به گزارش خبرنگار حوادث «ایران» ، ساعت 10:30 شامگاه یکشنبه 29 فروردین‌ماه1400 سال، قتل سه مرد جوان به بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم اعلام شد. به‌دنبال این خبر تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز و در بررسی‌ها مشخص شد، 3 مرد جوان که زخمی شده بودند پس از انتقال به بیمارستان جان‌شان را از دست داده‌اند.
در ادامه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت راهی محل درگیری در محله نظام آباد شدند و با بررسی صحنه درگیری دریافتند، 3 پسر جوان با 2 نفر که با خودروی نیسان آبی کنار خیابان در حال گلفروشی بودند بر سر موضوعی درگیر شده‌اند و این قتل‌ها رقم خورده است.
مشخصات خودروی نیسان به پلیس اعلام شد و مأموران بلافاصله طرح مهار را اجرا کرده و موفق شدند راننده خودرو را دستگیر کنند، اما عامل اصلی جنایت موفق به فرار شد.
راننده نیسان درحالی که منکر قتل‌ها بود، گفت: دوستم عامل قتل‌ها بود، او اطلاعات زیادی در رابطه با گلفروشی داشت، به همین خاطر پیشنهاد داد که با خودروی نیسانم از بازار، گل بیاورم و کنار خیابان بفروشیم البته درآمدش هم خوب بود. شب حادثه با احمد درحال فروش گل بودیم و مشتریان زیادی داشتیم که ناگهان یک خودروی پژو با 3 سرنشین جوان در نزدیکی بساط ما توقف کردند و یکی از آنها که درکنار راننده نشسته بود از خودرو پیاده شد و بدون اجازه سه گلدان برداشت و رفت احمد او را صدا کرد و گفت: پول گلدان‌ها را بده اما ناگهان دوستانش هم پیاده شدند و بعد سر این موضوع که اینجا محله آنهاست و ما باید برای کاسبی از آنها اجازه بگیریم با ما دعوا کردند. می‌گفتند گنده‌لات محل هستند و کسی نمی‌تواند بدون اجازه آنها در این محل کاسبی کند.
 آنها به ما حمله کردند و کسی هم جرأت نمی‌کرد که به کمک ما بیاید، احمد با چاقو برای فرار از دست کتک‌های‌شان به آنها حمله کرد و هر سه را زد.
به‌دنبال اظهارات متهم جوان، تحقیقات برای دستگیری احمد ادامه یافت و بررسی‌های کارآگاهان جنایی نشان می‌داد که پسر جوان تهران را ترک کرده است.
با این حال تحقیقات برای دستگیری متهم فراری در دستور کار کارآگاهان جنایی بود تا اینکه در نهایت موفق شدند رد متهم را در غرب کشور به‌دست آورده و او را دستگیر کنند.
متهم در تحقیقات اولیه به قتل اعتراف کرد و گفت: ما برای اینکه کار کنیم و پول حلال دربیاوریم درحال گلفروشی بودیم اما مقتولان برای ما ایجاد مزاحمت کردند و ناخواسته دست به قتل زدم. در این مدت هم عذاب وجدان داشتم و هم از ترس دستگیری مجبور بودم مدام محل زندگی‌ام را تغییر دهم تا دستگیر نشوم، از کاری که کرده‌ام بشدت پشیمانم و زندگی خودم هم نابود شد.
به دستور بازپرس محمدمهدی براعه از شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران، متهم در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.