سیروس مقدم بعد از 40 سال دوری از هنر نقاشی از نمایشگاه تازهاش میگوید
روایت رنج انسان
سیروس مقدم کارگردان سینما و تلویزیون که نمایشگاه نقاشیهایش با عنوان «شرجی» تا ۱۴ اسفندماه در گالری گویه برپاست، درباره برگزاری این نمایشگاه پس از ۴۰ سال دوری از نقاشی به مهر گفت: ارتباط من با نقاشی به دلیل اینکه رشته تحصیلیام نقاشی بود، در تمامی این سالها قطع نشده است، برای مثال در دکوپاژ آثارم از نقاشی بهره میگرفتم و صحنهها را به دلیل اینکه دستم در نقاشی و طراحی قوی بود، به صورت استوریبورد میکشیدم و به گروه صحنه ارائه میکردم تا از آن بهره بگیرند. در این استوریبوردها از زاویه دوربین گرفته تا نور و رنگ تصاویر مشخص بود.
او تصریح کرد: مباحثی چون رنگ، کمپوزیسیون، نور و هارمونی در فضاسازی سریالهایی که کار کردم، نمود پیدا میکرد و استفاده شده است؛ به همین دلیل کارهای من تفاوت قابل توجهی با کار دوستانی دارد که به کار با این ابزار مسلط نیستند.
مقدم درباره چگونگی آغاز به کار بعد از ۴۵ سال دوری از نقاشی اظهار داشت: از دوران کرونا به فکر نقاشی مجدد افتادم. چون در آن زمان نمیشد کارهای گروهی فیلمسازی را داشته باشیم به همین دلیل مجدداً شروع به تمرین و کار نقاشی کردم و به تدریج طی ۲ سال اخیر تابلوهایی را کشیدم.
او در تشریح جزئیاتی از نمایشگاه «شرجی» توضیح داد: این نمایشگاه به ۲ بخش تقسیم میشود که بخش اول آن متشکل از آثار دوران قدیم که از سال ۱۳۵۶ تا ۱۳۶۰ خلق شدهاند، است و بخش دوم نیز مربوط به آثاری است که در سه سال اخیر کار کردهام. سبک کارهایم نیز اکسپرسیونیستی و رئالیسم اجتماعی با موضوعات و فضاسازیهای جدید است. در این نمایشگاه ۱۶ تابلوی رنگ روغن بزرگ وجود دارد که ۳ اثر آن متعلق به چهل سال گذشته و بقیهاش معاصر است. حدود ۳۰ اثر طراحی نیز با تکنیکهای سیاه قلم، مداد رنگی و اکریلیک کار شده است.
کارگردان سریال «پایتخت» همچنین درباره موضوع آثارش و اینکه تأثیرات اجتماعی بر سبک نقاشیاش مؤثر بوده یا خیر، گفت: موضوع اصلی آثار من، انسان است و رنج و زحمت انسان را در محیطهای مختلف روایت میکنم. اساساً سبک اکسپرسیونیست، هیجانات درونی هنرمند را نسبت به رویدادها، اتفاقات پیرامونش و انسانها روایت میکند اما با تکنیکهای فردی نقاش اجرا میشود. از طرف دیگر، چون انسان موضوع اصلی کارهای من است، فیگور نقشی اساسی ایفا میکند که به همین دلیل آثار نمایشگاه فیگوراتیو هستند که عامل ارتباط مخاطب با این جنس از نقاشی است و درک و فهم را آسانتر کرده و مخاطب میتواند ارتباطی انسانی برقرار کند.
او در ادامه در پاسخ به اینکه آیا در خلق آثار نقاشی نیز نگاهی انتقادی همچون آثار نمایشیاش دارد، بیان کرد: وقتی در آثار، انسان و سختیها و رنجهای او به تصویر کشیده میشود، خود به خود انتقاد را نیز تصویر میکند. برای مثال تابلویی دارم که کارگران معدن زغال سنگ نخلک را در آن تصویر کردهام؛ وقتی آدمها و سنگها شبیه به همدیگر میشوند، نشان از سختی محیط کار است که انسانها را نیز شبیه به خودش کرده است و به گونهای باهم عجین شدهاند یا در تابلوی ماهیگیران که ماهیگیرها و امواج خروشان دریا، در حال تبدیل شدن به یکدیگر هستند. همانطور که گفتم من هنرمند ناتورالیست نیستم که طبیعت را عین به عین مانند یک عکاس بازگو کنم بلکه سعی کردم نگاه خودم را نیز به سوژهای که انتخاب کردم، داشته باشم. در واقع، دیدگاه من به سوژه رئالیستی تزریق و سپس تبدیل به یک اثر اکسپرسیونیستی میشود.
مقدم با تأکید بر اینکه برای خلق یک اثر با جامعه همسو میشود، تصریح کرد: سعی کردم اثری را خلق کنم که خودش گویای احوال خودش باشد و تأثیر احساسی خوبی روی مخاطب بگذارد و احساساتش را به غلیان درآورد، چراکه وقتی اثری با موضوع انسان و محیط زندگی او خلق میشود، خودش گویای احوالات خواهد بود.
او درباره اینکه چقدر هنرهای تجسمی در هنر تصویریاش تأثیرگذار بوده است، بیان کرد: تاریخ هنرهای تجسمی گویای این است که قبل از پیدایش هنرهای دیگر، ارتباطات انسانی از طریق نقاشی و طراحی برقرار و تسهیل میشد و در کنارش بقیه هنرها شکل گرفته و به معماری، سینما، موسیقی و تئاتر رسیدهایم. بنابراین من نیز که در رشته نقاشی تحصیل کردهام، دیدگاهم برای شکلگیری قابهای زیباتر و طراحی روانتر سکانسها مؤثر بوده است.
سیروس مقدم در پایان درباره مخاطب آثارش گفت: چون موضوع آثارم انسان است، مخاطب خاصی ندارد و به گمانم، همگان مخاطب آثار من هستند و آنها درک میکنند. عامل انسانی، عامل مشترکی برای همه نقاشان دنیاست همچنان که اخیراً با نقاشیهای فریدا کالو آشنا شدم که سوژه نقاشیهایش، رنجهای انسانی است و آثارش برای منِ ایرانی هم قابل درک است.