خارج از مرکز

به بهانه جشنواره‌های ملی فجر

سعید فلاح فر

پژوهشگر هنر

فعالیت و برنامه‌ریزی برای رویدادهای هنری در استان‌ها به دلایل متعدد با آنچه در مرکز اتفاق می‌افتد، تفاوت دارد. ورود به عرصه هنر در خارج ازمرکز، از بعضی جهات حاوی امتیازات قابل توجهی است و از جهاتی هم با دشواری‌های خاصی همراه می‌شود.
تنوع فرهنگی و اختلاف در برخورداری‌های اقتصادی، اجتماعی و زیرساخت‌ها یا بعضی محرومیت‌ها نیز در همه استان‌ها یکسان نیست.
در یک روند کاملاً آشنا، هنرمندان تلاش می‌کنند که آثار هنری خود را در مرکز به نمایش بگذارند و در رویدادهای بزرگ پایتخت سهیم باشند. با وجود تأسیس آموزشگاه‌های هنری، شعبه‌های دانشگاهی با گروه‌های فعال در رشته‌های هنری، راه‌اندازی نگارخانه‌ها و سالن‌های مختلف و... روند گرایش هنرمندان به حضور در مرکز چندان کاهشی به نظر نمی‌رسد و آمار مهاجرت هنرمندان به تهران همچنان یکطرفه است. بویژه که جریان اقتصاد در بعضی رشته‌های هنری مثل هنرهای تجسمی ـ اگر نگوییم تنها در تهران برقرار است ـ حداقل حجم مبادلات اقتصادی آن قابل قیاس با سایر استان‌ها و شهرستان‌ها
 نیست.
چنین نسبتی در جذب مخاطب هم البته وجود دارد. به اضافه در تب و تاب هنر جهانی، ارتباط‌های بین‌المللی ـ حتی با توسعه رسانه‌های نسل حاضر ـ همچنان در مرکز از قوت بیشتری برخوردار است. در بسترهای ضروری رشد هنر، حتی در شهرهای کوچکتر و با جمعیت کمتر، موضوعاتی مثل نقد هنری، رسانه‌های تخصصی و... علاوه بر ضعف‌های علمی، دچار ملاحظات فرهنگی هم می‌شود. در این معنا گاهی کمبود مخاطب حرفه‌ای هم واقعیت سطح کیفی و هنری هنرمندان را دچار شبهاتی می‌کند.
اغراق در احساس موفقیت و شهرت محلی می‌تواند انگیزه‌های پیشرفت را مختل نماید. تحلیل جامع چنین موقعیتی، مجالی فراتر از این یادداشت می‌خواهد. اما به طور خلاصه؛ محدودیت فرصت‌ها، چه فرصت‌های آفرینش، چه جذب سرمایه و گردش مالی، خلق آثار هنری و برگزاری رویداهای هنری در استان‌ها و شهرهای دور از مرکز را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
برخلاف بعضی فعالیت‌های علمی مثل ریاضی و هندسه و شیمی یا تولید هنرهای سنتی و صنایع دستی و... که در خلوت هم میسر است؛ «هنر معاصر» تنها در تداوم تجارب زیستی هنرمند و در پیوستگی فکری و اجتماعی (با عناصری مثل مخاطب، زبان، فضای هنری، شیوه ارائه، منتقد هنری، اقتصاد هنر، رسانه هنری و... در مکان و فضا و زمان و زمانه) قابلیت وقوع و کمال پیدا می‌کند.
 امروزه حتی «کیوریتور» هم به عنوان هنرمند یا حداقل بخشی از فرایند خلق و نمایش و ارائه اثر هنری نقش پررنگی در چیستی و چگونگی و چرایی هنر معاصر دارد. بنابراین توسعه ظرفیت‌های هنری استان‌ها همواره یکی از دغدغه‌های مهم جامعه هنری و مدیریت فرهنگی است. در حالی که در یک مطالبه آرمانی؛ پراکندگی اقوام، جغرافیا، بوم، میراث فرهنگی و حتی تنوع زبانی می‌تواند منبع شکوفایی و پرباری هنر در سطح ملی باشد. بی‌تردید تحقق کامل چنین رویکردی مستلزم تمرین، تجربه، دانش، آموزش، مشارکت‌های فرهنگی، هماهنگی‌های اجرایی و... است.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و نه
 - شماره هشت هزار و چهارصد و نه - ۰۳ اسفند ۱۴۰۲