آموزش شیشهگری باید از هنرستان شروع شود
حیاس حسینی
شیشهگر، طراح و دبیر علمی طراحی آبگینه 1400
ایران با پیشینه 5 هزار ساله در هنر شیشهگری در کنار مصر، رم و فینیقیها قرار گرفته و جزو پیشگامان این صنعت و هنر بشمار میآید. نمیتوان اثبات کرد که کدام یک ابتدا به شیشه دست یافتند؛ اما بنظر میرسد که ایران منطقهای است که بدلیل داشتن سرامیک، زودتر به شیشه دست پیدا کرده است. شیشه و سرامیک بدلیل شباهت در مصالح از یک خانواده محسوب میشوند. با نگاهی به شیشههای ابتدایی، انگار یک سرامیست کارکرده که در آن زمان هنوز به دانش دمیدن در شیشه دست پیدا نکرده بودند، سرامیکها را با قالب درست میکردند و در مواد اولیه آن شیشه میریختند.
در ایران، اشیای شیشهای طی دورههای مختلف وجود داشته است؛ از جمله در جرجان و نیشابور. بعد از اسلام نیز شاهد رشد چشمگیر شیشه در کشورمان بودیم. مواد اولیه شیشهگری برخلاف سفال در دسترس نبود؛ بنابراین کشور باید برای پیشرفت در هنر شیشه به ثبات میرسید. آنچه که نیازمند تأمین مواد اولیه و کوره برای ساخت آن بود.
از آنجا که تأمین این مواد در آن دوران از سوی یک یا چند سرمایهگذار ممکن نبود، بنابراین حمایت دربار و شاه را میطلبید. با نگاهی عمیق به تاریخ از ساسانیان تا قاجار، متوجه حضور و آمدن شیشهگرانی از فرانسه و بلژیک به ایران میشویم؛ کسانی که به رشد صنعت شیشه در ایران کمک کردهاند. اما طی 100 سال اخیر متوجه کمرنگ شدن نقش دولتها در رشد صنعت شیشه میشویم؛ آنچه که فقط به جنبشهای هنری محدود و باعث شد هنر شیشهگری مسیرش را به کندی طی کند. بنابراین ما از مسیری که دنیا به منظور توسعه این صنعت دنبال کرد بازماندیم.
اما از بهترین رویدادهایی که در صنعت شیشهگری در ایران رخ داد، میتوان به تأسیس موزه آبگینه اشاره کرد. آنچه که گذشته هنر شیشهگری ایرانی را به تصویر میکشد. بعدها برای رشته شیشهگری دانشگاه ایجاد شد که البته کار اشتباهی بنظر میرسد. این رشته در ابتدا نیاز به هنرستان و استعدادیابی اولیه میان متقاضیان داشت؛ جهشی که بدون مطالعه انجام شد و نتیجه معکوسی به بار آورد. زیرا از سال 1386 با ایجاد رشته دانشگاهی شیشه، اتفاق خاصی روی نداد و متخصصی در زمینه شیشهگری تربیت نشد که به آن ببالیم.
مسیر دومی که در شیشهگری طی شد، بیشتر شیشه را تحت انحصار ظروف ایرانی درآورد. یعنی فکر کردیم شیشه حتماً باید کاربرد فیزیکی داشته باشد؛ مثل گلاب پاش و پارچ، اما دنیا بعد از 1960 به شیشه نگاه دیگری انداخت و متریال محور شد. به این صورت که شیشه را در فضاهای مختلف دیگری آزمایش و استفاده کردند که نمونه بازر آن، لوستر و لایتینگ است.
شیشه در گذر تاریخ امروزه بیشتر در لایتینگ نقش بازی میکند که علاوه بر درآمدزایی، دارای ایدهپردازی نیز هست. در کشور ما هم لایتینگ طی 8 سال اخیر رشد کرده، ولی چون 90 درصد کپی است و بیشتر در منزل افراد متمول به چشم میخورد، از نظرها پنهان مانده است. آنقدر که عکسی از این هنر ایرانی در فضای مجازی وجود ندارد؛ در حالی که در کشورهای غربی این هنر در قالب تندیسهایی در معرض دید قرار میگیرد.
هنر شیشه اگر بخواهد در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشد باید خودشناسی کند که چه بوده و بعدها چه میخواهد انجام بدهد. در ایران متأسفانه ریشهیابی پیرامون این هنر درست صورت نگرفته است. در هنرستان شیشهگری علمی و آزمایشگاهی را یاد گرفتم چون با روحیاتم سازگار نبود بعد از هنرستان وارد کار هنری شیشه شدم و دغدغههای شخصی خودم باعث شد تا شیشه را در فضاهای دیگر هنری استفاده کنم.
اما اگر بخواهیم شیشه مثل متریالهای دیگر دیده شود چه کار باید کنیم؟
اول اینکه آموزش درست را از هنرستان شروع کنیم، آموزش تجربی در کارگاه همراه با آموزش تئوری باشد. تا وقتی که متریال شناخته نشود امکان ایدهپردازی نیست حتی اگر ایدهپردازی کنید اجرا شدنی نیست.
نیروی متخصص در هنر شیشهگری باید در هنرستان تربیت شود، مشکل شیشه ایران صادرات نیست، شیشه ایران کیفیت و طراحی بازار کشورهای دیگر را ندارد ما حتی توان رقابت با کشور ترکیه را نداریم در طراحی ایرادهای وحشتناک است چون تکنیکها را بلد نیستیم و نمیتوانیم شیشه را به فضاهای دیگر مثل طراحی و معماری ببریم.
هنر شیشه ایران به دلیل کیفیت پایین مشتریهایی از قشر پایین و ضعیف دارد و مخاطب این هنر قشر متوسط رو به بالا ندارد.