز برای ما دارد و جنبه سیاسی آن باید همراه با جنبه امنیتی گسترش یابد. لاریجانی همچنین مخاطرات رو به تزاید ناسیونالیسم و پوپولیسم در دنیا را مورد توجه قرار داد و گفت که بازتاب این گرایش در رفتار ترامپ و رئیسجمهور آرژانتین قابل مشاهده است.
منوچهر متکی: انقلاب اسلامی در سیاست موفق بود اما در اقتصاد نه
منوچهر متکی، وزیر امور خارجه اسبق هم، تعریف جمهوری اسلامی از آرمانها و افقهای پیش رو در نظام بینالملل را مقدمه سیاستگذاری در عرصه مناسبات خارجی دانست و با تأکید بر اینکه نظم جاری در حال رفتن است، بر ضرورت شناسایی مؤلفههای نظم جدید تأکید کرد. متکی خروج امریکا از افغانستان را در قالب این تحول ارزیابی و تصریح کرد که کشورهای غربی در حال وفق دادن خود با این وضعیت در حال تغییر هستند. این مقام اسبق دیپلماتیک کشور همچنین انقلاب اسلامی را از منظر سیاسی و گفتمانی موفق خواند اما گفت که کشور پس از انقلاب نتوانسته در تحقق اهداف اقتصادیاش موفق باشد.
صالحی: تنها کشوری که شیر انرژیاش دست خودش است، ایران است
علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه اسبق کشور نیز در توضیح دیدگاه خود پیرامون موضوع نشست بر این مهم تأکید کرد که جهان در حال حرکت به سوی درهم تنیدگی است و انسانها از نقاط مختلف جهان از طریق مجازی به یکدیگر متصل هستند. او با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی بر مدار سیاسی هیچ قدرتی نیست، سیاست اصولی ایران را در ایجاد و حمایت از مقاومت همچنان پا برجا خواند که بابت آن هزینه هم میدهد. صالحی با بیان اینکه ایران مشابه کشورهای همسایه نیست که شب یک حرف میزنند و صبح حرف دیگری میزنند، افزود: ما نه تنها و نه منزوی هستیم؛ با خیلی از کشورها رابطه سیاسی داریم و عضو خیلی از گروههای بینالمللی هستیم. او با تأکید بر اینکه هر اتحادی لزوماً اتحاد استراتژیک نیست، خاطرنشان کرد: ما باید هوشمندانه و واقعگرایانه عمل کنیم؛ جهانبینی ما، ما را از واقعگرایی منع نکرده است. باید راه در میانه قدرتها ایستادن و کار کردن با آنها را بدانیم. امریکا میخواهد هیمنه تک قطبی خود را حفظ کند و به خاطر همین باید اقتصاد و ارتش قوی داشته باشد.
صالحی یکی از ابزارهای مهم مهار چین را انرژی دانست و با اشاره به اینکه ایران یکی از منابع مهم انرژی در خاورمیانه است، افزود: تنها کشوری که شیر انرژیاش دست خودش است، ایران است. به گفته او تنها عامل حفظ حکمرانی و نظام جمهوری اسلامی مردم هستند و نباید اجازه داد مردم از نظام جدا شوند.
ظریف: حمایت از مقاومت از قدرتهای معنایی ایران است
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین نیز با یادآوری این واقعیت که نظم متصلب جهانی بعد از جنگ سرد فروپاشید اما نظم جدیدی جایگزین آن نشد و دورهای از توهم نظم تک قطبی شکل گرفت که در آن امریکا خود را رهبر و برنده این نظم میدانست، تأکید کرد که با پایان نظم دوقطبی، جهان سیال شد و کنشگران جدیدی همچون هوش مصنوعی وارد شده و لایه جدیدی را ایجاد کردهاند. به اعتقاد ظریف مراکز قدرت تکثر پیدا کرده و جا به جا شدهاند وغرب نمیتواند برای همه تحولات جهانی تصمیمگیری کند. او با اشاره به اینکه با توجه به سیالیت و تعدد مراکز قدرت و تنوع مؤلفههای قدرت، ما نباید در جمهوری اسلامی به خاطر گرایشهایی که فکر میکنیم در دنیا اشتباه است، اهمیت قدرت معنایی را از دست دهیم، تصریح کرد: حمایت از مقاومت در منطقه از قدرتهای معنایی ماست و نباید از آن کوتاه آمد. وزیر امور خارجه پیشین کشور تمرکز بر منافع ملی را اولویت نخست کشورها در رویکردهای درپیش گرفته در مناسبات خارجی خواند و در توضیح بیشتر افزود: کسی این را فراموش نمیکند که چین با وجود تنش بر سر بالنی که بر فراز امریکا فرستاده بودند، وارد تنش با امریکا نشد. باید برای ما مهم باشد بدانیم چین در چه جنبههایی با امریکا وارد تعامل میشود و توقع حمایت از چین را در جایی که انتظار داریم نداشته باشیم. اگر جهان را قطبی ببینیم، توقعاتی برای ما ایجاد میکند که تحقق پیدا نمیکند؛ کما اینکه زمانی توقع داشتیم روسیه و چین قطعنامههای هستهای علیه ما را وتو کنند و نکردند. نباید از روسیه توقعاتی داشته باشیم که اگر بر اساس منافعش حمایت نکرد، دلسرد شویم. این یک واقعیت است که اگر امریکا، روسیه را در جنگ اوکراین وارد نمیکرد، روسیه قصد دعوای ژئواستراتژیک با امریکا را نداشت. ظریف در توضیح بیشتر این گزاره که کشورها بنا بر منافع خود دامنه ارتباطاتشان را با کشورهای متعدد بینالملل گستردهاند، افزود: الان اینگونه است که کشورها وابسته به یک طرف هستند ولی با طرف دیگر هم کار میکنند. اینکه عربستان با چین و روسیه کار میکند نمونه این رویکرد است. از این رو باید گفت که دوران اتحادهای دائمی به سر آمده است؛ اگر جنگ روسیه و اوکراین نبود ناتو با سؤال هویتی مواجه شده بود. بنابراین دوران ائتلافهای موقتی و موضوعی شکل گرفته است. ظریف در نهایت تصریح کرد: جهان به سمت شبکهای شدن میرود و این اندیشه برای سیاست خارجی ایران مؤثر است.
دهقانی فیروزآبادی: سیاست خارجی باید در لایههای مختلف و همزمان فعالیت کند
سید جلال دهقانی فیروز آبادی، استاد روابط بینالملل دانشگاه نیز با اشاره به برخی دیدگاهها مبنی بر اینکه سیاست خارجی ایران اصلاً توان راهبردی عمل کردن ندارد، بلکه باید بنا بر موضوعات و شرایط، اقتضایی عمل کند، تأکید کرد: یکی از الزامات سیاست خارجی چندسطحی و پیچیده بودن آن است. نباید این گونه باشد که وقتی درگیر مذاکرات هستهای و برجام هستیم از موضوعات دیگر غافل شویم، سیاست خارجی باید بتواند در سطوح و لایههای مختلف و همزمان فعالیت کند. این استاد دانشگاه دیپلماسی را یک قدرت ملی توصیف کرد و گفت: ما از دیپلماسی به عنوان یک متغیر قدرت ملی درست استفاده نمیکنیم، تا اسم دیپلماسی را میآوریم میگویند سازشکار و واداده، اگر این را داشته باشی اما نتوانی آن را بخوبی بهکار بگیری با نداشتنش فرقی ندارد. دهقانی بر اهمیت استقلال راهبردی تأکید کرد و گفت: این یعنی بیشینهسازی گزینهها در حالی که در سیاست خارجی گاهی به سمت کمینهسازی گزینهها میرویم و از گزینههایی که داریم هم به نحو احسن استفاده نمیکنیم. به گفته او در یک دولت به سمت شرق و در دولتی دیگر به سمت غرب میرویم این در حالی است که باید گزینهها و شبکه تعاملات را افزایش دهیم و شبکهسازی قدرت کنیم.
سلیمی: شاهد پیوستگی بیشتر اقتصادها در عرصه جهانی هستیم
حسین سلیمی، از دیگر اساتید روابط بینالملل هم موضوع همگرایی اقتصادی میان کشورها را مورد توجه قرار داد و با اشاره به اینکه اگر دو جنگ اوکراین و غزه را کنار بگذاریم، در اکثر مناطق، جهان به سمت کاهش منازعات سیر میکند، تأکید کرد: مناطقی که همگرایی اقتصادی در آنهاست منازعه در آنها تقریباً ریشه کن شده و مناطقی که تنازعآلود هستند در آنها همگرایی اقتصادی وجود ندارد. او با بیان اینکه بعد از وقفهای که در دوران کرونا ایجاد شد شاهد پیوستگی بیشتر اقتصادها در عرصه جهانی هستیم، افزود: اگر جهان را همکاریجویانه ببینیم کمی ساده لوحانه به نظر میرسد، اگر مبتنی بر تناقض و تضاد ببینیم به همان نسبت مبتنی بر ستیز خواهد شد. اگر هر دو بعد را ببینیم میتوانیم ابعادی را برجسته کنیم اما اگر یکی را برجسته کنیم، سیاست خارجی و داخلی ما متفاوت میشود.