ســـرنا اشک می‌ریخت

محمد معتمدی خاطره جالبی از مواجهه یک تحلیلگر فرانسوی با سرنا روایت کرده است.
 او گفته: «سرنا از بخار بازدم نوازنده که داخل ساز می‌آید مرطوب است و از این ساز قطره‌قطره آب می‌چکد و موسیقیدان تحلیلگری که در سالن بود در آن تئاتر دولاویل نوشته بود آن چیزی که من دیدم این بود که این ساز در دست «شاه میرزا مرادی» به احترام و شوق او یک ساعت اشک می‌ریخت؛ می‌گفت من این‌طور دیدم. یعنی آن قطره‌ها که از ساز می‌ریخت را این‌طور تعبیر کرد./ ایرنا

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و دوازده
 - شماره هشت هزار و چهارصد و دوازده - ۰۹ اسفند ۱۴۰۲