آیا مشوق‌های دولتی، حیات سینما را در جریان تغییر بازار تولید عرضه و تقاضای فیلم حفظ خواهد کرد؟

کارگردان‌های دهه‌نود؛ از درخشش در سینما تا مهاجرت به نمایش خانگی

فاطمه ترکاشوند
خبرنگار

تغییرات سریع بسترهای پخش محتوای صوت و تصویر فراگیر که مهم‌ترین آنها، فیلم‌ها هستند، فرصت چندانی به تولیدکنندگان برای انتخاب نمی‌دهد. فناوری‌ها بازارهای جدیدی را پدید می‌آورند و محل عرضه و تقاضا را از جایی به جای دیگر منتقل می‌کنند و مخاطبان (بخوانید مصرف‌کنندگان) را همراه با خود به این سو و آن سو می‌کشانند. بر این اساس، تولیدکننده‌ها هم به دنبال تغییر محل عرضه و تقاضا، جای خود را عوض می‌کنند تا به حیات اقتصادی و فرهنگی ادامه دهند. این اتفاق، چیز جدیدی نیست و دست‌کم در 4 دهه پس از انقلاب اسلامی چندباری برای ورود ویدیو، اینترنت، ماهواره، موبایل و حالا VOD ها آزمایش شده است. اما این تغییرات تا اندازه‌ای توانسته‌اند مؤلفان سینمایی اعم از کارگردان‌ها و نویسندگان و تهیه‌کننده‌ها را از سویی به سوی دیگر بکشانند.
ظرف یک‌دهه اخیر با رشد اقبال به پلتفرم‌های نمایش خانگی، بسیاری از کارگردان‌های کشور به سوی تولید در شبکه‌های VOD مهاجرت کرده‌اند و این مسأله برای گروه‌های مختلف آنان به علل متفاوتی رقم خورده است.
 
تلویزیون و مسأله مهاجرت کارگردان‌ها به VOD
بخشی از کارگردان‌های سریال‌های تلویزیونی که در تولید سریال‌های سنگین رده الف ویژه، آثار تاریخی و فاخر فعالیت داشتند، به علت هزینه‌های تولید و پروداکشن سنگین این آثار هنوز در اکوسیستم تولیدات نمایش تلویزیونی باقی مانده‌اند. برخی دیگر هم که در تولیدات کمدی و درام فعال بوده‌اند، به علت گسترده بودن مخاطب بالقوه تلویزیون در مقایسه با نمایش خانگی، همچنان ترجیح می‌دهند در فضای تلویزیون آثار خود را عرضه کنند.
این در حالی است که بخشی از کارگردان‌های آثار تلویزیونی، در همین فاصله به علت تجربه کردن تعامل با جنس دیگری از مخاطب که احتمالاً جهان‌بینی و توقعاتش از فیلم‌ها اندکی متفاوت از مخاطب تلویزیون فعلی است، مسیر تولید برای VOD ها را در پیش گرفتند تا آنجا هم خود را در معرض آزمون جلب مخاطبان قرار دهند.
اما این مهاجرت تنها محدود به تلویزیون نیست بلکه در سال‌های اخیر بسیاری از کارگردان‌های جوانی که در سینما با آثار مهمی دیده شده بودند، به سرعت محل عرضه ایده‌های جدیدتر خود را به پلتفرم‌ها تغییر دادند. این موضوع از یک طرف کاهش آثار جدی سینمایی چند سال اخیر را به دنبال داشت و از طرف دیگر به نوعی به افزایش کیفی و کمی سریال‌های VOD کمک شایانی کرد.
 
کارگردان‌های جوان، کاشت در سینما، برداشت در VOD
محمدحسین مهدویان که در سال 91 با «آخرین روزهای زمستان» در تلویزیون توجه بسیاری از علاقه‌مندان و کارشناسان را به خود جلب و نصابی دیگر در تولیدات تلویزیونی را عرضه کرد، در سال 94 با «ایستاده در غبار» به سینما پا گذاشت و سپس تا سال 99 با آثار مهمی چون «ماجرای نیمروز 1 و 2»، «لاتاری» و «درخت گردو» روی پرده باقی ماند. اما بعد با «زخم کاری» نشان داد که می‌تواند در نمایش خانگی و سریال‌سازی هم به همان اندازه موفق باشد.
محمد کارت هرچند در حوزه مستند چهره شناخته‌شده‌ای بود اما با ساخت فیلم «شنای پروانه» در سال 98 بسیاری از مخاطبان سینما را غافلگیر کرد و سپس طولی نکشید که به سرعت موضع تولید و عرضه خود را به VOD تغییر داد و البته در آنجا هم درخشید. سریال «یاغی» دومین ساخته داستانی بلند او و اولین سریالش در نمایش خانگی با استقبال زیادی همراه شد تا دومین کارگردان مهم از نسل جدید فیلمسازان ایرانی باشد که دست به تجربه تولید در نمایش خانگی بر بستر اینترنت زده است. کیارش اسدی‌زاده، کارگردان جوان دیگری که در ابتدای دهه نود با آثاری چون «گس» و «شکاف»، حرکت آرامی را در سینما آغاز کرده بود، از اولین کارگردان‌هایی به شمار می‌آید که در آغاز خیزش پلتفرم‌های VOD به این بستر عرضه جدید رو آورد. سریال «کرگدن» هر چند در ابتدا توجه مخاطبان را به خود جلب کرد اما در ادامه بسیاری از آنان را از دست داد. حالا اما این کارگردان جوان با سریال «دفتر یادداشت» در میان پرمخاطب‌ترین‌های نمایش خانگی قرار دارد. افشین هاشمی که او را بیشتر در عرصه بازیگری و تئاتر می‌شناسیم، از دیگر کارگردان‌های دهه نودی است که «خسته نباشید» اولین اثر خود را در سال 91 به سینما آورد و سپس با «گذر موقت» و «خداحافظ دختر شیرازی»، باز هم اقبال خود را در سینما آزمود. اما در دو سال اخیر دو سریال «شبکه مخفی زنان» و «داوینچیز» از او هم مورد توجه قرار گرفته‌اند. او که امسال هم فیلم «نوروز» را به جشنواره فجر آورده بود، نشان داد که هنوز قصد مهاجرت کامل از سینما به VOD را ندارد. به نظر می‌رسد جسارت کارگردان‌های جوان و خوش‌قریحه دهه نود سینمای ایران برای گام نهادن در عرصه پرآزمون و خطر سریال‌سازی در نمایش خانگی بیش از سایر کارگردان‌ها بوده باشد. با این حال اگر به یک‌دهه قبل‌تر برویم و نگاهی به فهرست کارگردان‌های میانسال نسل قبل بیندازیم، باز هم به اسامی مهمی برخواهیم خورد که تلاش کردند بخت خود را در VODها هم بیازمایند. حسن فتحی، بهرام توکلی، بهروز شعیبی، روح‌اله حجازی، مازیار میری، هومن سیدی، منوچهر هادی، شهرام شاه‌حسینی و تینا پاکروان برخی از این اسامی هستند که غالباً پس از تولید در نمایش خانگی دیگر روی پرده سینما دیده نشده‌اند.
 
سینما هم مثل تلویزیون، مهاجرت را تجربه می‌کند؟
اما فراتر از عواملی چون تقاضا، پول و مسائل اجتماعی و سیاسی، باید دانست که وجود شبکه افراد حرفه‌ای و دسترسی به آنها در اکوسیستم‌های قدیمی‌تر، یکی از عوامل مهم پایدارکننده سیستم‌های قدیمی است که پایان سریع و فراگیر را به تأخیر می‌اندازد یا گاهی ناممکن می‌کند.
در میان همه عوامل ناپایدار کننده اکوسیستم فرهنگی-صنعتی-تجاری سینما شاید مهم‌ترین عامل همین روی برگرداندن تولیدکنندگان از این حوزه به سمت حوزه‌های دیگر باشد. درحالی که عده‌ای این مسأله را اتفاقی اجتناب‌ناپذیر و معلول ذات بازار فرهنگ می‌دانند، برخی دیگر معتقدند که دولت و نهادهای متولی این حوزه می‌توانند با ایجاد مشوق‌ها و انگیزه‌های مادی و غیرمادی برای تولیدکنندگان، به حیات جدی و پررنگ سینما تداوم ببخشند.