علی ثقفی در گفت‌وگو با «ایران» از تجربه کارگردانی «پرویز خان» می‌گوید

دهداری یاد داد می‌توان جنگید و برنده ‌شد

جشنواره فیلم فجر در حالی این روزها در حال برگزاری است که تیم ملی فوتبال کشورمان هم در مسابقات جام ملت‌های آسیا حضور دارد و با حضور در مرحله نیمه نهایی از شانس زیادی برای قهرمانی برخوردار است. در این شرایط، جشنواره فجر نیز حال و هوایی فوتبالی به خود گرفته است. بخصوص اینکه یکی از فیلم‌های حاضر در این دوره از جشنواره، موضوعی فوتبالی دارد. فیلم سینمایی «پرویز خان» به کارگردانی علی ثقفی که موضوع آن برشی از مقطعی حساس از زندگی زنده‌یاد پرویز دهداری سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال ایران در سال 1365 است که در آن 14 بازیکن تیم ملی از حضور در این تیم استعفا دادند تا یکی از پرحاشیه‌ترین اتفاق‌های تاریخ تیم ملی رقم بخورد. ثقفی در این فیلم سعی کرده تا شرایط آن دوره را به تصویر بکشد و آن را به صورت داستانی جذاب به مخاطب عرضه کند. او که تجربه ساخت فیلم‌های کوتاه و مستندهای مختلفی دارد، با ژانر سخت ورزشی اولین فیلم بلند خود را ساخته که به نظر می‌رسد به خاطر موضوع فوتبالی‌اش، استقبال مخاطب را به همراه داشته باشد. ثقفی در گفت‌و‌گو با «ایران» درباره این فیلم و شرایطی که برای ساخت آن تجربه کرده، صحبت کرده است.

حامد جیرودی
روزنامه نگار

جرقه ساخت «پرویز خان» چطور زده شد؟
از زمانی که کار فیلمسازی را شروع کردم و چند مستند هم درباره فوتبال ساختم، علاقه زیادی داشتم که یک فیلم سینمایی فوتبالی بسازم. خودم هم به فوتبال علاقه زیادی دارم و وقتی مسابقات را می‌بینم، خیلی احساساتی می‌شوم. وقتی اسم آقای دهداری مطرح شد، با اشتیاق سوژه ساخت فیلم درباره ایشان را قبول کردم. اتفاق‌هایی هم که در زمان مربیگری آقای دهداری رخ داده بود، جزو اتفاق‌های خاص فوتبال ایران بود که جذابیت داستانی داشت.
 ساخت فیلم‌هایی در ژانر ورزشی، کار سختی است. در سینمای ایران چند فیلم از این دست مانند «غلامرضا تختی» یا «بیرو» ساخته شده است؟ درباره روند ساخت «پرویز خان» و شرایطی که برای ساخت آن تجربه کردید، توضیح دهید.
همان‌طور که اشاره کردید، ساخت فیلم ورزشی کار سختی است و به ندرت فیلم‌هایی از این دست ساخته شده، بخصوص فیلم‌هایی که درام اصلی آن هم روی مسابقه متمرکز باشد. در حالی که در فیلم ما، ۳۰ دقیقه از درام در جریان بازی می‌گذرد و مهم‌ترین اتفاق‌های فیلم هم در همان مسابقه رخ می‌دهد.
 نقش جلوه‌های ویژه در فیلم بسیار مشهود است. مثل فضای دهه ۶۰، ورزشگاه سحیم بن حمد دوحه یا ورزشگاه پر آزادی. این جلوه‌های ویژه چطور ساخته شد؟
اینکه می‌گویم فیلم ما، فیلم سختی بوده، به همین خاطر است که این کارها زیاد در سینمای ایران تجربه نشده و ما برای ساخت آنها باید وارد فضای ناشناخته‌ای می‌شدیم. دوربین این فیلم به وسط زمین مسابقه و بین بازیکنان می‌رود. ما حرکت‌های سریع دوربین داشتیم که توپ را دنبال می‌کرد و شلاقی بود. به همین خاطر، کار جلوه‌های ویژه ما بسیار سخت بود. من به دنبال این بودم که فضایی از فوتبال را ببینیم که تا به حال ندیده بودیم. همان‌طور که می‌دانید، فیلمبردار یک مسابقه فوتبال، از زمین فاصله می‌گیرد تا مسابقه را نشان دهد ولی ما نمی‌خواستیم بازی را نشان دهیم و می‌خواستیم آدم‌ها را وسط مسابقه نشان دهیم.
 بازیگران فیلم چطور انتخاب شدند؟
یکی دیگر از سختی‌های فیلم پرویز خان، همین انتخاب بازیگران بود. ما باید افرادی را انتخاب می‌کردیم که هم شبیه باشند، هم بازیگر باشند و هم فوتبالیست باشند. این موضوع وقت زیادی از تیم ما گرفت و بعد هم که انتخاب شدند، مدت زیادی با یک مربی تمرین فوتبال می‌کردند و همزمان تمرین بازیگری هم داشتیم. سکانس‌های زمین بازی هم وقت زیادی از ما گرفت. با اینکه همه این کارها از قبل طراحی و با هندی‌کم فیلمبرداری شده بود ولی باز هم در زمان تولید، با معضلات زیادی مواجه بودیم ولی ما عاشقانه دنبال آن بودیم که این کارهای نشد را انجام دهیم.
 یکی از بازیگرانی که انتخاب کردید و گفتید هم باید بازیگر ‌بود و هم فوتبالیست و شبیه، بازیگر نقش احمدرضا عابدزاده است که جزو جذابیت‌های اصلی فیلم پرویز خان به حساب می‌آید.
بله، ایشان اولین کارش بود که جلوی دوربین می‌آمد و برای این نقش، ۳۰ کیلو وزن کم کرد. کلی هم تمرین کرد؛ هم فوتبالی و هم بازیگری، البته فقط او نبود و تک تک بچه‌ها زحمت زیادی کشیدند. از بازیگری که نقش کریم باوی را بازی کرد تا بازیگران نقش‌های سیروس قایقران، جواد زرینچه و نادر میراحمدیان، همه درخشان بودند. به غیر از این‌ها، باید به بازیگران تیم ملی کویت هم اشاره کنم که هم باید فوتبالیست بودند، هم عرب و هم بازیگر. ما نمی‌توانستیم هر کسی را انتخاب کنیم. بازیگری که نقش مؤید حداد را بازی می‌کند، بسیار خوب بود یا بازیگری که نقش گزارشگر عرب را بازی می‌کرد.
از اسکندر کوتی گزارشگر قدیمی فوتبال و محمدرضا کربکندی مربی فوتبال هم در نقش‌های خودشان استفاده کردید.
بله آقای کوتی به ما افتخار دادند و نقش خودشان را بازی کردند. آقای کربکندی خیلی زحمت کشیدند و از اصفهان آمدند و سه ساعت و نیم زیر گریم سنگین بودند و افتخار دادند در یک صحنه ۳۰ ثانیه‌ای بازی کنند تا یک اتفاق تاریخی را در فیلم به تصویر بکشیم.
از این بازیگران که بگذریم، به سعید پورصمیمی می‌رسیم که نقش اصلی فیلم پرویز خان را بر عهده داشت.
ما باید بازیگری را انتخاب می‌کردیم که به آقای دهداری شبیه باشد. آقای پورصمیمی می‌گویند اگر آقای پرویز پورحسینی زنده بود، من این نقش را بازی نمی‌کردم، چون ایشان شباهت بیشتری به آقای دهداری داشت. با تمام وسواسی که در انتخاب نقش دارند گفتند سناریو را می‌خوانم، اگر دوست نداشتم، ناراحت نشوید. خوشبختانه فقط دو روز طول کشید که بگویند سناریو را دوست دارند و می‌آیند. بعد از آن حدود سه چهار ماه از تمرینات دورخوانی تا پلاتو و جلسات تحلیل و تمرینات فوتبال حضور داشتند تا با شخصیت آقای دهداری آشنا شوند. به نظر من بهترین خودشان بودند و من فکر می‌کنم که چطور می‌شود بهتر از این بود؟ آقای پورصمیمی در تمام صحنه‌ها حضور داشت و با این همه دیالوگ، یک بار ندیدم که تپق بزنند یا دیالوگ را حفظ نباشند.ما ساعت‌ها درباره این نقش صحبت می‌کردیم و به قول خودشان با این نقش کشتی می‌گرفتند. جالب اینکه آقای پورصمیمی نه زیادی فوتبالی بودند و نه شناختی از آقای دهداری داشتند ولی از همان روزهای اول، تحقیقات پیرامون نقش را شروع کردند تا به شخصیت نزدیک شوند.
در روند تحقیق فیلم از چه منابعی استفاده کردید؟
دو سال تحقیق و نگارش این فیلم طول کشید. ما کتاب خاصی راجع به آن مقطع از زندگی آقای دهداری که 14 بازیکن تیم ملی استعفا دادند، نداشتیم. برای همین به منابع مختلفی رجوع کردیم. باید راجع به شخصیت‌های دیگر فیلم مثل عابدزاده، راجع‌به دهه ۶۰، اتفاق‌های سیاسی، اجتماعی و ورزشی آن دوران، درباره بازیکنان مستعفی، درباره خود آقای دهداری و خانواده‌اش تحقیق می‌کردیم. ما ابتدا پرسش‌ها را طرح کردیم و اطلاعاتی هم بدست آوردیم. از روزنامه‌های سال ۱۳۶۵ تا صحبت با خانواده آقای دهداری. با آقای رضا وطنخواه دستیار آقای دهداری، مصاحبه سه ساعته داشتم. با شاگردان‌شان صحبت کردم. مصاحبه‌های روزنامه‌ها در آن دوران را خواندم.
نظر خانواده‌شان چه بود؟
ما با دخترشان صحبت کردیم که خیلی اطلاعات خوبی به ما دادند. خانواده آقای دهداری و آقای وطنخواه که نزدیک‌ترین فرد فوتبالی به ایشان بودند، در جریان کامل ساخت فیلم بودند و خوشبختانه به ما اعتماد کردند و لطف داشتند.
شما در داستان به برشی از زندگی دهداری اشاره دارید اما به آن ۱۴ بازیکن مستعفی زیاد نمی‌پردازید و حتی اسم مستعار برای یکی از آنها انتخاب کردید، چرا چنین تصمیمی گرفتید؟
آن شخصیت که نام وحید کامیاب را برایش انتخاب کردیم، ترکیب چند بازیکن است، به اضافه تخیل نویسنده. ما از قصد این کار را کردیم که به بازیکن خاصی از آن جمع اشاره نداشته باشیم. نمی‌خواستم اذهان سمت یک نفر برود.
ولی شخصیت‌های نقش شاگردان دهداری را واقعی نشان دادید.
بله بر اساس مستندات واقعی بودند. مثلاً اینکه عابدزاده قلم‌زنی کار می‌کرده، واقعیت دارد، البته برای شخصیت‌هایی مثل عابدزاده و زرینچه هم کمی تخیل وارد کردم.
اتوبوس سوار شدن دهداری و اینکه بین جمعیت زیاد اتوبوس گیر افتاده بود، اغراق شده نبود؟
نه خیلی‌ها می‌دانند که آقای دهداری با اتوبوس رفت و آمد می‌کرد. ماشین نداشت و رانندگی بلد نبود و سوار تاکسی هم نمی‌شد که همه شاگردانش اینها را می‌دانند و می‌گویند.
در کل فکر می‌کنید مخاطب چقدر از فیلم پرویز خان استقبال کند؟
امیدوارم که این اتفاق بیفتد. ما تلاش‌مان را کردیم و برای ساخت فیلم زحمت زیادی کشیدیم. از طراح صحنه و فیلمبردار تا بازیگر و گریمور. روزهایی بود که حدود  80 تا 90 نفر گریم می‌شدند و باید لباس دهه شصتی می‌پوشیدند. گرمکن‌ها از روی فیلم اصلی طراحی شده یا نیمکتی که آقای دهداری می‌نشسته، همان طور بوده است. پیدا کردن فیلم بازی ایران و کویت خودش داستانی داشت و با طی کردن مسیری عجیب آن را پیدا کردیم. بازیگران باید برای بازی گرم می‌کردند و وقتی صحنه کات می‌خورد، بدن‌شان سرد می‌شد و گاهی مصدومیت به وجود می‌آمد اما همه با جان و دل کار کردند تا صحنه‌ها خوب در بیاید. در ساخت فیلم سازمان سینمایی اوج خیلی ما را حمایت کردند که از این مجموعه تشکر می کنم.
دوست دارید فیلم پرویز خان را بازیکنان تیم ملی فوتبال الان هم ببینند؟
خیلی زیاد. آرزویم این است که وقتی تیم ملی می‌خواهد به زمین برود یا هر تیمی، مربی بگوید بچه‌ها بیایید این فیلم را ببینیم تا روحیه بگیریم. دوست دارم این فیلم را به بازیکنان تیم ملی تقدیم کنم که وقتی بازی‌های‌شان را می‌بینیم، با تمام وجود آرزوی پیروزی‌شان را داریم. البته آقای دهداری یک الگو برای همه است؛ می‌توانند ببینند مثل ایشان می‌شود جنگید و برنده شد.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و نود و هشت
 - شماره هشت هزار و سیصد و نود و هشت - ۱۷ بهمن ۱۴۰۲