توانمند سازی زنان با برگزاری نمایشگاه های بهاره

دستبافته های «دشت زحمتکشان» از کرمان تا گرگان

ترانه بنی‌یعقوب
خبرنگار

 
رومیزی میخک، دستبند مهر و ماه، سوزن‌دوزی زرغونه به معنای سبز و امید. روی هــر کــدام از آثار دستی برچسب نامشان دیده می‌شود. محصولاتی که با تلاش زنان در گوشه گوشه کشور به این نمایشگاه رسیده از زاهدان، سیستان و بلوچستان، گنبدکاووس، خراسان‌جنوبی و دشت زحمتکشان استان کرمان و...
 این زنان که اغلب به صورت گروهی کار می‌کنند آثار دستی‌شان را در نمایشگاهی با نام زنان جامعه محلی ایران گردآوری کرده‌اند تا شب عید بتوانند با عواید حاصل از فروش محصولات‌شان تغییری هر چند اندک در وضعیت خودشان و خانواده‌شان و جامعه محلی‌شان به وجود بیاورند.
غرفه‌های فروش این آثار دستی، زیبا و پــر از رنــگ و حــس زندگــی اســت و تماشای آنها به تو این حس را می‌دهد که جغرافیای ایران را از نزدیک به نظاره نشسته‌ای.
اینجا هم می‌توانی دست‌ساخته‌های زنان بلوچ را ببینــی و هــم عروســک، کوســن، زیــورآلات حصیر و پته‌دوزی زنان جنوب را. البته در کنار آثار دســت‌ســاز زنان ایرانی، محصولات زنان افغانستانی هم به نمایش گذاشته شده است. مثل سوزن‌دوزی‌های زرغونه به معنای سبز و امید که حاصل تلاش دختران افغانستانی ساکن دشت زحمتکشان استان کرمان است که در حاشیه کویر به تولید صنایع دستی مشغــولند.
گشتی در نمایشگاه کوچک می‌زنم روی قاب قرمز رنگی زیورآلات زنان بلوچ ارائه شده از دستبند و گوشواره و گردنبند که طرح‌های زیبا و بی‌نظیری دارند. در قسمت دیگری مانتوهای زیبا با سوزن‌دوزی‌های بلوچ ارائه شده، البته کوسن و کلی دستبافته زنان افغانستان هم در سمت دیگری به نمایش گذاشته شده است. در گوشه دیگری از نمایشگاه رومیزی‌ها و پته‌دوزی‌های زنان کرمانی ارائه شده که رنگ و جلای خاص خودش را دارد. در سمتی دیگر دستبافته‌های زنان و کودکان آسیب‌دیده یا در معرض آسیب محله فرحزاد را می‌بینم. مؤسسه مهر و ماه توانست این زنان را دور هم جمع کند و امروز ساک‌ها و دیگر دستبافته‌های زیبای‌شان را در این نمایشگاه می‌بینم. در گوشه‌ای دیگر شال‌ها و دستبافته‌های میخک زنان افغانستان را می‌بینی آنها روی آثارشان نوشته‌اند خوش به حال روزگار، خوش به حال دانه‌ها و سبزه‌ها و این‌گونه آثار زیبای‌شان را ارائه داده‌اند.
در سویی دیگر پادری‌های زیبایی را می‌بینی که تا قبل از این فقط در فروشگاه‌های خارجی می‌توانستی نمونه‌هایش را ببینی اما اینها دستبافته‌های زنان خراسان‌جنوبی است که بیشتر با بازیافت لباس و پارچه‌های دورریز انجام شده است. این دستبافته‌ها نه تنها زیباست و قیمت مناسبی برای فروش دارد بلکه از پروژه‌های دوستدار محیط زیست قلمداد می‌شود. آنها در توصیف خود می‌گویند:«ما طراحان این کار، وفاداری به اصالت را اصل قرار داده‌ایم و با استفاده از پارچه‌های بلااستفاده برای تولید پوشش‌های مناسب کوشیده‌ایم. در این نمایشگاه نمونه‌های این کار به صورت قالیچه و پادری قابل مشاهده است.»
شوکت مداح از شهرستان قاین، روستای باراز استان خراسان‌جنوبی در این نمایشگاه شرکت کرده است:«ما یکی، دو سال پیش گلدوزی‌های سنتی خراسان‌جنوبی را احیا کردیم. این گلدوزی‌ها که عمری 50 ساله دارد کاملاً از بین رفته و در حد صندوق مادربزرگ‌ها باقی مانده بود، گردشگرها که می‌آمدند این گلدوزی‌های صندوق مادربزرگ‌ها را از ما می‌خریدند و درباره‌اش پرس‌وجو می‌کردند، با کمک بنیاد سپهر در شهر خودمان که یک سازمان مردم‌نهاد است 15 نفر از خانم‌ها را دور هم جمع کردیم و با گلدوزی‌های سنتی تعاونی ساروق به معنای بقچه را پایه‌گذاری کردیم. در این کارگاه بجز تولید بحث آموزش را هم مطرح کردیم و 128 زن در این کارگاه‌های آموزشی شرکت کردند. الان با تولیدات این خانم‌ها در نمایشگاه‌های مختلف شرکت می‌کنیم و با لباس‌های ضایعاتی هم زیر‌انداز درست می‌کنیم که بیشتر این محصولات در نمایشگاه‌هایی در تهران ارائه می‌شود.»
 او مهم‌ترین مشکل و دغدغه این زنان را فروش محصولات‌شان عنوان می‌کند:«ما همیشه دغدغه فروش داریم چون فروش محصولات، خانم‌ها را به کار امیدوار می‌کند.
همیشه دست خانم‌ها کار هست و نمی‌خواهیم کسی دست خالی بماند، اما گاهی در فروش با مشکل مواجه می‌شویم. اگر ارگان‌ها و نهادهای مهم هدایای‌شان را به ما سفارش بدهند ضرر نمی‌کنند ما ساک‌دستی‌هایی تولید می‌کنیم که گلدوزی‌های زیبایی دارد.در بیشتر این گلدوزی‌ها زرشک و زعفران به عنوان نمادهای ما هستند اما طرح‌های سفارشی را هم گلدوزی می‌کنیم.»
 عصمت مجیدی با سوزن‌دوزی‌های گنبدکاووس استان گلستان در این نمایشگاه شرکت کرده است. او از پیشکسوتان رودوزی‌های سنتی در استان گلستان است و با آثار گروهش در این نمایشگاه شرکت کرده است:«ما سوزن‌دوزی‌های ترکمن، شاهو و بخارا و دیگر آثار استان را که توسط 70 زن که برخی از آنها سرپرست خانوار هستند ارائه می‌دهیم. این رودوزی‌های سنتی هم قدمت زیادی دارد و دوباره در این سال‌ها احیا شده‌اند. در همه این آثار سعی می‌کنیم اصالت را حفظ کنیم. این آثار را نه تنها در نمایشگاه‌های داخلی ارائه می‌دهیم که به خارج هم صادر می‌کنیم. یکی از مشکلات اصلی ما حمایت نکردن سازمان صنایع دستی استان از صنایع دستی است و تا به حال هیچ نمایشگاهی برای بچه‌ها برگزار نکرده است. ما در هیچ نمایشگاهی که باید بابتش هزینه‌ای بپردازیم شرکت نمی‌کنیم چون معتقدیم باید برای ما تسهیلات فراهم شود نه اینکه برای شرکت در نمایشگاه‌ها هزینه‌ای بدهیم.»
گلشن‌دوزی و زردوزی و تارکشی هم در این نمایشگاه هست. بازدیدکنندگان با علاقه به آثار نگاه می‌کنند و درباره تفاوت هر کدام سؤالاتی می‌پرسند. البته آینه‌دوزی و قلمزنی هم هست. به نظر می‌رسد آن قدری که بازدیدکنندگان به دیدن این آثار علاقه دارند به خرید علاقه ندارند و این مسأله هم قابل درک است.
در سمتی دیگر یک رومیزی که گراف‌دوزی است و برای درست کردنش چهار ماه وقت گذاشته شده را می‌بینم. این گراف‌دوزی روی پارچه‌ای طلایی و چشم‌نواز است.
 هدف از برگزاری چنین نمایشگاه‌هایی کمک به افرادی است که در مناطق محروم روی صنایع دستی کار می‌کنند. مثل سیستان و بلوچستان، کرمان و شرق ایران و زنان افغانستانی مقیم ایران. این نمایشگاه‌ها به این هنرمندان کمک می‌کند فضایی برای فروش آثارشان پیدا کنند.
یکی از شرکت‌کنندگان در این نمایشگاه می‌گوید:«برگزاری این نمایشگاه‌ها برای ما خیلی جذاب است چراکه می‌توانیم با فرهنگ و صنایع دستی خیلی از مردم در نقاط مختلف کشور آشنا شویم و آثاری را ببینیم که حتی در تصورمان نمی‌گنجد. این کار به شناخت بهتر آن مناطق و حتی سفر رفتن به این مناطق ترغیب‌مان می‌کند.»
 نمایشگاه، رنگ و زیبایی و جلا از جنوب تا شمال ایران را یادت می‌اندازد. اینکه جامعه محلی ایران پر از زیبایی است و در این نمایشگاه‌ها می‌توان این زیبایی‌ها را بین همه مردم ایران قسمت کرد و با همه به اشتراک گذاشت.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و هفده
 - شماره هشت هزار و چهارصد و هفده - ۱۵ اسفند ۱۴۰۲